نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

شتر و قاطر بهتر از راه آهن؛ چی بهتر از ایرباس و بویینگ؟!

منبع
عصر ايران
بروزرسانی
شتر و قاطر بهتر از راه آهن؛ چی بهتر از ایرباس و بویینگ؟!
عصر ايران/ متن پيش رو در عصر ايران منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
« وقتي 10 ميليارد دلار به کمپاني ايرباس بدهيم يعني سالانه چندين هزار شغل در آنجا را تضمين کرده ايم و هزاران شغل را از جوانان خود گرفته ايم. امروز برخي خوش حال اند که آمريکا به ما هواپيما داده در صورتي که با اين کار تا اين 20 سال ديگر در کشور ما هيچ کس به فکر ساخت هواپيما نيست.» اينها تازه ترين سخنان آقاي حسن عباسي است. ايشان به عنوان «رييس مرکز بررسي هاي دکترينال امنيت بدون مرز» معرفي مي شود و چون سخنان او بازتاب هاي فراواني دارد و نظريه پرداز بخشي از جريان اصول گراي راديکال به حساب مي آيد و بحث خريد هواپيما نيز اين روزها پررنگ است جا دارد پرسش ها و نکاتي به اين بهانه طرح شود: 1- کمپاني ايرباس ربطي به آمريکا ندارد. آقاي عباسي احتمالا اين فقره را با بويينگ خلط کرده اند. ايرباس مربوط به آلمان، فرانسه و انگلستان است. قرارداد با ايرباس شامل 100 فروند مي شود که چنانچه خبر حذف نوع 380 درست باشد به 90 فروند تقليل مي يابد. 2- قرارداد با ايرباس 10 ميليارد دلار نيست. 18 تا 20 ميليارد دلار است و بر اساس اقاي بعيدي نزاد سفير جديد ايران در انگلستان به صورت فاينانس است و بخشي هم با فروش بليت تأمين مي شود. بنا براين قرار نيست 10 ميليارد دلار به کمپاني ايرباس بدهيم. 3- ايشان مي گويد تا 20 سال ديگر هم هواپيماساز نمي شويم. مگر در اين 40 سال که هواپيماي نو نخريديم و مردم با ترس و لرز سوار هواپيما شدند و مي شوند و شخصا کساني را ديده ام در مواجهه با غول هاي پير پرنده شهادتين خود را مي خوانند چون اطمينان ندارند سالم به مقصد مي رسند. اگر نخريدن هواپيما ما را هواپيماساز مي کرد در اين 40 سال شده بوديم! ضمن اين که مگر قرار است هم خودروساز باشيم هم کشتي ساز و هم هواپيماساز؟ اتفاقا اگر قرار باشد هواپيماساز شويم بايد با دو غول هواپيماسازي – ايرباس و بويينگ- تعامل داشته باشيم و قرار است اين باب گشوده شود. 4- وقتي خبر موافقت با تحويل 80 فروند بويينگ منتشر شد گفتند کاغذي است و واقعي نيست. اگر کاغذي است چرا « رييس مرکر بررسي هاي دکترينال امنيت بدون مرز» نگران است و اگر هم کاغذي نيست چرا مي گويند کاغذي است؟ در مورد خاص بويينگ گفته مي شود تحويل 80 فروند بويينگ تا 50 هزار صندلي به ظرفيت ناوگان هوايي مي افزايد. آيا اين اشتغال زايي نيست؟ اين که فرزندان ما در صنعت گردشگري مشغول شوند اشتغال زايي نيست؟ متخصص دکترينال به قاعده بهتر مي دانند اشتغال تنها در کارخانه ميسر نمي شود. تا صحبت از کار و شغل مي شود همه کارگراني در حال کار در يک کارخانه را تصور مي کنيم در حالي که بخش خدمات قابليت هاي بيشتري دارد. 5- قريب 40 سال است که هواپيماي نو نخريده ايم و ظاهرا يکي که از طريق دلالي خريديم نيز به مشکل خورد. از جناب عباسي و دوستان مي توان پرسيد هواپيماي نو بخريم يا نه؟ اگر بايد بخريم توپولوف بخريم يا ايرباس و بويينگ؟ اگر قرار است نخريم شرکت هاي هواپيمايي چه کنند؟ با هواپيماي کهنه ادامه دهند و ضرر بدهند؟ تا کي ؟ 20 سال ديگر؟ آن وقت 20 سال ديگر بخريم خوب است و حالا بد است؟ 6- اگر اين قرارداد از خروج 5 ميليارد دلار ارز جلوگيري کند خوب است يا نه؟ مگر همين حالا مردم از شرکت هاي خارجي بليت نمي خرند و اين عدد سر به 5 ميليارد دلار در سال نمي زند؟ اگر اين 5 ميليارد دلار به جيب ارلاين هاي هوايي نرود بد است؟ 7- هر کشوري با برندهاي آن شناخته مي شود. تا مي گوييم کره ياد سامسونگ مي افتيم. برندهاي ايران اما در اين سال ها آسيب ديده اند. يکي از برندهاي ملي «هما» بود و هست. اما همايي که بر هواپيماي مستعمل حک شود آيا اسباب سرافکندگي نيست؟ آن هم در رقابت با ايرلاين هايي که وقتي هما متولد شد هنوز به صحنه نيامده بودند. نوسازي ناوگان هوايي مي تواند در بازسازي اعتبار ايرلاين هاي اصلي ايران نيز تاثير بگذارد. 8- آقاي عباسي مي فرمايند « هزاران شغل را از جوانان مان گرفته ايم.» ايشان شنيده اند که خودروسازان داخلي در مخالفت با واردات خودرو چنين استدلال مي کنند. اما در شرکت هاي خودروسازي عده اي واقعا مشغول هستند و اتومبيل توليد و تحويل مي شود. جداي اين بحث که محدوديت واردات و تعرفه هاي بالا مردم را از استفاده از فناوري هاي نو در خودروسازي محروم کرده و امنيت و سلامت هم به مخاطره مي افتد اما از حيث اشتغال نيروي داخلي استدلال قابل تأملي است. منتها در مورد هواپيماسازي آيا شرکت هايي دارند مي سازند و تحويل مي دهند که بويينگ و ايرباس بيايد تعطيل مي شوند؟ 9- وقتي با ايرباس و بويينگ قرارداد مي بندي و پاي رولز رويس هم که موتور ايرباس را تأمين مي کند باز شود ديگران چه مي توانند گفت و چه بهانه اي مي توانند بياورند؟ به مصداق « چون که صد آمد نود هم پيش ماست» با ارباس و بويينگ و رولز رويس که قرارداد داشته باشي يعني تحريم ها شکسته و ديگران نيز مي آيند. بنا بر اين جنبه نمادين هم دارد. 10- آقاي عباسي نگفته اما ديگراني گفته اند مگر طبقات عادي و متوسط چقدر از هواپيما استفاده مي کنند؟ آيا بهتر نبود اين پول جاي ديگر خرج مي شد؟ پاسخ اين است که اولاعجالتا پولي پرداخت نشده و فاينانس است ( استفاده از منابع خارجي و پرداخت پس از کسب درآمد). ثانيا 5 ميليارد دلاري که به جي ايرلاين هاي خارجي ريخته مي شود جذب خواهد شد. ثالثا از روند مهاجرت کارشناسان و خلبانان جلوگيري مي کند و جداي اين سه اما يکي از دلايل گران بودن بليت هواپيما اين است که زيان مي دهند. اگر از زيان دهي خارج شوند چه بسا قادر به سرويس دهي بيشتر باشند. نکته ديگر اين که مسافري که سوار هواپيما مي شود شايد به لحاظ تمکن مالي بالاتر باشد اما چرا به اين فکر نمي کنيم که يگانه جراح فلان منطقه محروم در سيستان و بلوچستان يا سرمايه گذار يا استاد دانشگاه هم با هواپيما سفر مي کنند که از خدمات آنها ديگراني بهره مي برند که سوار نمي شوند؟ اين اشاره تاريخي هم خالي از لطف نيست: محمد حسن خان صنيع الوله يا اعتماد السلطنه که وزير انطباعات ناصر الدين شاه قاجار بود هر روز براي پادشاه قاجار روزنامه مي خواند و مکاتبات او را تنظيم مي کرد در روزنامه خاطرات خود وقايع دربار را ثبت کرده و مهم ترين سند آن دوران است. او در روزنامه سوم صفر 1304 هجري قمري ( 134 سال قبل با تاريخ قمري و 130 سال قبل شمسي و حول و حوش 1265 خورشيدي و 10 سال قبل از ترور ناصرالدين شاه) مي نويسد: « ...بوآتال، نمونه کوچکي از راه آهن آورده بود. شاه فرمود[...] خورده بود. شتر و قاطر و خر صد هزار مرتبه از راه آهن بهتر است. حالا چهل پنجاه نفر فرنگي طهران هستند و ما عاجزيم. اما اگر راه آهن ساخته شود هزار نفر مي آيند. آن وقت چه کار کنيم؟ رفتم به خانه کتابچي. صحبت از راه آهن شد. امين السلطان کتابچه راه آهن انگليس را به من داد تا انتقاد کنم. من هم صريح نوشتم راه آهن مضر است براي استقلال شما و اين بود که موقوف شد.» - [ روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه- با مقدمه و فهرست هاي ايرج افشار- انتشارات امير کبير- صفحه 462] *مهرداد خدير با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد