پنج موضوع غیرقطعی در دوران ترامپ

خبرآنلاين/ متن پيش رو در خبرآنلاين منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست عدم قطعيت يکي از ويژگيهاي دوران ترامپ است. دوراني که همه چيز در هاله اي از ابهام قرار دارد. هر چند نمي توان گفت روزهاي خوشي براي مسائل بين الملي در پيش است ولي جالب است که حتي با قاطعيت هم نمي توان روزهايي ناگوار براي آينده پيش بيني کرد. به ديگر سخن نمي توان چندان مطمئن بود که ترامپ روزهايي بدتر از اين براي امريکا و جهان رقم بزند. شايد روزگاري که در آنيم به اندازه کافي تلخ و پيچيده است و شرايط پيچيده تر از اين براي اينده جهان متصور نيست. دوران اوباما پايان يافته است. مردي که بسيار باهوش بود و خواست به جهان با زباني آرام و صلح گونه نگاه کند. مردي که سخنراني هاي پرشور و ادبيات فاخر و کم نظير او در اذهان باقي خواهد ماند. ترامپ سوگند خورد و با بدرقه اوباما به خانه جديدش، خود بر جاي او نشست و رسما چهل و پنجمين رئيس جمهور آمريکا لقب گرفت. روزهاي بعد از انتخابات تا روز تحليف او شايد روزهاي بسيار هيجان زده اي براي او بود. او بيش از هر کسي منتظر اين روز بود تا کار خود را شروع کند. شايد هم به قول اوباما خرابکاري خود را شروع کند. او اکنون مي تواند هر فرماني از لغو دستورهاي ريز و درشت اوباما تا حمله به هر کشوري را صادر کند. اما هنوز چيزي مشخص نيست. جهان يکي از مبهم ترين دوران خود را پشت سر مي گذارد. بي شک عدم قطعيت يکي از ويژگي هاي بارز دوران حاضر است. ترامپ با ويژگي هاي يک تاجر و کسي که همه چيز را از زاويه تجارت و سود مي بيند، به شدت بر اوضاع اقتصادي و قدرتمند شدن آمريکا اصرار مي ورزد. اما چيزهاي زيادي هست که قطعي نيست و نمي توان به وضوح در مورد آنها سخن گفت. 1- قطعي نيست که آيا ترامپ اين موضوع را درک خواهد کرد که همه چيز اقتصاد نيست. دنياي امروزِ سياست بيش از گذشته با پيچيدگي هاي متفاوتي تنيده شده و نشستن بر صدر قدرتمندترين کشور جهان ظرافت هاي خاصي را مي طلبد که نمي توان منتظر بود تا کسي با آزمايش و خطا کارها را پيش ببرد. شايد اين آزمايش و خطاها گران ترين تجربه اي باشد که براي ترامپ و آمريکا و همچنين جهان متحمل شود. 2- قطعي نيست که ترامپ با مسائل و بحران هاي مختلف جهان چگونه تا خواهد کرد. دوران ترامپ در حالي شروع شده است که عليرغم موفقيتهاي ميداني ارتش عراق در صحنه موصل و همچنين شکل گيري اراده اي در رسيدن به راه حل سياسي در سوريه، اميدها بيش از گذشته پر رنگ تر شده است. اما داعش به عنوان نيرويي ويرانگر وجود دارد و قدرتهاي حامي آن دست از حمايتهاي خود برنداشته اند. بحران در اوکراين نيز يکي از امتحانهاي سخت ترامپ است. جايي که او بايد رودروي روسيه بايستد. 3- قطعي نيست که ترامپ با روسيه چگونه رفتار خواهد کرد. او با انتخاب تيلرسون فردي نزديک به روس ها به عنوان وزير امور خارجه در مظان اتهام است که مي خواهد منافع امريکا را فداي دوستي با روسيه کند. او شايد درک دقيقي از رقابت دو کشور قدرتمند که در بسياري موضوعات رقيب و دشمن هم محسوب مي شوند، ندارد. در موضوعاتي مانند سپر دفاع موشکي، گسترش ناتو، بحران کريمه و تحريم هاي بين المللي منافع به شدت متعارضي بين امريکا و روسيه وجود دارد که کوتاه آمدن براي هر يک از طرفين به هيچ وجه با واقعيت هاي بين المللي منطبق نيست. 4- قطعي نيست که با شهروندان مسلمان، مکزيکي و ديگر اتباعي که از کشورهاي ديگر به امريکا کوچ کرده اند چه رفتاري خواهد شد. اينکه ديواري بين مکزيک و امريکا کشيده شود و يا مسلمانان و هر پيرو دين ديگري را با هر مليتي به يکباره و بدون برنامه بخواهند بيرون کنند، خود مي تواند به بحراني ديگر در مسائل مختلف تبديل شود. 5- قطعي نيست که ترامپ حتي براي بيکاري، اشتغال و اقتصاد امريکا چه فکر و برنامه اي دارد. هر چند او را با موفقيت هاي اقتصادي و ميلياردر بودن مي شناسند اما نبايد غافل بود که اداره سيستم اقتصادي يک کشور با دستگاههاي عريض و طويل آن با 300 ميليون نفر جمعيت و 50 ايالت با سيستم هاي متفاوت، با اداره سيستم اقتصادي يک ميلياردر هر چند با شرکت هاي عظيم و فراوان متفاوت است. او حتي يک سند دولتي را هم امضاء نکرده است. اين ها و موارد بسيار ديگر، از شروع دوراني حکايت دارد که با دوران عدم قطعيت از آن ياد مي شود. به قدرت رسيدن مردي بي تجربه با ابهام هاي گوناگون و با اظهار نظر هاي متناقض بر عدم قطعيت شرايط پيش رو بيش از پيش مي افزايد. هر چند دنياي سياست و نظام بين الملل دنياي عدم قطعيت هاست اما وجود ابهام ها و نبود پيچيدگي هاي دنيايِ امروز روند پيچيده اي را پيش روي جهان قرار داده است. تنها چيزي که با قطعيت مي توان در مورد آن سخن گفت شروع دوران ترامپ است. پايان دوران اوباما. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد