جنگ ترامپ علیه تجارت آزاد
ايسنا/ متن پيش رو در ايسنا منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفيد، گمانه زنيها در ارتباط با اينکه ترامپ در «ساختار قدرت» چگونه عمل خواهد کرد، به پايان رسيد و با امضاي دستورات اجرايي متعدد براي عملي کردن وعدههاي انتخاباتي در روزهاي آغازين زمامداري، اکنون ناظران به اين ميانديشند که ترامپ تا کجا پيش خواهد رفت؟ يکي از حوزه هاي اصلي مورد توجه ترامپ در مبارزات انتخاباتي، مسئله تجارت آزاد و تعهدات بينالمللي آمريکا در اين زمينه بود. با تصميمات ترامپ در روزهاي اخير ميتوان گفت «فرمان آتش» عليه تجارت آزاد صادر گرديده است. قبل از اينکه به مصاديق اين نبرد و پيامدهاي آن بپردازيم، اشارهاي مختصر به قالبهاي ذهني ترامپ در آغاز اين جنگ مفيد خواهد بود. ترامپ که يکي از ويژگيهاي روانشناختياش «ساده سازي» پديدههاست، صحبت از پيچيدگي را يک حيله ميداند و ديدگاههايش در ارتباط با آثار تجارت آزاد بر منافع کارگران و بازار آمريکا را با عباراتي ساده بيان ميکند: «مشکلات آمريکا ساده هستند به دست خود مقامات آمريکايي ايجاد شدهاند و به راحتي قابل برگشت هستند»؛ «قدرتهاي خارجي مقامات آمريکا را فريب داده و از دهه 1980 مشاغل آمريکاييها را دزديدهاند»؛ «مذاکره کنندگان آمريکايي در موافقتنامههاي بينالمللي افراد ساده لوحي بودند در حالي که طرفهاي مقابل حتي ميدانستند يک ويرگول را کجا بگذارند»؛ «پولي که چينيها از آمريکا دزديدهاند بزرگترين سرقت در تاريخ آمريکاست»؛ و... در واقع، ترامپ با اين جملات ساده به جنگ مفاهيم و تئوريهاي تجارت آزاد رفته که قدمت آن به بيش از دو قرن پيش برميگردد و بنيان نظم اقتصادي بينالمللي پس از جنگ جهاني دوم را تشکيل داده و طراح و بازيگر اصلي آن خود آمريکا و نتيجه آن پيدايش دهها نهاد و هنجارسازي گسترده در حوزه تجارت آزاد بوده است. اکنون ترامپ مدعي است که اغلب اين اسناد بينالمللي مغاير با منافع آمريکايي ها تدوين شدهاند و او ميخواهد با جبران گذشته، آمريکا را به اوج برساند. با اين پيشنيه، از اين پس، چهره ديپلماتهاي آمريکايي هنگامي که در نشستهاي بينالمللي در مناقب تجارت آزاد سخن ميگويند، تماشايي خواهد بود! ترامپ در هفته نخست شروع به کار، دستور اجرايي خروج آمريکا از پيمان «مشارکت ماوراي اقيانوس آرام [1]» موسوم به TPP را امضا کرد و خواهان مذاکره مجدد پيمان «تجارت آزاد آمريکاي شمالي[2]» موسوم به NAFTA شده و با اظهاراتي که در زمينه افزايش تعرفههاي صادرات به آمريکا داشته، سازمان تجارت جهاني و اصول و اهداف آن را هدف گرفته است. در ادامه، اشاره مختصري به اين موضوعات و تبعات هر يک از آنها خواهيم داشت. مشارکت ماوراي اقيانوس آرام (TPP) پيمان تجارت آزاد بين آمريکا و 11 کشور از دو قاره آسيا و آمريکا (کانادا، ژاپن، سنگاپور، نيوزيلند، استراليا، برونئي، مکزيک، شيلي، پرو، مالزي و ويتنام) است که در دوره اوباما و در چارچوب راهبرد گسترش حضور آمريکا در شرق آسيا پس از حدود يکدهه مذاکره در 4 فوريه 2016 به امضا رسيد ولي تاکنون اجرايي نشده است. هدف اصلي اين پيمان که بزرگترين منطقه تجارت آزاد بوده و حدود 40 درصد اقتصاد جهان را در بر ميگيرد، تسهيل تجارت بين کشورهاي عضو و از بين بردن موانع تجاري به ويژه کاهش تعرفهها و ماليات بر واردات در کشورهاي عضو ميباشد. اوباما TPP را آخرين فرصتي ميدانست که از آن طريق آمريکا هنجارها و قواعد تجارت جهاني را قبل از آنکه توسط چين به آسيا ديکته شود، تعيين ميکند. ولي ترامپ اين پيمان را بدترين موافقتنامه تجاري تا به امروز و يک فاجعه توصيف کرده و معتقد است که پيامد آن گسترش صادرات به آمريکا از کشورهاي عضو به بهاي از دست رفتن فرصتهاي شغلي آمريکاييها خواهد بود. موافقتنامه NAFTA يک پيمان تجارت آزاد بين سه کشور آمريکا، کانادا و مکزيک است که مذاکرات آن در دوره بوش پدر آغاز شد و در سال 1994 (دوره رياست جمهوري کلينتون) به امضا رسيد. اين موافقتنامه چارچوب تجارت آزاد بين سه کشور را طي 22 سال اخير شکل داده است. ترامپ معتقد است که اين پيمان نفعي براي آمريکا نداشته و باعث جابجايي شرکتها و کارخانههاي آمريکايي به مکزيک شده و بازار اشتغال در آمريکا را محدود کرده است. از جمله مثالهايي که ترامپ در مبارزات انتخاباتي خود نام ميبرد انتقال بخشي از کارخانجات اتومبيل سازي فورد به مکزيک بود. ترامپ اعلام کرده است که خواهان مذاکره مجدد مفاد اين پيمان با کانادا و مکزيک است و در صورت عدم تمکين آنها به خواست آمريکا از آن خارج خواهد شد. ترامپ در اظهارات کلي خود مناسبات آمريکا با سازمان تجارت جهاني را مورد حمله قرار داده و بدون اينکه برنامه مشخصي در اين زمينه اعلام کرده باشد، اصول اين سازمان و تعهدات دولت آمريکا نسبت به اين سازمان را بطور غيرمستقيم زير سوال برده است. ترامپ به بهانه ورود کالاهاي ارزان از طرف چين و ساير شرکاي تجاري اين کشور، اعلام کرده است که براي مقابله با اين وضعيت تعرفههاي گمرکي را تا 45 درصد افزايش خواهد داد و شرکتهاي آمريکايي را که کارخانجات خود را به خارج از آمريکا منتقل ميکنند، با وضع عوارض گمرکي تنبيه خواهد کرد. بديهي است اين تصميمات در صورت عملياتي شدن در تضاد با تعهدات دولت آمريکا به موجب موافقتنامههاي سازمان تجارت جهاني بوده و ضمن بروز اختلافات تجاري شديد، موجوديت اين سازمان را به چالش خواهد کشيد. ترامپ در پاسخ به انتقادات نسبت به آثار و تبعات رويکرد حمايتگرانه وي براي آمريکا و جهان اعلام کرده با کشورهاي جهان موافقتنامههاي دوجانبه اي را امضا خواهد کرد که منافع آمريکا را بهتر تامين ميکنند. باتوجه به نگاه « برد- باخت» حاکم بر رفتارهاي ترامپ، به سختي ميتوان تصور کرد که کشورهاي زيادي حاضر به چنين معاملاتي با آمريکا خواهند بود. به طورکلي، پيامدهاي زير براي سياستهاي ضد تجارت آزاد ترامپ در سطوح مختلف متصور است: خروج آمريکا از TTP، صحنه آسيا را به چين واگذار خواهد کرد. چين با وجود لفاظيهاي غيردوستانه ترامپ عليه اين کشور در حوزههاي تجاري و حتي امنيتي (موضوع تايوان) از رفتارهاي ترامپ خرسند است و نتيجه اين رفتارها را غلبه چين بر آسيا و فراسوي آن ميداند. همزمان با مذاکرات TTP چين از کشورهاي آسيا دعوت کرده بود که به مشارکت اقتصادي فراگير منطقه اي ( RCEP)[3] بپيوندند. با خروج آمريکا از TTP رهبران برخي کشورهاي آسيايي متحد آمريکا نظير استراليا از چين براي عضويت در اين پيمان دعوت کردهاند. چالشهاي موجود در چارچوب پيمان نفتا نيز در نهايت منجر به تقويت حضور چين در منطقه آمريکاي لاتين خواهد شد. دولت اوباما همزمان با TTP، پيمان مشابه ديگري را تحت عنوان پيمان تجاري و سرمايه گذاري فراآتلانتيک[4]( TTIP) با اتحاديه اروپا در دستورکار داشت که در دوره وي به سرانجام نرسيد. هرچند ترامپ حملات مستقيمي نسبت به اين پيمان نداشته ولي بدون ترديد نگرش ترامپ مذاکرات مربوط به اين پيمان را هم تحت الشعاع قرار خواهد داد که بالطبع، در کنار ساير عوامل و عناصر نظير مواضع ترامپ عليه ناتو و نگاهش نسبت به روسيه، سردي روابط آمريکا و اروپا را به دنبال خواهد داشت. دلايل اصلي مخالفت ترامپ با پيمانهاي فوق اين است که به گفته وي اين پيمانها کشورهاي کوچک را در سطح آمريکا قرار داده است. اين نگاه ترامپ در کنار اظهارات وي در رابطه با افزايش اعمال عوارض و تعرفههاي گمرگي بر کالاهاي چيني، مجازات شرکتهايي که از آمريکا خارج ميشوند و غيره داشته مخالف اصول تجارت آزاد مندرج در سازمان تجارت جهاني است و اجرايي کردن آنها چالشهايي جدي براي WTO ايجاد خواهد کرد. سياستها و رفتارهاي ترامپ در حوزه تجاري يادآور تحولات تاريخي دوران قبل از جنگ جهاني اول و دوم مي باشد که در آن سياست هاي حمايتگرايي اقتصادي شديد ابتدا در آمريکا و سپس در اروپا منجر به پيدايش و نضجگيري سياستهاي ملي گرايانه افراطي و روي آوردن برخي کشورها به سياست گسترش فضاي تنفس و در نتيجه جنگهاي جهاني شد. نظريه پردازان تجارت آزاد بر اين باورند که تجارت آزاد مانع جنگ بين کشورها و بر عکس سياستهاي حمايتگرايانه باعث تهاجمي شدن آنها ميشود. فردريک باتيستا اقتصاددان شهير فرانسوي در اين زمينه ميگويد: « اگر کالاها از مرزها عبور نکنند لاجرم سربازان عبور خواهند کرد». اگر ترامپ توسط دستگاه حاکميت آمريکا مهار نشود، رفتارهاي نامتعارف منبعث از «ساده انگاري» پديده ها و فرايندهاي پيچيده دنياي کنوني ميتواند پيامدهاي غيرقابل پيش بيني براي جهان در پي داشته باشد. به طور خلاصه، به نظر ميرسد ديناميزيم جديدي در عرصه اقتصاد و تجارت بينالملل در حال شکل گيري است و دولت آمريکا که تا به امروز حامي و پيشران انديشه اقتصادي نئوليبرال بود، در قامت چالشگر اين نظريات و نهادهاي برخاسته از آن ظاهر شده است. چنين فضايي در عين حال که به دليل ايجاد نااطمينانيها در عرصه جهاني يک تهديد به حساب ميآيد ميتواند براي کشورهايي ک ملاحظاتي نسبت به جريان غالب پيشين و نهادهاي آن داشتند، فرصت تلقي شود. چين به خوبي اين فرصت را دريافته است. توجه کانونهاي انديشه سازي، مراکز پژوهشي و سياستگذاري در کشور ما به اين تحولات نيز ضروري مينمايد. [1] - Trans Pacific Partnership [2] - North America Free Trade Agreament [3]- Regional Comprehensive Economic Partnership [4] - Trans atlantic Trade and Investment Partnership *سجاد سلطان زاده با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد