تابناک روایت کرد: ناتو در نزدیکی ایران
تابناک/ متن پيش رو در تابناک منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست سفرهاي اخيري که از سوي مقامات کويتي به ايران صورت گرفته و جواب اين سفرها از سوي حسن روحاني، صرف نظر از هر آنچه در پشت پرده ميگذرد و رسانه ها و افکار عمومي کمتر اطلاعي از آن دارند، از يک جهت بسيار حائز اهميت است. بررسي دو اتفاق طي يک ماه گذشته به خوبي نشان ميدهد که چرا اکنون و در شرايط فعلي حرکت هاي متقابل براي تنش زدايي در خليج فارس اهميت بسيار زيادي دارد. سفر اخير حسن روحاني به کويت و عمان را شايد بتوان در بستري کلي، تلاش هاي متقابل و با واسطه هم از سوي ايران و هم از سوي کشورهاي حاشيه خليج فارس و عضو شوراي همکاري خليج فارس براي تنش زدايي و روابطي دوستانه تر براي حل و رفع چالش هاي خاورميانه و منطقه قلمداد کرد. نه مقامات دولتي و امنيتي در مورد مفاد و موارد مطروحه در اين سفرها سخني با رسانه ها در ميان گذاشته اند و نه با دقتي بالا ميتوان حدس زد که اين سفرها براي چه موضوعي و در چه راستايي است. شايد موضوع بر سر حل بحران يمن باشد، شايد موضوع آينده سوريه و عراق و شايد در بستري کلي تر قدم هايي اوليه براي يک طرح کوتاه يا ميان مدت براي تنش زدايي ميان ايران و کشورهايي که اکنون با آمدن دونالد ترامپ خيال خود را از مهار ايران، بيش از هر زمان ديگري طي يک دهه گذشته راحت ميبينند. پاسخ سفر وزير امور خارجه کويت به ايران توسط شخص روحاني، اقدامي بود که ميتوان آن را يک قدم سمبليک از سوي ايران و حاوي پيامي مبني بر جديت ايران در روابط با کشورهاي جنوبي، صرف نظر از موضوع و مورد آن قلمداد کرد. اما اين سفرها و اين روابط بدون در نظر آوردند چند و چون آن، از يک جهت ديگر بسيار اهميت دارد و آن تحرکات امنيتي و نظامي است که طي يک ماه گذشته کشورهاي حاشيه خليج فارس شروع کرده اند و نتايج و خروجي هاي آن - اگر انگونه که تصور ميشود باشد - به هيچ وجه به نفع ايران و شرايط آتي توازن قوا در سمت ايران در منطقه نخواهد بود. روايت اول اولين شاهد اين ماجرا مربوط ميشود به افتتاح دفتر ناتو در کويت در ابتداي ماه جاري يعني بهمن ماه. دبير کل ناتو «استالتنبرگ» در تاريخ 5 بهمن ماه براي افتتاح اين دفتر وارد کويت شد و گفت: اين دفتر «مرکزي حياتي براي همکاري بين ناتو و شرکاي ما در حوزۀ خليج (فارس) خواهد بود». مرکزي که هدف از افتتاح آن کمک نظامي و امنيتي به کشورهاي حاشيه خليج فارس با برگزاري دورههاي آموزشي پيشرفته در زمينههاي امنيت سايبري، امنيت انرژي، شيميايي، بيولوژيکي و سلاحهاي هستهاي است. مرکز ناتو در کويت در چارچوب «ابتکار عمل همکاري استانبول» تأسيس شده است. رهبران ناتو در سال 2004 در نشست اين سازمان در استانبول ترکيه با تصويب طرح موسوم به «ابتکار عمل همکاري استانبول» يا آيسيآي تصميم گرفتند ارتباط و همکاري امنيتي ناتو را با کشورهاي خاورميانه بهويژه کشورهاي حوزۀ خليجفارس افزايش دهند. کويت، قطر، بحرين و امارات متحده عربي اعضاي آيسيآي هستند و دو عضو ديگر شوراي همکاري خليجفارس (عربستان سعودي و عمان) نيز قصد دارند به آن ملحق شوند. دبير کل ناتو در جريان سخنراني به مناسبت افتتاح اين دفتر بيان کرده بود: «ما با تهديدات امنيتي مشترک مانند تروريسم، گسترش سلاح و حملات سايبري مواجه هستيم و در آرمانهاي يکسان براي صلح و ثبات سهيم هستيم. ضروري است که بيشتر از قبل همکاري نزديک داشته باشيم.» روايت دوم دومين ماجرا اما باز ميگردد به گزارشي که چندي پيش روزنامه وال استريت ژورنال منتشر کرده است و بر اساس آن گفته ميشود که کشورهاي عربي حوزه خليج فارس قرار است با همکاري کشورهاي غربي و آمريکايي و البته با مشارکت رژيم اسرائيل ائتلافي نظامي شبيه به ناتو را در منطقه تشکيل دهند. ائتلاف مذکور کشورهايي از قبيل عربستان سعودي و امارات عربي متحده که به صورت اعلاني دشمنان اسرائيل هستند و همچنين مصر و اردن که از مدتهاي قبل معاهدات صلح با اسرائيل دارند را شامل خواهد شد. امکان آن وجود دارد که ديگر کشورهاي عربي هم به ائتلاف بپيوندند. مکانيزم دفاعي - امنيتي در اين ائتلاف کاملا شبيه به ناتو خواهد بود به شکلي که حمله نظامي يا تهديد يک کشور از اين ائتلاف به معني تهديد و حمله به ساير اعضا تلقي خواهد شد. البته آمريکا و اسرائيل در اين ميان تنها نقش «لجستيک» بر عهده خواهند داشت. دو مقام عربي به اين روزنامه تاکيد کردند که «يمن، اولين آزمون ائتلاف جديد خواهد بود. آمريکا کمک نظامي به کارزار عليه يمن را تشديد و درياي سرخ را امن خواهد کرد؛ دريايي که مسير مهم کشتيراني بينالمللي و مورد تهديد جنگ بوده است. ماه گذشته حوثيها حملهاي مرگبار به ناو جنگي سعودي در درياي سرخ ترتيب دادند». به گفته اين مقامات، نمايندگان اماراتي و عربستاني در مذاکرات دو هفته اخير خود با دولت ترامپ، توامنديهاي امنيتي و اطلاعاتي اسرائيل را مورد تمجيد قرار داده و تلويحا توافق کردند که در صورت تشکيل ائتلاف، (با اسرائيل) شراکت اطلاعاتي داشتبه باشند». کليدي براي حل معماي سفرهاي اخير افتتاح دفتر ناتو در کويت به خودي خود تهديدي امنيتي عليه ايران تلقي نميشود چرا که اساسا اهداف و مکانيزم عمل اين دفتر مبتني بر آموزش و همکاري اطلاعاتي است. ناتو در واقع بيش از هر چيز به دنبال همراه کردن کشورهاي حاشيه خليج فارس در راستاي هدف اصلي خود که همان مهار تروريسم و تهديدات سايبري است، عمل ميکند و نفس باز شدن اين دفتر در کويت که اساسا رويکردهاي آن نسبت به ديگر کشورهاي عضو شوراي همکاري به ايران کمتر چالش برانگيز است، خود شاهدي از اهداف و جهت گيري اين اقدام دارد. هرچند در اين زمينه کشورهاي حاشيه خليج فارس نيم نگاهي به ايران نيز دارند. ضمن آنکه قبل از اين هم ناتو مراکز عملياتي و نظامي در پيرامون ايران داشته است: اما ماجراي گزارش وال استريت ژورنال به کل موضوع متفاوتي است و چنانچه اين گزارش صحت داشته باشد و يک چنين ائتلافي در منطقه خليج فارس شکل بگيرد، بدون شک نوک پيکان آن متوجه ايران بوده و قطعا بر وضعيت توازن قواي منطقه اي به ضرر تاثير گذار خواهد بود. اولين اثر اين گزارش حتي قبل از هرگونه اقدام عملياتي در اين راستاي اين است که معماي يا معضله امنيت در حاشيه خليج فارس را تشديد ميکند. موضوع شکل گيري ائتلاف يا پيماني نظامي - امنيتي عليه ايران به خودي خود حساسيت هاي ايران را در منطقه افزايش خواهد داد و اساسا موضوع حضور لجستيکي و اطلاعاتي اسرائيل در اين زمينه نيز خود به شدت ميتواند به حساسيت هاي اين مساله اضافه کند. همچنين يک چنين اتحاد و ائتلاف نظامي در صورت شکل گيري وعملي شدن به سرعت توازن قواي منطقه اي را به زيان ايران تغيير خواهد داد و از سوي ديگر راه را براي اقدام نظامي مشترک بر عليه ايران باز ميکند. به عبارت ديگر اگر يمن صحنه نبرد فعلي ميان ايران و عربستان تلقي شود و چنانچه با شکل گيري اين پيمان نظامي حمايت ايران از نيروهاي حوثي به مثابه يک کنش نظامي از سوي ايران تعريف شود، فضا براي برخورد و تقابل نظامي ايران و اعضاي اين پيمان - هر کشوري که باشد - از هم اکنون آماده است. اين مساله البته نياز به بررسي تحليل تر و جدي تري دارد زيرا گسترده تکتونيک امنيتي آن به شدت ساختارهاي قدرت فعلي در خاورميانه را متاثر ساخته تا آنجا که حتي پاي روسيه و چين را نيز به ماجرا باز خواهد کرد. در نتيجه فعلا بايد در مورد گزارش وال استرايت ژورنال و تاييد يا رد آن سکوت کرد و ادامه ماجرا را با دقت دنبال نمود. اما از همه اينها ميتوان يک نتيجه قطعي گرفت. اين که سفر اخير روحاني به عمان و کويت هرچند ارتباطي با اين موضوعات نداشته باشد - که ميتوان حدس زد به هيچ وجه بي ارتباط هم نيست - اهميت بسيار زيادي دارد. اکنون عربستان سعودي به نظر با استفاده از فرصت دولت دونالد ترامپ به سرعت به دنبال تغيير نظم موجود در حاشيه خليج فارس و خاوريمانه و باز تعريف آن است. روندهاي فعلي تا کنون براي ايران به لحاظ امنيتي مثبت بوده است و تغيير اين روندها آن چيزي است که عربستان به دنبال آن خواهد بود و اين مساله را از سخنان اخير عادل الجبيبر وزير خارجه عربستان و اين که به چالش هاي پيش رو با اميدواري و خوشبينانه نظر ميکنند، شاهدي از اين ماجرا است. ايران بايد اين روند را به سرعت متوقف سازد زيرا ادامه آن به هر نحوي - حتي قبل از عملياتي شدن بسياري از طرح هاي بازگو شده - تنگناي امنيتي براي ايران را تشديد کرده و ريسک بازي و کنش ايران را در منطقه افزايش ميدهد. اولين قدم در اين راه جلوگيري از همين شدت گيري تنگناي امنيتي است که نزديکي ايران با کشورهاي حاشيه خليج فارس و ارتباط مستقيم با آنها ميتواند به خوبي به اين مساله ياري رساند. به نظر ميرسد که البته کنشگري ايران در اين زمينه در حال حاضر به همين ميزان محدود خواهد شد زيرا اساسا عربستان سعودي نه دليلي براي تنش زدايي با ايران در جو فعلي ميبيند و نه علاقه اي به آن دارد. در حال حاضر دونالد ترامپ به خوبي فضا را براي استفاده عربستان فراهم کرده است و اين برگي نيست که عربستان سعودي به راحتي آن را از دست بدهد. اما سفرهاي حسن روحاني که احتمالا در آينده نزديک از کانال هاي ديگري ادامه خواهد يافت و شرويع يک روند به نظر طولاني است، ميتواند از يک سو پلي براي توقف يا کم کردن سرعت «رقابت بي پرواي» نظامي - امنيتي در خليج فارس باشد و از سوي ديگر سيگنال هاي شفاف و صريحي در مورد اهداف و نيات ايران به عربستان سعودي ارسال کند که از هرگونه اشتباه محاسباتي احتمالي در آينده نزديک جلوگيري شود. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد