حمیدرضا جلاییپور: اصلاحطلبان آبرویشان را برای روحانی وسط بگذارند
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست شوراي عالي سياستگذاري به عنوان تنها نهاد تصميمگيرنده انتخاباتي جريان اصلاحات رسما حمايت خود را از حسن روحاني اعلام کرد و اصلاحطلبان مهر تاييدي بر تداوم استراتژي شان در انتخابات ٩٢ زدند. حميدرضا جلايي پور، عضو شوراي مرکزي حزب اتحاد ملت ايران معتقد است که انتخاب روحاني بهترين کنش اصلاحطلبان در انتخابات آتي است و ادامه رياستجمهوري او ميتواند اصلاحطلبي و اصلاح جويي در کشور را رقم بزند. چرا اصلاحطلبان حمايت از روحاني را بهترين کنش انتخاباتي خود در سال ٩٦ ميدانند؟ ائتلاف اصلاحطلبان در سال ٩٢ بر اساس ارزيابي از شرايط جامعه ايران در عرصه سياست داخلي و خارجي بود. آن شرايط امروز در عرصههاي منطقهاي و بينالمللي و سياست داخلي کشور همچنان پا برجاست. همان اولويتبندي که اصلاحطلبان در سال ٩٢ انجام دادند و باعث شد از رياستجمهوري آقاي روحاني دفاع کنند، امروز سر جايش هست. در آن سالها به خاطر سياستهاي غلط دوره مهرورزي شبح ناامني بالاي سر ايران آمده بود. تحريمهاي اقتصادي ضربه کاري به کشور زده بود. بيجهت کشورهاي دنيا را عليه ايران بسيج کرده بودند و در شرايط خطرخيزي به سر ميبرديم. لذا لازم بود که با تصميمي مدبرانه از اين شرايط فاصله بگيريم. امروز که چهار سال از آن زمان گذشته از آن شرايط فاصله گرفتيم اما همچنان عوامل ديگري وجود دارد که شرايط کنوني را خطير ميکند. ناامني منطقهاي و خطر آثار ناخواسته تخريب محيط زيست از جمله اين موارد است. نبايد تصور کرد که دموکراسي در ايران فقط از ناحيه تندروها در خطر است، بلکه ريزگردها، کم آبي و مشکلات محيط زيستي هم ميتوانند دموکراسي و روند توسعه در ايران را تهديد کند. وقتي که ناامني شود، معيشت روزانه مردم به هم بخورد همهچيز از جمله دموکراسي به خطر ميافتد. عامل ديگر حضور فردي نامتعادل و غيرقابل پيشبيني به عنوان رييسجمهور امريکاست. همين امر نيز ايجاب ميکند که وضعيت کشور را حساس بدانيم و با توجه به تحليلي که از وضعيت داريم حمايت از روحاني را رجحان بدهيم. عامل بعدي که سبب شده است تا دوباره اصلاحطلبان بر رياستجمهوري روحاني تاکيد داشته باشند، اين است که روحاني کارنامه خوبي داشته است. با اينکه ادعاي اصلاحطلبي نداشته است اما کاملا در تراز يک اصلاحطلب ظاهر شده است. لذا به اين دلايل نه تنها از آقاي روحاني حمايت ميکنيم بلکه براي جلب راي بيشتر از مردم نيز تلاش ميکنيم. با وجود تبليغات سهمگيني که تندروها در چهار سال گذشته عليه آقاي روحاني انجام دادهاند، اصلاحطلبان مايل هستند که تلاش کنند تا آقاي روحاني از سال ٩٢ بيشتر راي بياورد؛ به اين خاطر که دوره بعد بهتر بتواند کار کند. اگر آقاي روحاني پشتوانه راي بالايي داشته باشد، بيشتر ميتواند از اختيارات خود استفاده کند. روحاني در کشوري رييسجمهور است که مخالفينش از همه رقم امکانات برخوردار هستند. لذا در چنين شرايطي روحاني وقتي ميتواند موفقتر عمل کند که راي بالايي داشته باشد. اصلاحطلبان فقط دغدغه حمايت ندارند؛ بلکه دغدغه جلب راي بيشتر نيز دارند و تلاش ميکنند تا آقاي روحاني با همکاري نيروهاي جامعه مدني از دفعه پيش راي بالاتري بياورد. اشاره کرديد علاوه بر مساله حمايت بايد به جلب راي براي آقاي روحاني نيز توجه داشت. اين جلب راي بايد چه شکل و شمايلي داشته باشد؟ اصلاحطلبان چطور ميتوانند مردم را راضي و قانع کنند که ٤ سال ديگر قوه مجريه را به آقاي روحاني بسپارند؟ سوال خوبي است و مشکل همينجاست. اينبار کار اصلاحطلبان از سال ٩٢ مشکلتر است. در سال ٩٢ مردم شبح ناامني وآثار شوم تحريمها را بالاي سرخود کاملا احساس ميکردند. همين امر موجب شد که مردم سراسيمه رخداد ٩٢ را بيافرينند. در سال ٩٢ تندروها آقاي هاشمي را ردصلاحيت کرده بودند و خاطرشان جمع بود که کانديداي مورد نظرشان راي ميآورد. ولي مردم آنها را غافلگير کردند. حالا ٤ سال است که آقاي روحاني اوضاع کشور را نرمال و عادي کرده است. اميدواريم که در ٤ سال دوم آقاي روحاني از آواربرداري به سمت آباداني و توسعه همهجانبه برود. کار اصلاحطلبان براي جلب راي آقاي روحاني در سال ٩٦ بسيار سخت است. حالا چرا؟ فرض کنيد ٦٠ درصد از مردم در انتخابات شرکت کنند. ممکن است تا ٧٥ درصد هم شرکت کنند اما ٦٠درصد حتما شرکت ميکنند. با اين حساب حدود ٣٠ ميليون راي ميدهند. از اين سي ميليون ٥ ميليون پايگاه راي ثابت اصولگراهاست و ١٠ ميليون هم پايگاه راي اصلاحطلبان است. مهم ١٥ ميليون نفر قشر خاکستري است که تا شب انتخابات تصميم ميگيرند و اين جمعيت را قانع کردن کار بسيار مشکلي است. بر اساس شواهد و قرائن فکر ميکنم ١٠ ميليون از قشر خاکستري مشکل اقتصادي دارند که با خود ميگويند چرا بايد راي بدهيم؛ ما مشکل اقتصادي داريم. اين جمعيت را قانع کردن کار بسيار مشکلي است. به همين دليل معتقدم که همه کساني که نگران کشور هستند، بايد پاشنه را بالا بکشند. در شرايطي که امکانات اقتصادي رقيب بسيار زياد است بايد به خود حرکت بدهيم. اصلاحطلبان بايد سرمايه اخلاقي شان را وسط بياورند. بايد به مردم گفت که اگر به روحاني راي ندهيد همين وضع اقتصاديتان نيز بدتر خواهد شد. زمان احمدينژاد بود که کشور از نظر اقتصادي کاملا عقبگرد داشت. به فقرا چيزي نرسيد. در دولت اصلاحات با اينکه خاتمي شعار اقتصادي دهان پرکن نميداد اما چون زير بار آزادي مخالف، توسعه سياسي و شفافيت رفت، اتفاقا کارنامه اقتصادي دولت هم بسيار خوب بود. در حالي که دوره مهرورزي وضعيت فقرا را نيز بدتر کرد. اگر بين کانديداهايي که از سوي اصولگرايان نامشان برده ميشود، کسي بود که ميتوانست شرايط اقتصادي کشور را بهتر کند، به او راي ميدادم اما چنين فردي نيست. لذا اصلاحطلبان بايد آبروي خود را هم وسط بگذارند. بهترين شخصيت نمونه در اين زمينه شخص آقاي خاتمي است. او در چنين بحثهايي حساب آبروي خود را نميکند. با اينکه بيشترين هجمهها را از رقيب ديد، اين هجمهها در رفتارش اثر نميگذارد. او منافع ملي را در نظر ميگيرد و از اين منظر است که محکم از آقاي روحاني دفاع ميکند و حتي در اين راستا از اصلاحطلبان محکمتر دفاع ميکند. غير از کار اصلاحطلبان کار دولت هم در اين دو ماه مهم است. دولت بايد توضيح دهد که براي قشر آسيب ديده جامعه در دوره دوم چه کاري ميخواهد انجام دهد و اين به هيچوجه پوپوليسم مخرب نيست. بايد بگويد که ميتواند براي بخشي از قشرهاي آسيبديده کاري کند تا قشرهاي آسيب ديده نيز بلندمدتتر فکر کنند و بدانند که راه بهبود معيشت کشور توسعه همهجانبه است. در ضمن هر چه مشارکت مردمي بيشتر شود احتمال پيروزي آقاي روحاني بيشتر ميشود. کليدواژهاي که در پيروزي آقاي روحاني در سال ٩٢ تاثير داشت، تعامل به دنيا در حوزه سياست خارجي بود. در سال ٩٦ چه کليدواژهاي موجب پيروزي روحاني خواهد شد؟ اين کليدواژه همچنان جواب ميدهد. يکي از دستاوردهاي مهم دولت روحاني که خودش نيز کم تبليغ ميکند بازگشت امنيت به کشور است که تنها با تدبير ممکن بود. نه با گردن کلفتي. برجام توسط فردي مثل ترامپ ميتواند با مشکل روبهرو شود. لذا يک دولت مدبر لازم است تا بتواند اين دستاورد را حفظ کند. روحاني از فرصت روي کار بودن اوباما استفاده کرد و اگر چنين تدبيري نداشتيم و آن را به تعويق ميانداختيم در دنيا شرايط خوبي نداشتيم و گير ترامپ ميافتاديم. آن کليدواژهها سر جايش هست. مهار مشکلات اقتصادي براي کشور بسيار مهم است. تخريب محيط زيست تشديد شده است و نبايد آن را شوخي دانست. اگر اين بحرانها ادامه پيدا کند، کشور با بحران مواجه ميشود. با روي کار آمدن روحاني وضعيت به حال عادي بازگشت و همين باعث شده است که مردم انتظارشان هم بالا برود که بجا است. افزايش انتظارات باعث ميشود که کار اصلاحطلبان کمي سختتر شود. نبايد فکر کرد که روحاني چون رقيبي ندارد راي ميآورد بايد تا شب انتخابات، اصلاحطلبان زحمت بکشند. عدهاي در کشور خواستار اين بودند که جريان اصلاحات به کلي از سياست کشور حذف شود. شما چه امتيازي به مديريت اصلاحطلبان در سال ٩٢ براي بازگشت به قدرت ميدهيد؟ ائتلاف اصلاحطلبان در سال ٩٢ شاهکار بود. به اين دليل که همان تدبير اصلاحطلبانه بود که زمينهاي شد تا وقتي مردم مشارکت کردند، نتيجه گرفتند. اصلاحطلبان با همه اتهامات و ضرباتي که تندروها زده بودند در انتخابات شرکت کردند. اين مساله خود يک تصميم درست بود که اصلاحطلبانه عمل کردند. نتيجه بسيار غيرمنتظره بود و تندروها غافلگير شدند. ردصلاحيت آقاي هاشمي به اين خاطر بود که اصلاحطلبان گيج شوند و ديگر در انتخابات شرکت نکنند اما چنين اتفاقي نيفتاد. ديديم که آقاي هاشمي از نتيجه انتخابات شاد شد و گفت ديگر با خيال راحت ميميرم. اين نتيجه باعث شد که اصلاحطلبان از شرايط نيمهامنيتي بيرون بيايند و بعد به تدريج دستگاه اداري به سمت عادي شدن رفته است. البته اين مساله طول ميکشد. آثار آن را در مجلس شوراي اسلامي هم ديديم که با وجود ردصلاحيتها باز ترکيب مجلس بهنفع تندروها نشد. يعني حمايت اصلاحطلبان از روحاني در سال ٩٦ ادامه مديريتشان براي بازگشت به قدرت است؟ حمايت اصلاحطلبان از روحاني ادامه مديريتشان براي بازگشت اصلاحجويي در کشور است. مهم نيست که چه فردي کار اصلاحطلبانه کند؛ ما يا فردي ديگر. شما مسووليتي در ستاد آقاي روحاني داريد؟ شخصا هيچ سمتي ندارم. اصلاحطلبان بيادعا و هزينه داده خيلي فعال هستند که آقاي روحاني راي خوبي بياورد و معتقدم اين مساله به توسعه کشور کمک ميکند و با ستادشان هم بيارتباط نيستيم. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد