صف آرایی ابرفروشگاهها علیه تولید ملی
روزنامه جوان/ متن پيش رو در جوان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
امسال در حالي تحت عنوان «اقتصاد مقاومتي، توليد – اشتغال» نامگذاري شده است که مگامالها و هايپرمارکتهاي تازه به شکل قارچگونهاي از نقاط مختلف شهر سر برميآورند؛ ابرفروشگاههايي که اغلب اوقات در تسخير برندهاي غير ايراني هستند و از سوي ديگر خيلي وقتها در مناطق ضعيف شهر جولان نمايش برندها به اقشار ضعيف اقتصادي ميشوند و از سوي ديگر با عرضه مستقيم و متنوع اجناس خود موجب شدهاند تا کمکم بنگاههاي اقتصادي کوچک رو به سمت اضمحلال پيش روند. ابرفروشگاهها در حالي در خدمت عرضه انواع و اقسام برندهاي خارجي هستند که کارگاههاي کوچک داخلي به دليل ناتواني از رقابت با اين برندها يکي پس از ديگري در حال تعطيلي است.
خيابان شهيد مدني يکي از محلههاي شهر تهران است که ساکنانش به لحاظ اقتصادي و مالي جزو ضعيفترين اقشار محسوب ميشوند. چند نانوايي در اين محدوده با کمک خيرين و در طرح خيرات نان به افراد نيازمند محله نان رايگان ميدهند، اما در همين محله يکي از بزرگترين هايپرمارکتها سر برون آورده است؛ هايپرمارکتي که براي يک کفش از يکي از برندهاي آن بايد چيزي حدود 600 هزار تومان پول بدهيد. اين پول درست به اندازه کرايه خانه يک ماه بسياري از خانوادههايي است که در کوچه پسکوچههاي اين محله ساکن هستند. افرادي که بيترديد توانايي خريد از اين مرکز را ندارند اما از آنجايي که زمين در اين محله ارزانتر است و در مسير بزرگراه امام علي (ع) قرار دارد، سرمايهگذاران اين فروشگاه به سراغ منطقهاي فقيرنشين آمدهاند. همچنان که بازار مبل يافتآباد يا فروشگاههاي بزرگ عرضه فرش يا ديگر اقلام در ساير مناطق ضعيف شهر امپراتوري بزرگي را به نمايش ميگذارد و کالاهايي را عرضه ميکند که هيچگونه همخواني با مخاطبان محلي خود ندارد و در عمل براي مخاطبان خاص ديگري طراحي شده است. فروشگاههايي که چندان با اشتغالزايي و توليد ملي همخواني ندارد، بلکه تنها ولع مصرف را ترويج ميکند و محلي براي عرضه توليدات غيربومي براي اقشار تازه به دوران رسيدهاي است که تلاش ميکنند با نمايش ثروت خود به تشخص دست بيابند، اما در فرآيند انتقال و تغيير ارزشها به سمت و سوي ماديگرايي مسابقهاي نافرجام براي دستيابي ساير اقشار جامعه به نمادهاي ثروت و اشرافيت شکل ميگيرد که آغازش نياز به احترام و ديده شدن و پايانش رشد و گسترش آسيبهاي اجتماعي است.
جولان بدليها
مراکز تجاري و بوتيکها جزو مراکزي هستند که در اشاعه و ارائه کالاهاي تجملي نقشي اساسي دارند. رشد و گسترش قارچ مانند هايپرمارکتها يا ابرفروشگاهها در کشور ما نشانهاي از تغيير نظام ارزشي و واردات افسارگسيخته کالاهاي لوکس و تجملي است. در چنين شرايطي اقشار مرفه که توانايي تهيه اين کالاها را دارند براي جلب احترام بيشتر در پي تغيير نظام ارزشي جامعه اينگونه کالاها را تهيه ميکنند. از سوي ديگر وقتي نظام ارزشي جامعه اين نمايش ثروت را نه فقط توبيخ نميکند، بلکه تشويق ميکند، اقشار متوسط و ضعيف جامعه هم براي به دست آوردن احترام ديگران وارد اين ميدان ميشوند. در اينجا بديهي است قشر متوسط و پايين اقتصادي توانايي تهيه کالاهاي لوکس برند را ندارد. در اينجاست که مجال جولان بدليها فراهم ميشود، همچنان که حميد قبادي دبير کار گروه ساماندهي مد و لباس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از شناسايي 400 برند فاقد مجوز در کشور خبر داده بود؛برندهايي که قرار بود اساميشان هم از طريق وزارت صنعت معدن تجارت به مردم اعلام شود. صرفنظر از اينکه ماجراي برخورد با اين برندهاي تقلبي و فاقد مجوز به کجا رسيد، فلسفه حضور اين تعداد برند تقلبي در کشور نيازمند واکاوي و بازنگري جدي در سبک زندگي و تغيير نظام ارزشي کشور است.
مراکزي براي انتقال ارزشهاي تجملي
مراکز تجاري بزرگ و مدرن در کشورمان بسيار شبيه مراکزي است که در کشورهاي اروپايي و امريکا وجود دارد، اما تفاوت جدي ميان هايپرمارکتهاي ايراني با انواع امريکايياش اين است که اين مراکز در خارج از کشور اغلب در خارج از شهر قرار دارند و کالاهاي مورد نياز عامه را به قيمت ارزانتر از شهر به مردم ارائه ميکنند. در کشور ما اما اين مراکز در نقاط اصلي بافت زيستي شهر قرار دارند و بنابراين مرکز تشعشع ارزشي هستند. از اين مهمتر کالاهايي که در اين مراکز عرضه ميشود بيشتر کالاهاي لوکس و براي اقشار مرفه جامعه است. در نتيجه قشر بالا براي ارضاي نيازهاي خود مراکزي را مييابند که قشر متوسط نيز در راستاي تمايل به کسب احترام از آنها پيروي ميکند و در نهايت نوبت به قشر فقير ميرسد که براي داشتن اين کالاها احساس نياز کند و با عنايت به نداشتن شرايط تهيه چنين کالاهايي در آرزوي آن بماند و با حس محروميت نسبي مواجه شود. پس ميتوان نتيجه گرفت مراکز تجاري مدرني نظير هايپرمارکتها، مراکز فروش فرش يا مبلمان که در مناطق مختلف مرکز يا اطراف شهر شکل گرفته است، از نظر اجتماعي نقش مراکز انتقال ارزشهاي تجملي قشر بالا را به بقيه اقشار جامعه و تغيير ارزشهاي اجتماعي را در پي اين فرآيند ايفا ميکند و مردم را به سمت مصرف کالاهاي تجملي سوق ميدهد.
تضاد با روح اقتصاد مقاومتي
مصرف کالاهاي تجملي با روح اقتصاد مقاومتي در تضاد است. بديهي است در شرايطي که کشورمان به واسطه تحريمها با معضلات اقتصادي شديد درگير است و رکود به رکوردداري رسيده است، واردات و مصرف کالاهاي لوکس و تجملي بزرگترين سنگاندازي در مسير تحقق اقتصاد مقاومتي و توليد ملي است که ميتواند منجر به افزايش بيش از پيش رکود و بيکاري شود. در چنين شرايط بايد ديد پشت پرده رشد قارچگونه مراکز تجاري مدرن در کشور ما چيست و اين مراکز چه خوابي براي توليد ملي و بنگاههاي کوچک ديدهاند.
*زهرا چيذري
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد