سرمقاله آرمان/ دوراهی دونالد ترامپ مقابل ایران
آرمان/ « دوراهي دونالد ترامپ مقابل ايران » عنوان سرمقاله روزنامه آرمان به قلم فريدون مجلسي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: انعقاد قرارداد ميان خطوط هوايي آسمان و شرکت هواپيماسازي بوئينگ در روزهاي اخير خبرساز شده است. ايران بعد از حدود چهار دهه توانسته مجوز نوسازي خطوط هوايي خود را به دست بياورد. تحريم هواپيماي مسافربري اگرچه جزو ليست تحريمهاي هستهاي نبود اما از طريق مذاکراتي که در توافق هستهاي ميان تيم مذاکره کننده دولت روحاني و ۶ قدرت جهاني شکل گرفت، لغو شد. دو شرکت بوئينگ و ايرباس به عنوان غولهاي بزرگ هواپيماسازي جهان قراردادهايي را ذيل همين مجوز با ايران امضا کردند. تحويل هواپيماهاي ايرباس آغاز شده است، اما درمورد بوئينک به عنوان يک شرکت آمريکايي همچنان ترديدها وجود دارد. به ويژه بعد از آنکه دونالد ترامپ در انتخابات آمريکا پيروز شد، ابهامات دراينباره بيش از پيش افزايش يافت. هرچند امضاي قرارداد جديد با واکنشهاي انتقادي از سوي برخي سناتورهاي کنگره آمريکا روبهرو شده است، اما بايد ديد اين مخالفتها تا چه حد ميتواند به يک حرکت سازماندهي شده حزبي منجر شود. با توجه به شرايط جديد پيش از هرچيز به نظر ميرسد نياز است ترامپ و ايران مواضع خود را در قبال يکديگر روشن کنند. رئيس جمهور ايالات متحده در کارزار انتخاباتي مواضعي تند و ضد ايراني را دنبال کرد، اما بعد از پيروزي در يک انتخابات غير منتظره دونالد ترامپ در يک دوراهي قرار گرفته است. از يک طرف پايبندي به شعارها و وعدههايي که او بر عليه ايران استفاده کرد و از سوي ديگر استفاده از فرصت تجارت با ايران براي شرکتهاي آمريکايي که ميتواند سود اقتصادي مناسبي را نصيب اين کارخانههاي آمريکايي کند. بايد توجه داشت ايالات متحده به عنوان يک کشور سرمايهداري و در واقع نماد کاپيتاليسم در جهان شناخته ميشود. همچنين حزب جمهوريخواه نيز به عنوان بزرگترين گروه سرمايهداري و حامي اين جريان شناخته ميشود. بنابراين بايد ديد ترامپ ميتواند از مواضع خود چشمپوشي کند و تجارت با ايران را در چنين سطحي مخالف ديدگاههاي خود نبيند. علاوهبر اين تصميم جديد مجلس نمايندگان آمريکا نيز در برهه زماني فعلي بسيار حائز اهميت است. اين نمايندگان تصميم گرفتند طرح تحريمهاي جديد موشکي عليه ايران را تا مشخص شدن نتيجه انتخابات رياست جمهوري در ايران به تاخير بياندازند. چنين رويکردي از دو بعد قابل بررسي است. ابتداي امر نشان ميدهد آنها نميخواهند از سود حاصل از معامله تجارت بوئينگ با ايران چشمپوشي کنند و بعد دوم که مهمتر است، نشان ميدهد آمريکا ميزان تحريمها را به نوع دولت بعدي در ايران گره زده است. به عبارت ديگر با چنين راهبردي دولت فعلي که برجام را رقم زده است از تحريم ميگريزد. به نظر ميرسد آمريکا نگران بر سرکار آمدن جناحي در ايران است که مخالف برجام و معتقد به ادامه حرکت برنامه هستهاي مطابق با پيش از برجام است. همچنين تحت شرايطي که سود اقتصادي يکي از بنيانهاي شرکتهاي بزرگ اين کشور است آنچه براي سياستمداران آمريکا اولويت دارد آگاهي از سياستهايي است که ايران در عرصه نظام بين الملل به پيش خواهد برد. در واقع چنانچه برخي شعارها همچنان از سوي ايران ادامه يابد بعيد به نظر ميرسد آمريکا اولويتهاي امنيتي را خود به دليل منافع اقتصادي ناديده بگيرد. اما اگر ايران در مواجهه با اسرائيل سياست انتقاد و محکوم کردن اقدامات سران آن را به عنوان راهبردي بين المللي در پيش گيرد وضعيت متفاوت خواهد شد. به عبارت ديگر طرف مقابل درصدد است مطمئن شود سياستي که ايران چندين بار اعلام کرده که آغازگر هيچ جنگي نخواهد بود از سوي برخي سياستمداران در ايران دنبال ميشود يا به عنوان راهبرد اصلي کشور در نظر گرفته شده است. چنانچه آمريکا از چنين سياستي اطمينان حاصل کند افزايش مبادلات اقتصادي و قراردادهايي نظير خريد هواپيما دور از انتظار نخواهد بود. نکته ديگري که در اين رابطه بايد اشاره کرد، اقداماتي نظير آزمايشهاي موشکي است که اگر اين آزمايشها حامي شعارها يا مضامين مختلف نباشد که طرف مقابل آن را به عنوان يک تهديد قلمداد، کند ميتواند به عنوان حق ايران در بهبود عملکرد سيستمهاي دفاعي درنظر گرفته شود. کشورمان با توجه به آسيبهايي که از موشکهاي ساخت بسياري از همين کشورها در دوره جنگ ديده است، کاملا حق دارد که به توسعه صنايع دفاعي خود روي آورد اما ميتوان اين حق طبيعي بهگونهاي استفاده کرد که طرف مقابل از آن بهرهبرداري سياسي نکند و به عنوان اهرم فشار عليه ايران استفاده نشود. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد