عصر ایران مطرح کرد: نقطه اشتراک کاندیداهای انتخابات در ایران

عصر ايران/ متن پيش رو در عصر ايران منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست ساختارهاي سياسي و انتخاباتي ايران، اشکالات اساسي دارد که از آن جمله مي توان به فقدان تحزب و فشرده بودن زمان کانديداتوري و تاييد صلاحيت و رأي گيري اشاره کرد. اين وضعيت باعث مي شود هر جرياني براي به دست آوردن رأي مردم، بيشتر روي "احساسات" آنها حساب کند و "برنامه و عقلانيت"، به حاشيه مي روند.  موعد انتخابات رياست جمهوري در حالي روز به روز نزديک تر مي شود، که هيچکدام از جريان هاي رقيب و کانديداهاي احتمالي، برنامه هاي خود را ولو به طور کلي اعلام نکرده اند و فعلاً بيشترشان در حال تخريب همديگر هستند! اصولگرايان عضو "جمنا" در نشست هاي خود، حتي يک سطر برنامه درباره اين که اگر رياست جمهوري را به دست گفتند، ارائه ندادند و هر که آمد، تيري به حسن روحاني زد و رفت و همه چيز تمام شد! سعيد جليلي که گويا ساز و کارهاي جمنا را قبول ندارد، سکوت اختيار کرده است و انصاف بايد داشت که هيچ رويکرد تخريبي هم نداشته است و صد البته او نيز مانند بقيه، برنامه اي اعلام نکرده است. حتي"مؤتلفه" نيز که يک حزب قديمي است و اين دوره کانديداي اختصاصي دارد (ميرسليم)، دورنمايي از برنامه هايش را به مردم ارائه نکرده است. تيم احمدي نژاد هم -که چندان جدي گرفته نشده اند- همچنان در حال ارائه شوهاي تبليغي هستند و مانند گذشته وعده و شعار مي دهند و برنامه شان "زنده باد بهار" است. اصلاح طلبان نيز دستکمي از اصولگرايان ندارند و تا کنون برنامه اي براي 4 سال آينده کشور ارائه نکرده اند. حتي حسن روحاني هم نگفته است که در دور دوم رياست جمهوري اش چه برنامه اي دارد و آيا روند موجود را ادامه خواهد داد يا در صورت پيروزي، تغييراتي را در نظر خواهد داشت؟ کانديداهاي متفرقه و کمتر شناخته شده هم که جاي خود دارند و عمدتاً به همين که چند صباحي اسم شان سر زبان ها بيفتد، دلخوش اند! در حالي که بي برنامگي ، نقطه اشتراک همه کانديداهاست، مردم و رسانه ها نيز مطالبه برنامه ندارند و همه، درگير کليات و تخريب و شعار هستند. اين گونه که پيش مي رود، برنامه هاي کانديداها - اگر برنامه اي وجود داشته باشد - در روزهاي آخر اعلام مي شود و در فضاي احساسي آن ايام، فرصتي براي نقد و بررسي دست نمي دهد. ساختارهاي سياسي و انتخاباتي ايران، اشکالات اساسي دارد که از آن جمله مي توان به فقدان تحزب و فشرده بودن زمان کانديداتوري و تاييد صلاحيت و رأي گيري اشاره کرد. اين وضعيت باعث مي شود هر جرياني براي به دست آوردن رأي مردم، بيشتر روي "احساسات" آنها حساب کند و "برنامه و عقلانيت"، به حاشيه مي روند. با اين حال، هر کدام از ما، فارغ از نقص هاي موجود سيستمي، براي آينده کشورمان بايد فارغ از احساسات، چشمي به "کارنامه" کانديداها داشته باشيم و چشمي ديگر به "برنامه" شان. انتخابات، آوردگاه تعقل است نه احساسات. *جعفر محمدي با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد