logo

فرارو بررسی کرد: آینده سیاسی رئیسی

منبع
فرارو
بروزرسانی
فرارو بررسی کرد: آینده سیاسی رئیسی
فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست  ابراهيم رئيسي نامزد اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري پس از شکست از حسن روحاني، وارد دوره‌ي تازه اي از حيات سياسي خود شده است. او که تا پيش از اين به عنوان يک سياستمدار شناخته نمي شد، اکنون چهره يک سياستمدار را پيدا کرده و بايد سازوکارهاي اين نقش تازه را در پيش گيرد. به گزارش فرارو، ابراهيم رئيسي توليت آستان قدس رضوي پديده انتخابات رياست جمهوري بود. او که بر خلاف همه پيش بيني ها و در حالي که بسياري از تحليلگران و ناظران برجسته سياسي حضور او در صحنه انتخابات را به زيانش تفسير مي کردند، پس از مدت ها شايعه پردازي و بحث 25 فروردين ماه ابراهيم رئيسي براي انتخابات ثبت نام کرد تا حضور خود را به صورت رسمي در فرآيند انتخابات اعلام کند. با حضور رئيسي در انتخابات برخي ناظران اين اقدام او را اشتباهي مهلک براي آينده سياسي او تفسير مي کردند. اما حاميان رئيسي معتقد بودند که او مي تواند پيروز انتخابات باشد، برخي ديگر نيز اگر به پيروزي معتقد نبودند از برند سازي و مطرح کردن نام او به عنوان يک رجل سياسي مي گفتند. ابراهيم رئيسي تا پيش از اين انتخابات هيچ مسئوليت اجرايي و سياسي نداشته است. او يکي از مديران عالي رتبه قضايي و امنيتي بود. حدود يک سال پيش نيز با حکم رهبر انقلاب به عنوان توليت آستان قدس رضوي منصوب شد. رئيسي پس از حضور در صحنه انتخابات ستادهاي انتخاباتي خود را به اصولگرايان تندرو و حاميان سابق محمود احمدي نژاد واگذار کرد. تاکتيک انتخاباتي اش هم همان تاکتيک محمود احمدي نژاد در دو دوره انتخابات رياست جمهوري سال هاي 84 و 88 بود. در واقع ستاد رئيسي و حاميانش روش پوپوليستي تبليغاتي احمدي نژاد را از او گرفته و با اين روش سعي کردند در انتخابات به موفقيت برسند. رئيسي در ابتداي تبليغات انتخاباتي به خانه محرومان مي رفت و با آن ها عکس يادگاري مي گرفت. او همچنين در طول تبليغات انتخاباتي با ارائه وعده هايي بزرگ همچون افزايش سه برابري يارانه و ايجاد سالانه بيش از يک ميليون شغل سعي کرد طبقات پايين تر جامعه را به سمت خود ترغيب کند. از سوي ديگر رئيسي در مناظره هاي انتخاباتي تلاش کرد که از روش احمدي نژادي افشاگري تا حدودي دور شود. اين نقش را در انتخابات محمد باقر قاليباف بر عهده گرفت. قاليباف در مناظره هاي تلويزيوني با حمله به حسن روحاني و اسحاق جهانگيري و استفاده از روش احمدي نژاد در افشاگري هاي پر حرف و حديث عليه دولت تبديل به يک نامزد پوششي و ضربه گير براي ابراهيم رئيسي شد. کناره گيري قاليباف پس از مناظره هاي تلويزيوني نشان دهنده اين مسئله بود. او پس از کناره گيري به کمپين رئيسي پيوست. پس از مناظره هاي تلويزيوني اختلاف نظري ميان اصولگرايان پيش آمد اختلاف برسر کناره گيري قاليباف بود عده اي معتقد بودند حضور قاليباف باعث مي شود آراي حسن روحاني ريزش کند و عده اي ديگر معتقد بودند با کناره گيري قاليباف و صادر شدن يک شوک انتخاباتي بزرگ رئيسي به پيروزي در دور اول نزديک مي شود، اين صدا بيشتر از حاميان و ستاد رئيسي به گوش مي رسيد. به هر صورت قاليباف با تمام وعده هايي و اتهاماتي که مطرح کرده بود در شرايطي که براساس نظر سنجي ها آراي‌اش در حال ريزش بي سابقه اي بود، کناره گيري کرد. کناره گيري قاليباف اما نتوانست شوک سنگيني به انتخابات وارد کند. و حتي براساس نظرسنجي ها پيش بيني ها درست از آب درآمد و بخشي از آراي قاليباف به سمت روحاني حرکت کرد. با اين حال جناح رئيسي با قدرت بيشتر و نفس تازه اي به فعاليت انتخاباتي خود دست زد. "برند سازي" از رئيسي در طول فعاليت انتخاباتي اينگونه بود که کمپين انتخاباتي او به دنبال اين بود تا اثبات کند او فردي فراجناحي است، نه اصولگراست و نه اصلاح طلب و مستقل در انتخابات شرکت کرده است. شواهد نشان مي دهد اين شکل از "برند سازي" آنچنان موفق نبود. حاميان رئيسي و ستاد او در اختيار اعضاي دولت احمدي نژاد و اصولگرايان تندرو بود که همين مسئله مانع از جا افتادن "رئيسي" به عنوان يک چهره فراجناحي مي شد. روش تبليغاتي او نيز با توصيف هاي صورت گرفته از او تناقض داشت. از يک طرف گفته مي شد او همه مردم را در نظر مي گيرد و حتي در اقدامي شگفت انگيز با امير تتلو خواننده پر حرف و حديث و زيرزميني موسيقي رپ ديدار کرد و از طرف ديگر او را "سيد محرومان" مي خواندند. تناقض هاي تبليغاتي و رفتاري ابراهيم رئيسي به "برند سازي" از او ضربه مهلکي زد. ضربه اي که به اعتقاد ناظران در کاهش آراي او نقش مستقيمي داشت. انتخابات برگزار شد و رئيسي توانست با فعاليت گسترده و شبانه روزي انتخاباتي 16 ميليون راي به دست آورد. او از حسن روحاني با 23 ميليون راي شکست خورد اما به اعتقاد حاميانش شکستش، نوعي پيروزي بوده است. حاميان رئيسي يک روز پس از انتخابات در اين شيپور دميدند که شکست آن ها با توجه به آن چه که بداخلاقي حسن روحاني مي خوانند عين برد است. حسين شريعتمداري مدير مسئول روزنامه کيهان در يادداشتي پس از اعلام نتايج 16 ميليون راي رئيسي را برابر با 30 ميليون راي دانست! حاميان رئيسي راي او را سرمايه اي براي آينده جريان موسوم به "نيروهاي انقلاب" مي دانند. ابراهيم رئيسي در بيانيه پس از انتخابات خود نوشته است: «رأي قريب به ۱۶ ميليون ايرانيِ خواهان تغيير، سرمايه اي مهم و پشتوانه عظيم است که به هيچ وجه نمي توان آن را در عرصه سياسي و تصميم گيري کلان کشور ناديده گرفت.» در ادامه اين بيانيه آمده است: «اينجانب با اتکاء به همين پشتوانه مردمي، همه ظرفيت ها را براي پيگيري مطالبات مردم در مبارزه با فساد و تبعيض و تحکيم ارزش هاي انقلاب اسلامي به کار خواهم بست و هر اراده و تلاشي در دولت آينده با اين جهت گيري را مورد حمايت قرار خواهم داد و همواره زبان گوياي محرومان خواهم بود.» به نظر مي رسد که اين بخش از بيانيه رئيسي پاسخ به اين سوال را روشن مي کند "سرنوشت ابراهيم رئيسي پس از انتخابات چه مي شود؟" شايد اين بخش از بيانيه نشان مي دهد او قصد دارد به عنوان يک سياستمدار به فعاليت خود ادامه دهد. اين درخواست در ميان حاميان او نيز وجود دارد. حاميان رئيسي راي 16 ميليوني را پشتوانه اي مناسب براي انتخابات 1400 مي دانند. اگر قرار باشد رئيسي به عنوان يک سياستمدار به فعاليت هاي خود ادامه دهد سوال جدي ديگري مطرح مي شود. مسئوليت او به عنوان توليت آستان قدس چه مي شود؟ مسئوليت رئيسي يک مسئوليت حساس و محترم و حتي مقدس تفسير شده است، مسئوليتي که با فعاليت ها و اقدامات سياسي همخواني ندارد. بايد ديد که اگر رئيسي در ادامه به عنوان يک سيستمدار فعاليت کند نقش و مسئوليت او در آستان قدس چه شرايطي پيدا خواهد کرد؟ از سوي ديگر در روزهاي اخير يکي از برجسته ترين حاميان ابراهيم رئيسي، سعيد جليلي بحث "ايجاد دولت در سايه " را توسط جريان موسوم به "نيروهاي انقلاب" مطرح کرده است. جليلي براي اين کار حتي فراخواني نيز منتشر کرده که براساس آن "از متخصصين و صاحب نظران در جهت شناسايي مشکلات واقعي مردم و ارائه راه حل براي آنها خواستار درخواست همکاري با کارگروه هاي تخصصي تشکيل شده از سوي وي گرديد." مشخص نيست "دولت سايه" سعيد جليلي چه سازوکاري دارد؟ آيا اين "دولت سايه" همان "دولت سايه" اي است که در ساختار سياسي بريتانيا وجود دارد يا خير؟ البته هنوز مشخص نيست که بر مبناي طرح جليلي چه کسي رياست اين دولت را بر عهده خواهد گرفت. آيا خود او اين نقش را مي پذيرد و يا اين نقش به بازنده انتخابات يعني ابراهيم رئيسي واگذار مي شود؟ اگر اين نقش به رئيسي واگذار شود او در قامت يک رهبر تازه در ميان اصولگرايان ظاهر خواهد شد. پاسخ همه اين سوالات به آينده موکول مي شود. اصولگرايان و حاميان ابراهيم رئيسي هنوز در گرماگرم انتخابات هستند. مشخص نيست که با گذشت زمان اتحاد آن ها بر قرار بماند و همچنين سرنوشت سياسي رئيسي و حوزه فعاليتش ارتباط مستقيم با مسئوليت او در توليت آستان قدرس رضوي دارد. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد