برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
برگزیده
تحلیل ها

موسویان بررسی کرد: هفت خطر تلاش‌های ترامپ برای انزوای ایران

منبع
ديپلماسي ايراني
بروزرسانی
موسویان بررسی کرد: هفت خطر تلاش‌های ترامپ برای انزوای ایران
ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست سيد حسين موسويان، پژوهشگر ارشد دانشگاه پرينستون آمريکا مي‌نويسد: تمجيد ترامپ از عربستان سعودي، بيشتر باعث شيوع تروريسم مي‌شود تا جلوگيري از آن.  سخنان دونالد ترامپ، رئيس جمهوري آمريکا، که آخر هفتهٔ گذشته در عربستان سعودي ابراز شد، نشانگر بازگشت از سياست هاي دولت اوباماست که تنش ها با ايران را افزايش خواهد داد. يک روز پس از آنکه ۴۲ ميليون ايراني با بر جاي گذاشتن رکورد مشارکت در انتخاباتي که منجر به پيروزي حسن روحاني شد، از تمايل خود براي تعامل با جهان خبر دادند، ترامپ در يک حکومت پادشاهي و ديکتاتوري مطلقه ظاهر شد تا «کشورهاي مسلمان» را به «منزوي کردن» ايران دعوت کند. اتهام اصلي دولت ترامپ اين است که تهران منطقه را بي ثبات مي کند؛ اما چنين چيزي با واقعيات ملموس، منطبق نيست. ايران از همان دولت هايي در افغانستان و عراق پشتيباني مي کند که مورد حمايت آمريکا نيز هستند. در عين حال، کابل و بغداد به ترتيب پاکستان و عربستان سعودي را براي حمايت از تروريسم در کشورشان ملامت مي کنند. جو بايدن، معاون پيشين رياست جمهوري آمريکا، در سال ۲۰۱۴ نقش متحدان اين کشور ازجمله عربستان و ترکيه و امارات را در ايجاد بي ثباتي، اين گونه برشمرد: «آن ها صدها ميليون دلار و ده ها هزار تُن سلاح را به سوي هر کسي که مي خواست با اسد بجنگد روانه کردند؛ بدون در نظر گرفتن اينکه النصره، القاعده و عوامل افراط گراي جهادي که از ديگر بخش هاي جهان آمده بودند، از اين کمک ها استفاده مي کردند.» علاوه بر اين، هزينه هاي نظامي ايران بسيار کمتر از عربستان سعودي، اسرائيل و ساير کشورهاي عرب خليج فارس است؛ با آنکه جمعيتش از مجموع تمامي آن ها بيشتر است. به همين خاطر، ادعاي آن که ايران اهداف نظامي در منطقه دارد، بي اساس است. ضمن اينکه توافق اتمي تاريخي جولاي ۲۰۱۵ نيز تمامي راه هاي احتمالي را براي دسترسي ايران به سلاح اتمي مسدود کرده، در حالي که اسرائيل کماکان تنها مانع دستيابي به خاورميانه اي عاري از سلاح هاي هسته اي است. با توجه به استراتژي مشهود ترامپ، دست کم هفت خطر است که ايالات متحده بايد از دست يازيدن بدان ها پرهيز کند. نخست: توافق اتمي -که تضمين کننده عدم انحراف برنامه هسته اي به سمت بمب ايران شده است در خطر جدي قرار دارد. اسرائيل و عربستان سعودي تمام تلاش خود را به کار بستند تا از توفيق مذاکرات ميان ايران و شش قدرت جهاني جلوگيري کنند. آن گونه که چندين منبع غربي در گفت وگو با من تاييد کردند، آن ها اکنون بر روي استراتژي پيچيده تري متمرکز شده اند تا در راه اجراي توافق کارشکني کنند. به جاي خروج آمريکا از توافق که موجب نقض آن شده و مي تواند اين کشور را در عرصهٔ جهاني منزوي کند، دولت هاي سعودي و اسرائيل از تحريم هاي گسترده اي حمايت مي کنند که مرتبط با برنامهٔ هسته اي نباشد اما در عمل تمامي مزاياي اقتصادي توافق اتمي را براي ايران از بين ببرد. دوم: در حالي که اوباما معتقد بود آمريکا ديگر منافع استراتژيکي در ذخائر نفتي خاورميانه ندارد، ترامپ مي گويد که آمريکا براي حمايت از هم پيمانانش در منطقه هزينهٔ بالايي متحمل شده و بايد آن را پس بگيرد. او اظهار کرده است که متحدان عرب آمريکا «هيچ چيز جز پول ندارند.» بنابراين، ترامپ مي خواهد سياستي در پيش گيرد تا در ازاي رويکرد خصمانه مقابل ايران، دلارهاي نفتي شيوخ عرب را عايد کشورش کند. چنين معاوضه اي، با در نظر گرفتن لايه هاي زيرين عوامل بي ثباتي منطقه، تضميني بر ادامهٔ بحران و فراتر رفتن آن از منطقه است. سوم: ترامپ مي خواهد که فروش تسليحات آمريکايي را به سعودي ها گسترش دهد و در اين راستا، طي سفرش به عربستان، قراردادي به ارزش ۱۱۰ ميليارد دلار با اين کشور به امضاء رساند. ليکن سرازير کردن سلاح به منطقه اي که در حال حاضر هم بي ثبات است، مدت هاست که باعث منازعات مخربي چون جنگ يمن شده است. از سوي ديگر، اين کار دورنماي حل بحران هاي منطقه اي از راه ديپلماسي، را تيره و تار مي کند. چهارم: تمجيد ترامپ از عربستان سعودي، بيشتر باعث شيوع تروريسم مي شود تا جلوگيري از آن. او در جريان فعاليت هاي انتخاباتي اش، رياض را «بزرگترين حامي مالي تروريسم در جهان» خوانده بود. حال ترامپ روابط عربستان و آمريکا را «روابطي استراتژيک» ناميده است و در عوض، ايران را متهم مي کند که در «صدر کشورهاي حامي تروريسم» قرار دارد. اين تغيير مشي، اثري معکوس بر جاي خواهد گذاشت. افزايش فشار بر ايران باعث خواهد شد تا توانايي اين کشور در مقابله با گروه هاي تروريستي در عراق، سوريه و ساير بخش هاي منطقه، کاهش يابد. گروه هايي چون دولت اسلامي [داعش]، القاعده و جبهه النصره در ايدئولوژي وهابي گري با سعودي ها شريکند. حمايت از عربستان سعودي باعث گسترش چنين عقايدي خواهد شد. پنجم: اوباما به لزوم بالانس قدرت تاکيد کرد و گفت که عربستان و ايران بايد قدرت در منطقه را «تقسيم» کنند، اما ترامپ در رياض سخناني گفته که عربستان و ايران را به سمت رويارويي تشويق ميکند. چنين کاري تنها دميدن بر آتش فرقه گرايي و افزايش تنش ها ميان شيعيان و اهل سنت در منطقه است و باعث شيوع بيشتر بي ثباتي خواهد شد. ششم: ايالات متحده و اسرائيل مدت هاست که در صدر کشورهاي مورد تنفر در جهان عرب و در ميان ملت هاي مسلمان قرار دارند. به همين خاطر بود که شعارهاي ستيزه جويانهٔ محمود احمدي نژاد بر ضد آمريکا و اسرائيل، محبوبيت فراواني را براي او در خيابان هاي کشورهاي عرب و اسلامي ايجاد کرد. امروزه، عربستان سعودي و اسرائيل در حال تشکيل ائتلافي عليه ايران هستند که ترامپ از آن حمايت مي کند. بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل نيز به نوبهٔ خود معتقد است که با بزرگ نمايي اتهام تهديد ايران عليه اسرائيل، مي تواند اذهان را از مسئلهٔ فلسطين دور کند. ائتلاف جديد اعراب با آمريکا و اسرائيل در زماني حادث مي شود که بخش عظيمي از جهان عرب فرو ريخته و اميد براي دستيابي به يک کشور فلسطيني دور از انتظار شده است. ائتلاف مذکور باعث مي شود که رهبران عرب در انظار مردم شان شريک توسعه طلبي اسرائيل ديده شوند و به همين خاطر، احتمال عضوگيري گروه هاي افراطي -از جمله داعش- از مردم اين کشورها افزايش يابد. در نهايت، سياست ترامپ در خاورميانه، به جاي آنکه مشکلات ريشه اي کشورهاي عرب، مانند فقر، فساد، دولت هاي خودکامه و شيوع وهابيسم را حل کند، آن را گسترش خواهد داد. نتايج دخالت هاي نظامي آمريکا و ناتو نيز در کشورهاي افغانستان، عراق و ليبي، عيان است. کشورهاي باثبات و ثروتمند عرب مقادير هنگفتي براي خريد سلاح هاي آمريکايي پرداخته و در يمن، ليبي و سوريه دخالت نظامي کرده اند تا با آنچه نفوذ ايران مي نامند، مقابله کنند. آنان به جاي استفاده از ثروتشان براي حل مشکلات ساختاري سيستم اقتصادي و سياسي خود، اين ثروت را براي بي ثبات کردن ساير کشورهاي عربي خرج کرده اند. ذخاير ارزي عربستان سعودي، از ۸۰۰ ميليارد دلار به ۵۰۰ ميليارد دلار کاهش يافته که بخش مهمي از آن به دليل خريد سلاح و ماجراجويي هاي فرامرزي است. اين روند مداخله جويي در جانب کشورهاي عرب، احتمالاً در دولت ترامپ ادامه خواهد يافت و بر نابرابري ها در اقتصاد متزلزل کشورهاي عربي خواهد افزود. هيچ کدام از موارد بالا در فهرست منافع غرب قرار ندارند. اگر بخواهيم منطقه به ثبات و رونق دست يابد، پرزيدنت ترامپ بايد در سياست هايش در خاورميانه تجديدنظر کند. در صدر آن، بايد به گونه اي که حقوق فلسطينيان محترم شمرده شود، راه حلي براي بحران اسرائيل و فلسطين بيابد و به اقداماتي دست بزند که همکاري ميان قدرت هاي بزرگ منطقه اي مانند ايران، عربستان، ترکيه و مصر را شکل دهد. *سيد حسين موسويان *المانيتور با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد