دور دوم ریاست جمهوری روحانی چگونه پیش خواهد رفت؟
آريا/ متن پيش رو در آريا منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. دوره دوم رياست جمهوري حسن روحاني زير لواي چالش هاي تند ژئو سياسي پيش خواهد رفت. به گزارش سرويس سياسي خبرگزاري آريا، روزنامه روسي وستي کافکازا در گزارشي به قلم ارهان ستار اف، با عنوان "ايران در مبارزه بر سر رهبري منطقه" نوشت: انتخابات رياست جمهوري ايران با پيروزي قاطع حسن روحاني، رئيس جمهور کنوني کشور، پايان يافت. در مقايسه با نتيجه انتخابات رياست جمهوري سال ٢٠١٣ ميلادي، تعداد آراي وي به طور چشمگيري، افزايش يافته است: در حالي که در سال ٢٠١٣ ميلادي، او بيش از ٥٠ درصد از جمع آراي شهروندان ايراني را کسب کرده بود، در حال حاضر، بعد از چهار سال فعاليت در پست رياست جمهوري، ٥٧ درصد از راي دهندگان از وي حمايت کرده اند. در شرايط عيني طي سال هاي اخير، چنين سطحي از حمايت را مي توان، موفقيت جدي دولت ايران بشمار آورد. زيرا، اقتصاد ايران به رغم تضعيف چشمگير رژيم تحريم ها در دوره رياست جمهوري روحاني، به خاطر ادامه دوره نرخ پايين منابع انرژي زا، تحت فشار جدي قرار داشت. در سال ٢٠١٦ ميلادي، در عرصه مواد خام (در وهله نخست، نفت و گاز)، ٧٥ درصد کل درآمد دولت از صادرات اين مواد بود. در دوره نرخ پايين نفت، دولت قراري مبني بر افزايش بي سابقه استخراج نفت تا سطح ٣,٧ ميليون بشکه در شبانه روز اتخاذ کرد (هدف اعلام شده ايران – افزايش استخراج نفت تا سطح ٤ ميليون بشکه در شبانه روز است). ايراني ها که طي مدت زمان کوتاهي، موفق شدند در استخراج نفتي جهشي داشته باشند، در سطح چشمگيري، ضررهاي بودجه اي را با افت نرخ جهاني منابع انرژي زا هم تراز کردند. در نتيجه آن، از لحظه عقد توافق هسته اي، اقتصاد ايران رشد پايداري دارد: در سال ٢٠١٦ ميلادي، درآمد توليد ناخالص ملي ٤,٦ درصد رشد داشت و در سال جاري، بانک جهاني رشد ٥.٢ درصدي آن را پيش بيني مي کند. در اين ميان، مي بايست خاطر نشان کرد که دولت کنوني را به خاطر اين سرزنش مي کنند که مردم هنوز، بهبود واقعي وضعيت اقتصادي را احساس نکرده اند و نرخ بيکاري حتي، افزايش يافته است. اما، نبايد از ياد برد که سرمايه گذاران بزرگ بين المللي بعد از عقد توافق اتمي در ژوئيه سال ٢٠١٥ ميلادي، فعالانه، بهره برداري از بازار ايران و پروژه هاي بزرگي را که فرصت هاي شغلي براي شهروندان ايران ايجاد خواهد کرد، آغاز کرده اند و در مرحله اجرايي شدن آن هستند. روشن است که طي چهار سال آينده، حسن روحاني و دولتش به مشي جذب سرمايه گذاري هاي بين المللي، افزايش توان توليدي و واردات تکنولوژي ادامه خواهند داد. افزايش طبق برنامه بودجه تدافعي ايران و ارتقاي توان تدافعي کشور نيز يکي از اولويت هاي دولت حسن روحاني است: از لحظه به قدرت رسيدن اين دولت در سال ٢٠١٣ ميلادي، «توان تدافعي» ايران ٨٦ درصد افزايش يافته است. موضوع قابل توجه اين است که در سايه افزايش شرکت هاي هاي تعاوني منطقه اي در دوران رياست جمهوري حسن روحاني، توليدات نظامي ايران در بازار جديد به فروش مي رسند. براي نمونه، در سال گذشته، مشخص شد که يکي از وارد کنندگان توليدات نظامي ايران، آذربايجان، خريدار بزرگ تسليحات اسرائيلي، است. منابعي در محافل نظامي آذربايجان تصريح کرده اند که مجموعه هاي موشکي ايران با موفقيت توسط نيروي نظامي آذربايجان در جريان رويارويي با ارمنستان در آوريل سال ٢٠١٦ ميلادي، به کار گرفته شده اند. مدرنيزه اقتصادي و ارتقاي توان تدافعي کشور، مقدمات ضروري براي تبديل شدن جمهوري اسلامي ايران به رهبر منطقه است – با توجه به پيش زمينه هاي تاريخي و همچنين، جاه طلبي هاي عربستان سعودي و ترکيه براي رهبري و همچنين، نفوذ روسيه و امريکا، اين هدف ايران قابل توجه مي نمايد. ايران از قوه جدي براي توسعه حضور نظامي – سياسي، اقتصادي و فرهنگي – ايدئولوژيکي در خاور نزديک، آسياي ميانه و جنوب قفقاز برخوردار است و «سياست نرم» روحاني براي نيل به اين هدف، شانس موفقيت را افزايش مي دهد. مساله اين است که آيا جمهوري اسلامي ايران قادر خواهد بود، وارد رقابت شديد منطقه اي شود و رهبري منطقه اي خود را طبق برنامه پيش ببرد؟ دوره دوم رياست جمهوري روحاني مانند دوره اول، براي کشور سونوشت ساز خواهد بود. ايران با رويارويي با خطرات جدي و به ويژه، در منطقه خاور نزديک ادامه مي دهد و در اين رابطه، نتيجه نبرد بر سر سوريه، نقش کليدي در تعيين نقش آينده جمهوري اسلامي ايران در منطقه ايفا خواهد کرد. براي ايران، از دست دادن نفوذ در سوريه به معناي قطع ارتباطات لجستيکي با «حزب الله» در لبنان و تضعيف اجتناب ناپذير «حزب الله» خواهد بود که به نوبه خود، باعث تحکيم حيات اسرائيل خواهد شد، زيرا «حزب الله» گروهک بسيار توانمند نظامي است که قادر است، به ارتش اسرائيل ضربات قدرتمندي وارد کند. تهران عملا، با از دست دادن سوريه و «حزب الله»، اهرم هاي خود براي تاثير گذاري غير مستقيم بر اسرائيل را از دست خواهد داد. افزون بر آن، در ايران، ممکن نيست که ندانند، بعد از سوريه، مخالفان منطقه اي براي بي اثر کردن نفوذ ايران در عراق که بعد از سرنگوني صدام حسين در اين کشور تحکيم يافته است، تلاش خواهند کرد. از قرائن چنين برمي آيد که امريکا حتي، در دوران رياست جمهوري ترامپ، قصد ندارد توافق اتمي با ايران را که به شدت مورد انتقاد جمهوري خواهان قرار دارد، لغو کند. در اين ميان، هيچ چيز مانع از آن نمي شود که امريکايي ها به عربستان سعودي و اسرائيل در مبارزه عليه نفوذ روز افزون تهران در منطقه کمک نکند (از طريق عقد قراردادهاي خوب نظامي). سفر دونالد ترامپ، رئيس جمهور امريکا، به خاوز نزديک و عقد توافق تسليحاتي بزرگ در چارچوب اين سفر ميان واشنگتن و رياض به ارزش ١١٠ ميليارد دلار، داراي گرايش ضد ايراني روشني است که در خصوص آن، در بيانيه وزارت امور خارجه امريکا آشکارا، سخن گفته شده است: «قراردادهاي جديد مي توانند از عربستان سعودي براي تامين امنيت در منطقه خليج فارس در برابر نفوذ خطرناک ايران و تهديدهاي مرتبط با ايران حمايت کند». ايران همچنين، در کانون مذاکرات دونالد ترامپ و بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، قرار داشت – هر دو رهبر رابطه بدي با تهران دارند و روشن است که در دوران رياست جمهوري ترامپ، ضمانت هاي امنيتي امريکا براي اسرائيل تحکيم بيشتري خواهند يافت. استراتژي در سوريه و اولويت هاي دولت کنوني امريکا در سوريه هنوز کاملا مشخص نيست، اما دلايلي مطرح است مبني بر آن که تيم ترامپ براي منفصل کردن اهداف روسيه و ايران در سوريه از راه عقد توافق هاي جداگانه با مسکو تلاش خواهد کرد – حداقل اين که در خصوص چنين احتمالي، در سطح کارشناسان آگاه سخن گفته مي شود. در حال حاضر، دونالد ترامپ در رابطه با اتهامات مرتبط با اعضاي دولتش با روسيه، از امکان عقد توافق با مسکو، مانند موفقيت هايي که ايران کسب کرده است، برخوردار نيست. اما، خود امکان ايجاد اختلاف نظر در منافع ايران و روسيه در سوريه در مرحله مشخصي، کاملا محتمل است: از جمله، واکنش آرام مسکو به حملات هوايي نيروي هوايي اسرائيل عليه مواضع و انبارهاي تسليحات «حزب الله» در سوريه، نشانگر اين موضوع است. همانطور که ما شاهد هستيم، توسعه آينده اوضاع پيرامون سوريه (در اين رابطه – ايران) به متغيرهاي کثيري وابسته است. اوضاع سياست داخلي امريکا، گزافه گويي هاي دائمي دونالد ترامپ در زمينه اولويت ها در سياست خارجي، منافع جهاني روسيه و امکانات براي همکاري امريکا و روسيه در عرصه بين المللي، ديناميک رو به تغيير روابط ترکيه – روسيه و ترکيه – امريکا، گزينه عربستان سعودي و مبارزه منطقه اي اش عليه ايران از يمن تا سوريه، سياست تند و ويژه اسرائيل در منطقه – اين موارد و بسياري از موارد ديگر و همچنين، تاثيرات آنها بر سياست داخلي و اقتصاد ايران، نقش اصلي در تشکيل دستور کار سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در دوران انتخاب مجدد رئيس جمهور ايران را ايفا خواهد کرد. اما، در حال حاضر، مي توان با قاطعيت گفت که دوره دوم رياست جمهوري حسن روحاني زير لواي چالش هاي تند ژئو سياسي پيش خواهد رفت. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد