سرمقاله خراسان/ عراق، العبادی و دورانِ پسا داعش
خراسان/ « عراق، العبادي و دورانِ پسا داعش » عنوان يادداشت روز روزنامه خراسان به قلم محمدعلي دستمالي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: داعش، در بخشهايي از حلب و چندين شهر ديگر از جمله شهر کردنشين کوباني در شمال سوريه، نظاميان و مدافعان را با گزينه دشوار جنگ خانه به خانه به چالش کشيد و تکرار اين تجربه سخت در شهر کلان و تاريخي موصل عراق، به يکي از سخت ترين و دشوارترين جنگهاي ضدتروريستي دهههاي اخير تبديل شد. اين جنگ که از حيث تاکتيکهاي رزمي، تفاوتهاي آشکاري با نبردهاي جبههاي و پارتيزاني دارد، زماني دشوارتر و هراسناک تر شد که تروريستهاي داعشي، مردم بي گناه و زنان و کودکان را سپر جان خود کردند و هر نوع اقدام هوايي و زميني براي پاک سازي شهرهاي تحت اشغال آنها ، با هزار اما و اگر و نگرانيهاي بزرگ انساني همراه شد. با اين حال، نبرد در موصل در حال اتمام است و داعش، در حال از دست دادن آخرين سنگرهاي خود، در اين شهر مهم عراق است. اگر چه در شرايط کنوني، موصل به تلي از خاکستر و ويرانه تبديل شده، اما در هر حال، آزادي کامل اين شهر، ميتواند مژده ارزشمندي براي عراق و همه منطقه باشد. چرا که شکست داعش در موصل از نظر رواني، تاثيرگذار خواهد بود و به يقين بر پرونده رقه سوريه نيز تاثير خواهد گذاشت. دغدغههاي العبادي خيليها نميتوانستند باور کنند که حيدر العبادي بتواند در پست نخست وزيري عراق، هوشمندانه عمل کند. کم نبودند شمار مسئولان و مشاوراني که تصور ميکردند، عراق صرفا با رويه تند ، ميتواند بر تروريسم و اختلافات داخلي، غلبه کند. اما العبادي، در مجموع کارنامه موفقي از خود نشان داد و توانست نيروهاي سياسي و نظامي را در برابر تهديدات داعش، به انسجام و وحدت نسبي برساند. او همچنين در برابر مسئله کردها و اختلافات اربيل بغداد، انعطاف هوشمندانهاي نشان داد و در مسئله درآمدهاي نفتي اقليم، به شيوهاي قدم برداشت که جايي براي بهانه، باقي نماند. با اين حال، العبادي، گذشته از پيروزيها يش، دغدغهها و موانعي نيز دارد. سخنان اخير العبادي در مورد ايران، نشان دهنده اين واقعيت است که جايي براي بازيگرداني و توطئههاي موذيانه در عراق وجود ندارد. العبادي، در عين حال که رابطه با آمريکا، اروپا، عربستان سعودي، ترکيه و ديگران را حفظ ميکند، در همان حال، بر اين مسئله تاکيد ميکند که رابطه با ايران، براي عراقيها ، معنا و ارزش خاصي دارد و قرار نيست در اين مورد، معاملهاي صورت بگيرد. اما چنين چيزي به اين معني نيست که ايران، در حوزه حساسي به نام عراق، بي رقيب و بي نياز از تلاش مستمر و مداوم است. از جنگ با داعش در بخشهاي خارج از موصل گرفته تا موضوعاتي همچون مطالبات جريانات اهل سنت، فشار اربيل براي برگزاري همه پرسي، وضعيت آوارگان و تامين اعتبار براي بازسازي، همه و همه، مسائل و معضلاتي هستند که به راهکار، صبر و فعاليت دقيق، نياز دارند. به عنوان مثال هنوز هم حويجه و مردم مظلوم آن، زير سايه اشغال و تهديد داعش است و پس از آزادي موصل، مهم ترين چالش نيروهاي عراقي، تلاش براي نجات حويجه خواهد بود. دوم اين که متاسفانه در شرايطي که هنوز موصل هم به طور کامل آزاد نشده است، از همين حالا، اختلافات بين برخي گروههاي عراقي بالا گرفته است. در روزهاي اخير، خبرهايي در مورد احتمال بروز تنش و درگيري بين الحشد الشعبي و کردها منتشر شده است. پنتاگون نيز اعلام کرده که چنين چيزي دور از ذهن نيست و احتمال آن وجود دارد.حيدر العبادي اعلام کرده که رسيدن الحشد الشعبي به مرز عراق و سوريه يک دستاورد بزرگ و ارزشمند است. اما فرماندهان نيروهاي پيشمرگ اقليم کردستان عراق، اعلام کرده اند که ممکن است در برخي مناطق، اين مسئله موجب درگيري شود. فارغ از هر گونه قضاوتي در مورد زمينههاي بروز اين اختلافات و مسائل حقوقي و سياسي مهمي همچون «مناطق متنازع عليها»، شرايط کنوني، به هيچ وجه، دعوا و اختلاف داخلي گروههاي عراقي را برنمي تابد. اگر در مقطع کنوني، بين گروههاي عراقي، درگيري روي دهد، نه تنها اثر رواني شکست داعش در موصل، از يادها خواهد رفت بلکه فضا براي پيشروي تروريستها و تمرکز آنان در حويجه براي صدور آتش و ترور به همه عراق، آسان تر خواهد شد. همان گونه که گفته شد العبادي، کارنامه نسبتا موفقي دارد و از ديگر سو مسعود بارزاني رئيس اقليم کردستان عراق نيز، با وجود همه انتقادات سياسي و حقوقي وارد بر پايان دوران قانوني رياست او و همچنين برخي تحرکاتش توانسته نيروهاي پيشمرگ کُرد را در مسير مبارزه با ترور هدايت کند و در اين مدت نيز، با وجود تمام اختلافات و تفاوت ديدگاهها ، رابطه با بغداد و استفاده از ابزار کارساز گفتوگو را از ياد نبرده است و به عبارتي روشن، زمينه براي گفتوگو و تعامل، وجود دارد.در همين حال، بايد به اين نکته اشاره شود که عراق امروز و نيروهاي سياسي و نظامي آن، با عراق ده سال پيش، قابل مقايسه نيست. چرا که در ساليان اخير و به ويژه در مقطع پس از حملات وحشيانه داعش، گروههاي عراقي فرصت يافتند که بسياري از کادرهاي خود را در همه حوزههاي سياسي، ديپلماسي، اجرايي و مبارزه با ترور، به فولاد آب ديده تبديل کنند. در واقع، جنگ در اين چند سال، در کنار آن که دهها ميليارد دلار به عراق آسيب زده و جان دهها هزار شهروند را گرفته است، اما در همان حال، براي همه گروهها ؛ فضاي تجربه و پخته شدن به وجود آورد. در اين فضا، چهرههاي سياسي عراق، ظرفيت آن را پيدا کرده اند که بدون مداخله و حتي بدون نياز به ميانجي گري ديگران، براي حل مشکلات، دور ميز گفتوگو جمع شوند. هر سه گروه اصلي شيعه، کُرد و اهل سنت، داراي سران و کادرهاي برجستهاي هستند و از چنان کفايتي برخوردار هستند که بتوانند به محور گفتوگو و حل اختلاف تبديل شوند. فواد معصوم رئيس جمهور کُرد عراق، به عنوان يک کادر سياسي قديمي منتسب به اتحاديه ميهني کردستان عراق داراي تجربيات فراواني است، در کنار سياست مدار جوان و توانمندي همچون عمار حکيم که نزد کردها نيز مقبوليت بالايي دارد، به همراه بسياري ديگر از چهرههاي توانمند، ميتوانند در يک ابتکار عمل سياسي زودهنگام، فرصت آن را فراهم آورند که ظرفيتهاي دفاعي و نظامي الحشد الشعبي و پيشمرگ، نه تنها به مبنا و پايه درگيري و تنش تبديل نشود، بلکه مهم ترين عامل، براي تقويت اراده مبارزه با ترور و حفظ انسجام ملي باشد. مقطع پس از آزادي موصل و تلاش براي حفظ انسجام داخلي گروههاي سه گانه شيعه، کردها و اهل سنت، آزمون مهمي براي عراق است و در چنين شرايطي است که نقش چهرههاي اثرگذار و حفظ مسير گفتوگو بين اربيل و بغداد، حياتي و راهگشا است و ميتواند مانع از بروز مصائب جديد شود. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد