قمار سعودی بر سر بقا
روزنامه شهروند/ متن پيش رو در شهروند منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
عربستانسعودي در حال رويارويي با چالشهايي جدي است که تهديدي براي بيثباتکردن اين کشور است. قيمت پايين نفت، بيثباتي و ناآرامي در خاورميانه و اختلافات اخير ميان کشورهاي عربي خليجفارس با قطر تنها چند نمونه از اين چالشها هستند. حالا دگرگوني در خانواده سلطنتي ميتواند مديريت چالشهاي اين کشور را دشوارتر سازد. ملک سلمان، پادشاه عربستان، در روز ٢١ ژوئن اعلام کرد که پسرش، محمد بن سلمان، وليعهد جديد و صاحب تاج و تخت پادشاهي و جايگزين برادرزادهاش، محمد بن نايف، وليعهد پيشين است. اين حرکت قابل پيشبيني بود اما از آنجا که بن سلمان ٣١ ساله، بسيار جوانتر و کمتجربهتر از ساير کانديداهاي بالقوه براي وليعهدي است، ممکن است عواقبي براي خانواده سلطنتي ايجاد کند.
اتفاقات بيسابقه
بهرغم اينکه پيش از اين تغيير غيرمعمول، محمد بن نايف، بهعنوان وليعهد، به لحاظ قانوني و روي کاغذ، دومين فرد قدرتمند در خانواده سلطنتي بود، اما پسر پادشاه، محمد بن سلمان، همان زمان نيز عملا قدرتمندترين فرد خانواده سلطنتي بعد از پادشاه بهشمار ميآمد. از زماني که ملک سلمان در سال ٢٠١٥ به سلطنت رسيد، اين پادشاه ٨١ ساله با بخشيدن قدرت بيشتر به پسرش، در حال مهيا کردن شرايط براي وليعهدي او بود.
ملک سلمان، با آغاز پادشاهي خود، کوچکترين برادرش «مقرن بن عبدالعزيز» را بهعنوان وليعهد و برادرزادهاش محمد بن نايف را بهعنوان جانشين وليعهد انتخاب کرده بود. سپس در موج دوم تغييرات که رسانهها آن را بهعنوان زلزله سياسي ياد کردند، ملک سلمان، مقرن بن عبدالعزيز، وليعهد سعودي را برکنار و محمد بن نايف را با حفظ سمت در وزارت کشور بهعنوان وليعهد جديد منصوب کرد. ملک سلمان در حکمي ديگر همچنين محمد بن سلمان، فرزند خود و وزير دفاع را بهعنوان جانشين وليعهد منصوب کرد. با وجود اين واقعيت که بن سلمان در آن زمان، هيچ نقش و تجربه دولتي نداشت. در همين حال، بهتدريج، سايه بن سلمان، بر روي پسر عمويش، بن نايف، ميافتاد. درنهايت نيز، پسر پادشاه، در جايگاه وليعهدي قرار گرفت و بن نايف، از اين جايگاه برکنار شد. در اين ميان، پادشاه به غير از گرفتن جايگاه وليعهدي از محمد بن نايف، او را از ساير مقامهايي که داشت، ازجمله پست وزير کشور نيز عزل کرد. اين در حالي است که پسر پادشاه، علاوه بر وليعهدي، عناوين ديگري مثل پست وزير دفاع را نيز برعهده دارد. تصميم تغيير وليعهد از سوي ملک سلمان ميتواند تصميم خطرناکي باشد که درنهايت منجر به ايجاد مخالفان شود. خصوصا اينکه او دو سال قبل نيز با کنار گذاشتن برادر ناتنياش، از وليعهدي، محمد بن نايف را در اين سمت گمارده بود. از سوي ديگر، در ميان نسل سوم خانواده آلسعود، بسياري از شاهزادگان وجود دارند که بيش از وليعهد جديد، داراي رتبه بالاتر و تجربه بيشتري هستند. محمد بن نايف ٥٧ ساله، تجربه بسيار طولانيتري در وزارت کشور داشت. او تلاشهاي زيادي براي مبارزه با تروريسم انجام داد و به خاطر خنثيکردن القاعده، از سوي واشنگتن، داراي احترام زيادي بود. حتي نزديک بود که در يک حمله تروريستي جانش را از دست دهد. در مورد ساير افرادي که ميتوانستند بهعنوان وليعهد در اين جايگاه قرار بگيرند، ميتوان از شاهزاده «ميتاب بن عبدالله» وزير گارد ملي عربستانسعودي نام برد. شاهزاده «تورکي بن فيصل» رئيس سابق اطلاعات و سفير سابق در آمريکا و بريتانيا و همچنين شاهزاده «خالد بن فيصل» فرماندار مکه و وزير سابق آموزش و پرورش نيز افرادي هستند که ميتوان از آنها بهعنوان افراد باتجربهتر و کاملتري نسبت به بن سلمان نام برد؛ اما نميتوان اين موضوع را ناديده گرفت که همه اين افراد داراي سن بيشتري هم هستند. شايد رياض، با انتخاب يک وليعهد جوان، به دنبال تغييراتي براي اداره حکومت است؛ حکومتي که تا به حال توسط پادشاهان پير اداره شده است. شايد چنين موضوعي براي مردم کشوري که سهچهارم آنها افراد زير ٣٥سال هستند، تصميم خوبي باشد، اما اين انتخاب، ميتواند بهعنوان يک شوک فرهنگي به کشوري باشد که سيستم قبيلهاي آن، عميقا تحتتأثير ارزشهاي افراد بزرگتر و مسنتر است.
زمان نامناسب
پادشاه ميفهمد که اين تصميم، حرکت بسيار خطرناکي است و به همين دليل، او مزايايي که پيشتر براي کارکنان دولتي حذف شده بود را دوباره قرار داد. دولت، در ماه سپتامبر، اقدامات رياضت اقتصادي را به دليل کمشدن قيمت نفت و کاهش ذخاير ارزي خارجي آغاز کرد. اين اقدامات، شامل کاهش حقوق و مزاياي ديگر براي کارمندان و کارکنان عمومي بود. در ماه آوريل، پادشاه، مجددا اين کمکها و مزايا را تأييد کرد که احتمالا به خاطر واکنش عمومي عليه اين اقدامات بود. در ٢١ ژوئن، پادشاه اعلام کرد که مزايا و پولهايي که کارکنان و کارمندان عمومي، از زماني که سياست رياضت اقتصادي آغاز شد، از دست دادهاند، به آنها پرداخت خواهد شد. احتمالا پادشاه، اين اقدام را براي جلب حمايت عمومي براي خود و بعدا براي پسرش که قرار بود بهعنوان وليعهد معرفي شود، انجام داد. دولت مشتاق است که نشان دهد، گذار به يک شاهزاده جديد بسيار آرام است. دولت اعلام کرده است که انتصاب وليعهد جديد، توسط ٣١نفر از ٣٤ عضو شوراي علماي اعظم که وظيفه تأييد جانشين پادشاه را برعهده دارند، مورد حمايت قرار گرفته است. تلويزيون دولتي، همچنين تصاويري را پخش کرده که در آن، وليعهد قبلي (محمد بن نايف)، درحال خوشوبش با وليعهد جديد و تبريک به اوست. بعيد به نظر ميرسد که اين تغيير، در کوتاهمدت، منجر به تحولاتي شود؛ با اين حال، خانواده سلطنتي نگران است که هرگونه اختلافي در داخل سلطنت، ميتواند چالشهاي ديگري را به چالشهاي اجتماعي و اقتصادي، اضافه کند، اما خشمي که همراه با ترس وجود دارد، اين است که شاهزاده جوان، آمادگي مقابله با اين چالشها را نداشته باشد و اين موضوع، باعث اختلافاتي در ميان نخبگان حکومت شود. درحال حاضر اما، مشکلات ديگر پادشاهي، بسيار مهمتر هستند. بزرگترين تهديد براي ثبات عربستان، پايينآمدن قيمت نفت است؛ چراکه اقتصاد اين کشور، بشدت وابسته به آن است. بعد از آنکه در ابتداي سال گذشته، با افزايش قيمت نفت، هر بشکه به ٥٨دلار رسيد، قيمت نفت در ٩ماهه بعد، به ٤٣دلار به ازاي هر بشکه کاهش يافت. تنها در چند هفته گذشته، اين قيمت، تقريبا به اندازه ١٠دلار در هر بشکه کاهش يافته است. مقامات سعودي، از سود فروش نفت براي پرداخت حقوق کارمندان و کارگران و حفظ انسجام اجتماعي استفاده ميکنند، اما با توجه به اينکه بعيد است قيمت نفت تا جايي افزايش يابد که سعوديها بتوانند به راحتي از پس هزينههايشان بربيايند، حفظ ثبات داخلي، بسيار سخت خواهد شد. علاوه بر اين، توجه زيادي به ابتکار عمل «چشمانداز ٢٠٣٠» که توسط بن سلمان آغاز شده، دوخته شده است. چيزي که اگر موفق عمل کند، تغييرات بزرگي را براي اقتصاد عربستان به ارمغان خواهد آورد، اما اين تغييرات، نياز به اصلاح گستردهاي از نظام سياسي کشور دارد و اين اصلاح گسترده، مستلزم زمان زيادي است.
اين کشور همچنين با چالشهايي درخارج از مرزهاي خود روبهرواست. عربستانسعودي، مجبور به مديريت بحران روزافزون در جهان عرب شده است. از سوي ديگر، اين کشور درحال مقابله با ترکيه براي رهبري دنياي اسلام سني است. در حقيقت اما اختلافات اخير با قطر، نشان ميدهد که عربستان سعودي، حتي کنترل موثري بر کشورهاي کوچک عضو شوراي همکاري خليجفارس ندارد. با وجود اين موارد، اکنون زمان مناسبي براي يک تغيير بزرگ در داخل کشور نبود، اما همانطور که تجربه ژئوپولتيکي به ما آموخته است، رهبران جهان، به ندرت تصميماتشان را در زمانهاي مناسبي ميگيرند. به لحاظ تاريخي، کشور عربستان تاکنون با اين حجم از مشکلات داخلي و خارجي مواجه نشده بود. با اين حال، پادشاهي عربستان، به اين نتيجه رسيده که راهکارهاي قديمي نميتواند مشکلات امروزشان را پاسخگو باشد و آغاز پارادايم جديد بسيار دشوار است. با اين حال، شيوهاي که پادشاه پيش گرفته، تنها موجب خرابتر و وخيمترشدن اوضاع خواهد شد.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد