دلایل و پیامدهای سفر سرلشکر باقری به آنکارا
مهر/ متن پيش رو در مهر منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست سفر سرلشکر باقري، رييس ستاد کل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران، را به ترکيه مي توان از ابعاد گوناگون داراي اهميت تلقي کرد. ديدار وي با ريس ستاد مشترک ارتش، وزير دفاع و رييس جمهور ترکيه، نشان مي دهد که روابط سياسي و نظامي دو کشور بيش از پيش افزايش يافته و افق هاي نويني در اين رابطه پديدار خواهد شد. اين ديدار که اولين از نوع خود و آن هم پس از دهه ها به شمار مي رود در شرايط کنوني منطقه خاورميانه و تحولات شتابان به ويژه در دو کشور عراق و سوريه نشان دهنده نگاه خاص دو کشور به شرايط ياد شده و عزم آن ها در مديريت و پايان بخشيدن به بحران هاي منطقه اي پس از انقلاب هاي کشورهاي عربي است. از مهم ترين دلايل اين سفر مي توان به اوضاع شمال سوريه، وضعيت منطقه پس از بحران روابط کشورهاي عربي با قطر و هم چنين روابط دو جانبه و مسايلي از قبيل ساخت ديوار مرزي ميان دو کشور و تحرکات گروه هاي تروريستي در مرزها اشاره کرد. شمال سوريه و آينده ي نيروهاي کردي اوضاع در شمال سوريه به هيچ روي هماهنگ با نگراني ها و خواسته هاي آنکارا پيش نمي رود. از يک سو همکاري گسترده ايالات متحده ي آمريکا با نيروهاي دموکراتيک سوريه به رهبري کردها و از سوي ديگر پيشرفت تدريجي اين نيرو ها به سمت رقه دغدغه هاي مهم امنيتي براي رهبران ترکيه پديد آورده اند. شکست داعش، جبهه النصره و احرار الشام و تثبيت هر چه بيشتر موقعيت دولت قانوني سوريه، ترکيه را از دو سو تحت فشار قرار داده است. پس از گذشت شش سال از بحران و جنگ داخلي در سوريه، آنکارا نه تنها توفيقي در سرنگوني دولت دمشق پيدا نکرد بلکه با امکان شکل گيري اقليمي کردي شبيه به آنچه در شمال عراق وجود دارد روبرو شده است. در چنين شرايطي گرفتن کمک از تهران و در خواست از ايران براي به کار گرفتن نفوذ خود در سوريه جهت کاهش نگراني ترکيه اهميت بسزايي پيدا مي کند. سخنان تند اردوغان عليه نيروهاي گريز از مرکز در شمال سوريه و درگيري نيروهاي ارتش ترکيه با آنان در روزهاي اخير بيانگر ژرفاي نگراني رهبران ترکيه است. بحران قطر و همسويي ايران و ترکيه قطع رابطه ناگهاني چهار کشور عربستان، امارات متحده عربي، مصر و بحرين با قطر و پيامدها و مسايل پيش آمده سبب شد تا هم ايران و هم ترکيه از قطر در برابر چهار کشور ياد شده پشتيباني کنند. البته هم تهران و هم آنکارا دلايل ويژه خود را براي اين کار داشتند و در اصطلاح از ظن خود يار قطر شده بودند اما از آن جا که رهبران عربستان به عنوان اصلي ترين طرف دعوا با قطر کاهش روابط دوحه با ايران و بستن پايگاه نظامي ترکيه در اين کشور را از جمله اصلي ترين پيش شرط هاي کاهش تنش با قطر اعلام کرد، خواه و ناخواه ايران و ترکيه داراي منافع مشترک شدند. دعوت رسمي از رييس ستاد کل نيروهاي مسلح ايران که نخستين بار پس از پيروزي انقلاب اسلامي رخ مي دهد، با آگاهي از تنش ميان دو کشور ايران و عربستان نشان از پديداري دگرگوني هايي هر چند نسبي و تدريجي در رويکرد ترکيه در قبال آينده منطقه دارد. توجه به اين نکته هم خالي از لطف نخواهد بود که حضور نظامي ترکيه در کشور قطر، در نزديکي مرزهاي ايران و نقطه اي راهبردي چون خليج فارس نمي تواند با ناديده انگاشتن منافع ايران همراه باشد. افزايش تعداد نيروها و جنگ افزارهاي مستقر در پايگاه نظاميان ترکيه در قطر که پس از بالا گرفتن بحران رخ داده است داراي پيامدهاي سياسي و امنيتي خاصي براي منطقه خواهد بود. ديوار مرزي، گروه هاي تروريستي و قاچاق تحرکات گروه هاي تروريستي در مرز هاي مشترک دو کشور و همچنين مساله قاچاق از ديگر محور هاي مورد بررسي در اين سفر مي باشد. با توجه به حضور فرمانده مرزباني نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران بايد انتظار داشت که مباحثي پيرامون ساخت ديوار مرزي که به دست کشور ترکيه در حال انجام است نيز مطرح گردد. کنترل و مديريت رفت و آمد در مرزهاي دو کشور بسيار حايز اهميت بوده و در تامين امنيت دو سوي مرز نقش بي بديلي ايفا مي کند. برخورد موثر با گروه هاي تروريستي و پيشگيري از انجام اقدامات خرابکارانه آنها نيازمند هماهنگي هاي دقيق، پيوسته و حرفه اي از سوي ايران و ترکيه است. در نهايت مي توان اينگونه نتيجه گيري کرد که چنين سفري در برهه زماني کنوني نشان دهنده تغيير نگاه آنکارا در پي دگرگوني شرايط ميداني و سياسي در منطقه و به ويژه سوريه و عراق است. آزادسازي موصل، آمادگي نيروهاي عراقي براي آزادي تلعفر، رسيدن نيروهاي سوري و عراقي به مرز مشترک دو کشور، فراهم آمدن مقدمات آزادسازي رقه و شکست نيروهاي تکفيري در منطقه که روزگاري به ابزاري نيرومند در دست ترکيه و ديگر کشورهاي محور غربي و عربي براي تضعيف جبهه مقاومت تبديل شده بودند، همه و همه مقامات ترکيه را وادار به تجديد نظري هرچند تدريجي در رويکرد خود کرده است. مي توان گفت که آنکارا با حقايقي روبروست که توان دگرگون کردن آن ها را نداشته و اوضاع به گونه برگشت ناپذيري به زيان اين کشور پيش رفته است. در اين شرايط ترکيه تلاش مي کند تا با رايزني با ايران بتواند زيان هاي ناشي از پيگيري سياست هاي ناکارآمد خود را در منطقه به کم ترين حد ممکن کاهش داده و خود را بازسازي کند. البته نبايد هم گمان برد که ترکيه از اهداف و برنامه هاي خود براي آينده نظم سياسي و امنيتي منطقه چشم پوشي کرده است چرا که پس از هزينه هاي بسيار مادي و معنوي مردمان خاورميانه در اين چند سال، کم کم مي شود سيماي آينده منطقه و شطرنج سياسي آن را در افق ديد. *اميرحسين رجبي معمار با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد