محمدرضا خباز: بیطرف به دلیل اصلاحطلب بودن حذف نشد!
آرمان/ متن پيش رو در آرمان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. مجلس، به وزراي پيشنهادي رئيسجمهور رأي اعتماد داد و جز حبيبا... بيطرف، ساير گزينههايي که روحاني به مجلس معرفي کرده بود را تاييد کرد. بسياري از وزرا نيز با رأي بالايي مورد اعتماد نمايندگان قرار گرفتند. اکنون مجلس منتظر معرفي دو وزير علوم و وزير نيروي جديد از سمت روحاني هستند تا پرونده رأي اعتماد کابينه دوازدهم نيز بسته شود. اما آنچه مورد بحث است، عملکرد فراکسيون اميد است. بسياري معتقدند که فراکسيون اميد، مطابق انتظارها ظاهر نشد، در حاليکه ساير گروههاي موجود در مجلس، لابيهاي گستردهاي را صورت دادند و با کوشش فراواني موفق شدند که نتيجه را آنطور که ميخواهند رقم بزنند. تا جايي که يکي از وزراي اصلاحطلب کابينه رأي اعتماد نگرفت و ديگر وزرايي که پيشينه اصلاحطلبي داشتند، رأي پايينتري از ديگران کسب کنند. از سوي ديگر، اين اختلاف ديدگاههايي که اکنون ميان حاميان آقاي روحاني رخ داده است، ميتواند در آينده عميقتر شود و حتي انتخابات آتي را دستخوش تغييراتي کند و نتيجه آن به نفع کشور نباشد. حتي گاهي برخي از تحليلگران، وضعيت امروز را با سال ۸۴ قياس ميکنند و معتقدند اگر بهطور کافي دقت نشود، ممکن است احمدينژاد ديگري سر بيرون آورد. براي بررسي اين موضوع، محمدرضا خباز، نماينده سابق مجلس و استاندار سمنان با «آرمان» گفتوگو کرده است که متن آن را در ادامه ميخوانيد. پس از اعلام نتايج صلاحيت وزراي پيشنهادي، انتقادات زيادي به فراکسيون اميد و نحوه عملکرد آنها در نحوه لابيگري در مجلس و عدم رأي فراکسيوني وارد ميشود. بسياري معتقدند که فراکسيون اميد موفق به پيشبرد رسالت و وظيفهاي که بر دوش داشت نشد و نتيجه آن نيز رأي پايين وزيران اصلاحطلب و رأي بالاي وزيراني است که داراي پايگاه اصلاحطلبي نيستند. تحليل شما نسبت به اين موضوع چيست؟ همانطور که اشاره کرديد در روزهاي گذشته انتقادهاي بسياري به مجلس وارد ميشود و تحليلهايي نيز از وضعيت ارائه ميشود که از نظر من همه اين تحليلها و انتقادهايي که مطرح ميشود، يکجانبه بوده و به دور از واقعيت است. من معتقدم که فراکسيون اميد عملکرد خوبي داشت. اتفاقي که به حول و قوه الهي در روز شنبه افتاد در نوع خود در کشور ايران و در کارکرد مجلس نمونه بود. به اين معنا که شما اگر فراواني رأي وزرا را ملاحظه کنيد در هيچدورهاي تعداد وزرايي که بالاي 200 رأي کسب کرده باشند به اندازه اين دوره نبوده است. يعني مجلس رأي پر و پيماني به دولت داد که اين رأي بالا، تقويتکننده وزرا براي 4 سال خدمت خواهد بود. چنين رايي نشاندهنده حمايت قاطع مجلس از وزيران است که پس از اين به هر بهانهاي نشود وزيري را براي استيضاح هر روز ببرند و بياورند. تعداد افزون از 200 رأي باعث ميشود که وزير با قدرت و توانايي بيشتري برنامه ارائه شده خود را پيش ببرد. در مجلس، سه فراکسيون اصولگرايان، مستقلان و فراکسيوني به نام «اميد» وجود دارد. البته معناي فراکسيون اميد اين نيست که همه آنها اصلاحطلب هستند. آنها همه مدافعان دولت و حاميان روحاني هستند. معناي فراکسيون اصولگرايان هم اين نيست که همگي مخالفان دولت هستند. وقتي وزير اين دولت نزديک به 250 رأي کسب ميکند نشاندهنده «اجماع» در مجلس است که حول دولت شکل گرفته و اين اجماع ميتواند پشتوانه خوبي براي کشور باشد. علاوه بر اين دو فراکسيون، مجموعه ديگري به عنوان مستقلين وجود دارد که از نظر عددي با دو فراکسيون ديگر برابري نميکند، اما آنها نيز نشان دادهاند که با دو فراکسيون اصلي مجلس قرابت دارند و ميتوان نام آنها را نيز در ميان جمع حاميان روحاني قرار داد. هر سه فراکسيون بهطور خواسته يا ناخواسته اکنون با رأي خود نشان دادهاند که در حمايت از دولت اجماع دارند. فراکسيون اميد کميتههايي براي بررسي صلاحيت نامزدها تشکيل داد و پس از آن اعلام کرد که همه اعضا به صورت جمعي رأي خواهند داد، اما بررسي وضعيت آراي کابينه، نشان ميدهد که در عمل چنين موضوعي اجرا نشده است. آيا در اين زمينه قصوري متوجه اصلاحطلبان مجلس است؟ فراکسيون اميد قصد داشت که براي اولين بار به سبک فراکسيوني وارد شود و براي نخستين بار با سيستمي پيش بروند که اگر روساي فراکسيون گفتند به يک وزير رأي بدهيم، همگي به او رأي بدهند و اگر گفته شد که به فلان وزير رأي داده نشود، هيچيک از اعضا به او رأي اعتماد ندهند. مانند کشورهايي که پارلمان آن به وسيله احزاب اداره ميشود. ما در ايران حزب قدرتمند نداريم و طبيعتا اجراي پروژههاي فراکسيوني بسيار دشوار و دور از دسترس است. به همين دليل اگر فراکسيون تصميم بگيرد که يک نفر رأي بياورد يا يک وزير ديگر رأي اعتماد نگيرد، نبايد توقع داشت که همه اعضاي فراکسيون از آن تبعيت کنند. چنين چيزي هنوز در کشور ما اجرايي نيست. آقايان در فراکسيون اميد قصد داشتند که تمرين کنند و «باب» آن را باز کنند اما در اجراي آن متوجه شدند چنين چيزي در کشور ما هنوز جايي ندارد. در کشورهايي که احزاب، نمايندهاي را بالا آوردند، از او حمايت کردهاند و نماينده نيز خود را مديون تلاشهاي حزب ميداند، قادر به اجراي چنين امري هستند، اما در کشور ما اينطور نيست. افرادي که با ليست اميد به مجلس راه پيدا کردهاند، در حمايت از دولت همگي مشترک هستند اما نگاههاي آنها در همه ابعاد يکي نيست. از يک فرماندهي به عنوان فرماندهي فراکسيون اميد تبعيت نميکنند، به همين دليل پس از مدتي وقتي سران فراکسيون تصميم داشتند که تصميم جمعي بگيرند، احساس کردند که اين موضوع اجرايي نيست و بنابراين افرادي که در مجلس رأي اعتماد گرفتند، مشخص نيست که با رأي چه کسي وزير شدند. يعني وزيري که 260 رأي کسب کرده با وزيري که 160 رأي کسب کرده 100 رأي اختلاف دارد، اما هيچکس نميتواند دقيقا مشخص کند که اين اختلاف رأي براي کدام فراکسيون است. اينکه آيا رأي فراکسيون اميد به اين سمت بوده يا اصولگرايان و مستقلين، مشخص و قابل ارزيابي نيست. اگر هم کسي قصد داشته باشد که به اين شيوه تحليل کند از نظر من تحليل بيمبنايي ارائه کرده است. مبناي تحليل بايد علمي و قابل قبول باشد. فراکسيون اميد ميخواست براي نخستين بار در کشور موضع فراکسيوني بگيرد، اما بعد از مدتي که وارد شدند ديدند که اعضاي آن مانند 9مجلس قبلي يعني به تشخيص خود عمل خواهند کرد. اين طور نيست که اگر فراکسيون بگويد به يک شخص رأي بدهند يا رأي ندهند، چشم و گوش بسته اطاعت کنند. دليل آن نيز اين است که احزاب قدرتمند نداريم و احزاب نيروهاي خود را صفر تا 100 حمايت نميکنند. نمايندگان وقتي وارد مجلس ميشوند، به مجموعه تفکر فراکسيونها علاقهمند هستند و گاهي اوقات با هم هماهنگ عمل ميکنند اما در بسياري از موارد بر مبناي تشخيص خود رفتار ميکنند. بنابراين از نظر شما، غفلتي از سمت فراکسيون اميد صورت نگرفته است؟ فراکسيون اميد و فراکسيون اصولگرايان هرکدام در حدود 100 عضو دارند که علاوه بر آن فراکسيون مستقلين وجود دارد که تعداد کمتري عضو دارد. يک گروهي از نمايندگان نيز هستند که عضو هيچيک از سه مجموعه بالا نيستند. بنابراين ميتوان گفت که چهار مجموعه در مجلس وجود دارد. از نظر من، فراکسيون اميد کوتاهي و غفلت نکرده است. آنها تلاش داشتند يک چيز جديدي را در کشور اجرا کنند و يک نقص را رفع کنند اما در اين کار به دلايلي که به آن اشاره کردم موفق نشدند. فراکسيون اميد تلاش کرد که يک گامي در جهت حل مشکل نبود احزاب در مجلس بردارد و گشايشي در راه تصميمگيريهاي جمعي و فراکسيوني ايجاد کند که از نظر من به رغم اينکه در اجراي اين طرح موفق نشد اما گام خوبي برداشتند و در آينده شايد بتوان اميد بيشتري به چنين حرکتهايي داشت. در روزهاي اخير شاهد اصطکاکهايي ميان اصلاحطلبان داخل و خارج مجلس با دولت بودهايم و محور اين بحثها نيز درخصوص کابينه بوده است. بسياري از اصلاحطلبان معتقد بودند که کابينه معرفي شده طبق انتظارات نبوده است. اين اصطکاک چه آسيبي را به دنبال دارد و چطور ميتوان آن را حل و فصل کرد؟ اظهار نظر در کشور ما آزاد است و هرکس هر نظري داشته باشد، قادر به بيان آن است. ما نيز بايد به ديدگاه افراد احترام بگذاريم و هرکس نيز نگاه خود را دارد. من به عنوان يک فرد معتقدم که اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل که حاميان آقاي روحاني و دولت تدبيرواميد نام دارند، همه در يک موضوع اشتراک دارند و آن نقطه، حمايت از آقاي روحاني و دستگاه دولت است. اما در بسياري از موارد ديگر با يکديگر اختلاف ديدگاه دارند. در زمان اصلاحات نيز به همين صورت بود. طرفداران رئيس دولت اصلاحات چندين گروه بودند. 8 گروه تنها در مجلس وجود داشت که حامي دولت هفتم و هشتم بودند. اين گروهها تنها در حمايت از رئيس دولت اصلاحات متفقالقول بودند. همه اين را قبول داشتند. اکنون نيز در حمايت از آقاي روحاني همه اين اتفاق نظر را دارند. حاميان دولت در ابعاد مختلف و بحثهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و... افکار متفاوتي دارند. آنچه اصلاحطلبان و اصولگرايان ميانهرو را در دولت، استانداريها، خارج از دولت و... گردهم جمع کرده، حضور آقاي دکتر روحاني است. به اين معنا که مشي آقاي روحاني را قبول دارند و او را براي کشور در حال حاضر و باتوجه به شرايط موجود، اصلح ميدانند. رايهايي که مجلس به کابينه داد در نوع خود بينظير بود اما تنها وجه مشترک آن، پذيرش و به اصطلاح عاميانه آن «قبول داشتن» آقاي روحاني است. حتي در دورن فراکسيونها نيز به همين صورت است و در بسياري از ديدگاهها با يکديگر تفاوت نظر دارند. اما اگر احزاب قدرتمند وجود داشته باشند و همه اعضاي فراکسيون به وسيله حزب حمايت شده و مرهون زحمات آنها باشند، مانند کشورهاي ديگر ميتوان انتظار يکدست بودن فراکسيونها را داشت. طبيعي است که بعضي از افراد نسبت به رفتار برخي دولتمردان اعتراض داشته باشند. اين موارد نيز جزو اختلافهاي سليقهاي است. آنچه اهميت دارد اين است که مجلس سياستهاي اصلي و اعتدالي دولت را قبول داشته و روحاني را کمک ميکند که در اجراي وعدههاي خود موفق باشد. اگر دولت و مجلس چنين همراهي و همياري داشته باشند، روحاني ميتواند اهداف خود را به نتيجه برساند. رأي اعتماد نمايندگان نيز حاکي از همين همکاري و همدلي ميان دولت و مجلس بود. پس از اينکه وزراي اصلاحطلب رأي کمي کسب کردند و حبيبا... بيطرف نيز از گردونه حذف شد، اين بيم در بسياري از فعالان سياسي و تحليلگران به وجود آمد که ممکن است به بدنه اجتماعي جريان اصلاحات آسيب وارد شود و از مردم سلب اعتماد شود. اين موضوع ميتواند در انتخاباتهاي بعد نتايج زيانباري براي کشور به همراه داشته باشد. ارزيابي شما نسبت به اين مساله چيست؟ از نظر من اين تحليل نيز مبناي دقيقي ندارد، چرا که در ميان 17 وزيري که معرفي شدند تنها آقاي بيطرف اصلاحطلب نبود بلکه اصلاحطلبان ديگري نيز حضور داشتند. بسياري از وزرايي که الان رأي آوردهاند و اتفاقا رايهاي بسيار بالايي کسب کردند، اصلاحطلب بودند و در انتخاباتهاي گذشته با برند اصلاحات حضور داشتند. اينکه اگر يکي از اصلاحطلبان رأي اعتماد نگرفت را به همه اين جريان تعميم بدهيم، با حقيقت منطبق نيست. برخي از اعضاي دولت که پيشينه اصلاحطلبي داشتند و مردم آنها را قبول دارند اکنون رأي آوردهاند، به همين دليل براي من چنين تحليلي قابل قبول نيست و اتفاق خاصي رخ نميدهد. ما اگر با حذف يک نفر، کليت جريان مجلس و دولت را زير سوال ببريم، از حقيقت دور شدهايم. بايد بررسي شود که چرا آقاي بيطرف موفق به کسب رأي اعتماد نمايندگان نشده است. در روزهاي گذشته نيز بحثهايي در اين خصوص مطرح شده است که شايد شخص آقاي بيطرف بهترين منبع براي پرسوجو در اين مورد باشد. او ميتواند دلايل و گمانهاي خود درباره عدم اعتماد مجلسيها را روشن کند. نمايندگان نيز در روزهاي گذشته توضيحاتي در اين خصوص دادهاند. به هرحال، با اينکه گفته شود چون بيطرف اصلاحطلب بوده و سابقه حضور در دولت اصلاحات را داشته اکنون موفق به کسب اعتماد مجلس نشده است، موافق نيستم. چرا که محمد شريعتمداري، محمود حجتي و علي ربيعي نيز در دولت اصلاحات حضور داشتهاند و پيشينه اصلاحطلبي دارند. وزراي ديگري نيز هستند که نزديکي و قرابت بالايي با احزاب و چهرههاي شاخص اصلاحطلب دارند و امروز در کابينه دولت دوازدهم حضور پيدا کردهاند. به همين دليل تاکيد دارم که براي تحليل دقيق و منطقي بايد همه ابعاد را در نظر گرفت و نميتوان بر پايه يک حدس، پيش رفت و رويدادهاي سياسي را تحليل و بررسي کرد. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد