یک آسیبشناس: رفع خشونت از جامعه در گرو رفع مشکلات اقتصادی است
روزنامه جوان/ متن پيش رو در جوان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست سريال شکلگيريهاي پروندههاي جنايي خشن در چند ماه گذشته همچنان ادامه دارد. هر روز که ميگذرد وقوع حادثهاي هولناک افکار عمومي جامعه را مکدر ميکند. جرائم با انگيزههاي مشخص شکل ميگيرد و مأموران پليس، عامل يا عاملان حادثه را بازداشت و دستگاه قضايي هم حکم را درباره آنها اجرا ميکند. اجراي حکم اما پايان ماجرا نيست؛ چراکه جرائم مدام زير پوست جامعه امکان بروز پيدا ميکنند. به دليل اهميت موضوع چرايي شکلگيري جرائم خشن را در گفتو گو با دکتر سعيد خراطها، دکتراي مردم شناسي و اقتصاد، آسيبشناسي اجتماعي و مدرس دانشگاه بازکاوي کردهايم. قتل آتنا با انگيزه جنسي، قتل بنيتا با انگيزه سرقت، خودکشي استاد دانشگاه پس از قتل سه عضو خانوادهاش با انگيزه بدهي مالي، قتل پسربچه 11 ساله با انگيزه جنسي، خودکشي مأمور پليس در مشهد پس از قتل اعضاي خانوادهاش، اينها و بيشتر از اينها نمونههايي از حوادث خشونتباري است که در فاصله زماني بسيار کمي در کشور رقم خورده است. براي ورود به بحث ابتدا تعريف جامعي از خشونت را مطرح کنيد. استفاده از ابزارهايي که منجر به استيلاگري در افراد ميشود و با پرخاش همراه است. در واقع اعمال رفتارهايي همراه با پرخاش و ميل به چيرگي است. با توجه به حوادثي که همراه انگيزههاي ارتکاب آن در بالا بدان اشاره شد، دليل ارتکاب خشونت زياد در بروز جرائم را چه ميدانيد؟ اينکه يک فرد اعضاي خانواده خود را به قتل ميرساند، جلوههايي از بروز خشونت بسيار در ارتکاب جرم است. توضيح بيشتر اينکه فرد با همسر خود اختلاف دارد، اما خانواده وي را هم به طرز دلخراشي به قتل ميرساند. اين موضوع از نگاه جرمشناسي چگونه تفسير ميشود؟ طي سالهاي گذشته خشونت در جامعه در حال افزايش بوده که نمودهاي آن نرخ نزاع و درگيري در جامعه به موازات آن مشکلات اقتصادي، مسکن نيز افزايش پيدا کرده است. همچنين تقابل برخي ارگانها با مردم و پيش گرفتن مسير پرخاش بعضي از آنها مثل شهرداري و... باعث شده است خشنونت در خانوادهها بالا رفته همچنين نزاعهاي خانوادگي به موازات آن طلاق و کشمکشهاي طلاق و درگيريهاي مرتبط نيز افزايش پيدا کند. در راستاي آن افراد از ابزارهاي خشونتبار نسبت به يکديگر استفاده کنند. اين نيز باعث شده تا قربانيان کساني باشند که زور و توان کمتري دارند. بنابراين سلسله مراتبي از خشنونت و اعمال خشونت و ميل به استيلاگري و غلبه کردن بر افراد از طريق زور و خشونت وجود دارد که اين سلسله مراتب از بالا به پايين افزايش پيدا کرده و نمونهها و اقسام آن را در جامعه شاهديم. خشونت در ساحتها و مراتب مختلف نيز روبه افزايش است. بخشي از بحرانهاي موجود در جامعه نيز زمينهساز بروز خشونت در جامعه شدهاست. از جمله آشفتگيها و بينظميهايي که در جامعه وجود دارد. عدم نظارت اجتماعي و اينکه مردم نسبت به يکديگر نظارت ندارند و همديگر را گم کردهاند. در جايي ديگر محروميت جنسي همچنين تعويق تعليم و تربيت جنسي يا بعضاً عدم آموزش آن باعث پارهاي از قتل و جنايتها شده است که خود علتي بر افزايش آمار خشونت در کشور شده است. ديگر علت مسائل اقتصادي و کشمکشهاي آن است. وقتي ميليونها گرسنه و فقير داريم، چطور ميتوان انتظار داشت که افراد به هم رحم و شفقت کنند و سر گرسنه زمين بگذارند و در يک مجادله اجتماعي وارد نشوند. اين مجادلات بخشي از مخاطرات از جمله سرقت را رقم ميزند. بخشي از افزايش خشونتها به وضعيت موادمخدر درجامعه برميگردد و مصرف مواد شيميايي ديگري از جمله کراک و شيشه و موادهاي جديدتر که آنها مستقيماً با خشونت و توهم در ارتباطند و بسياري از قتلها و خشونتهايي که اتفاق ميافتد ريشه در توهم و پرخاشگري ناشي از سوءمصرف مواد مخدر دارد. بنابراين قتلهاي فجيع خانوادگي، مثله کردن افراد از سوي افراد معتاد بر اثر مصرف مواد رخ ميدهد. از موارد ديگر ميتوان به کشمکشهاي قضايي، حقوقي و قانوني که دادگاهها به عنوان مراجع رسيدگي با اطاله دادرسي و تضعيف حقوق، کشمکشها را به سمت جامعه ميکشند و باعث ميشود افراد خودشان انتقام بگيرند. اين انتقامجوييها ريشه در وضعيت قضايي دارد. بيماريهاي رواني نيز يکي ديگر از موارد شيوع و نوع خشونت است. بحرانهاي رواني و عصبي، افسردگيها، استرسها، بيماريهاي بدبيني، اختلالات شخصيتي و اجتماعي که رو به افزايش است. حوادث مورد اشاره در جغرافياي خاصي از کشور رخ نداده است. عاملان حادثه هم از طبقات مختلف اجتماعي جامعه بودهاند. اين حوادث خشونتبار اين روزها در بسياري از نقاط کشور رقم خورده است. با توجه به گستردگي جغرافياي ارتکاب جرم آيا جامعه به سمت خشونت بيشتر کشيده شده است؟ اين يک فرضيه است. به نظر مي رسد که در اين نظام آموزشي چه آموزش وپرورش و چه آموزش عالي که هزاران ايراد بر آن وارد است همچنين فيلترها، اخراج اساتيد چيره دست، فرار مغزها و سرفصلهاي مصرفي درسهايي که داريم ميشود، ميتوان توقع از اين طبقه جامعه را نيز داشت. شايد به نظر برسد کساني که تحصيلات عاليه دارند جرم کمتري از آنها سر ميزند، ولي اين يک قاعده و قانون کلي نيست. به طور مثال رشوه و تضييع حق در دادگاهها، اختلاسهاي بزرگ در بين وزرا و شهرداريها، تخلفات در بين پزشکان و جراحيهاي غيرضروري به منظور دريافت پول و ويزيت بالا و در همه آنها ردپاي افراد تحصيلکرده ديده ميشود. بنابراين نميتوان از يک جامعه در هم پيچيده انتظار داشت که آسيبهاي اجتماعي و انواع و اقسام آن در بين طبقات اجتماعي رسوخ نکرده باشد. اعتياد و فقر نيز به تبعات اجتماعي نفوذ ميکند. مثلاً اگر بخواهيم در مورد فقر و وضعيت درآمد به عنوان يکي از شاخصهاي اقتصادي اشاره کنيم، بايد از دريافت حقوق و مزاياي معلمان، اصليترين ابزار تعالي فرهنگي جامعه يادي کنيم که همه زير خط فقر هستند. به اين ترتيب نميشود انتظار داشت که يک آموزش وپرورش و آموزش عالي داشتهباشيم که فارغالتحصيلان آن انسانهايي باشند که مرتکب جرم نشوند! در مورد گستردگي جغرافيايي بايد گفت: تعداد عددي قتل لزوماً با پراکندگي جغرافيايي در ارتباط نيست. ممکن است تعداد کم اما پراکنده باشد اما جرم با ويژگيهاي قومي، مذهبي، وضعيت اقتصادي و وضعيت مواد مخدر و شيوع مصرف آن در استانهاي مختلف در ارتباط است. اين نشان ميدهد در تمام کشور وضعيت فقر، سوء مصرف مواد مخدر، خشونت و استيلاگري وجود دارد. بنابراين سلسله مراتب فشار و پرخاش در پايينترين قشر جامعه به ضعيفترين گروههاي جامعه يعني بزرگترين قربانيان آن هم کودکان، زنان، معلولان و چهارمين گروه سالمندان ميرسد، سالمنداني که نه زبان گفتن دارند نه حقوق و درآمد و بيماري که به آن رسيدگي نميشود. داراييهاي آنها که توسط فرزندان برداشته ميشود پس انواع پرخاشگري عليه آنها وجود دارد. بنابراين اين سلسله مراتب در تمام کشور به صورت پراکنده وجود دارد که در تمام کشور کودکان در معرض خطر هستند. افزايش جرم ممکن است اگر عددي در کل سرزمين محاسبه شود. بالا بودن عدد نشان دهنده پراکندگي در سطح کشور نيست، اما در سطح کشور در حال حاضر اين پراکندگي وجود دارد و همه استانها درگير هستند يا کمتر يا بيشتر. با توجه به گسترش شبکههاي اجتماعي به نقش آن در پيشگيري از ارتقاي خشونت اشاره کنيد. شبکههاي اجتماعي باعث گستردگي اطلاعرساني شده است و ميتواند در کاهش جرم مؤثر باشد. افراد با آموزشهايي که در ارتباط با کودکان از جمله مشابه و بومي شدن سند 2030، فيلمهاي ساخته شده در خصوص کودکان و تک به تک اين وقايع ضريب امنيت مردم و خانوادهها افزايش مييابد. جايي که از مرجع تلويزيون به دلايلي نميتوان براي اطلاعرساني استفاده کرد، بنابراين فضاي مجازي منبع خوبي براي اطلاعرساني و مورد قبول عموم است. راهکارهاي شما براي کنترل خشونت در جامعه چگونه است؟ مهمترين راهکار رفع مشکلات اقتصادي است و توصيههاي اقتصادي مربوط به رونق کسب و کار و رسيدگي به وضعيت کارگران، افزايش حقوق و دستمزدها و توجه به مزيتهاي نسبي مناطق ميشود؛ تواناييهايي که در مناطق مختلف وجود دارد. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد