تشدید بحران ریاض و دوحه
جام جم/ متن پيش رو در جام جم منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست عربستان سعودي بهعنوان يکي از کشورهاي مهم منطقه و جهان اسلام در دوران پادشاهي سلمان بن عبدالعزيز و وليعهدي پسرش در وضعيت متفاوتي نسبت به گذشته به سر ميبرد. در اين يادداشت سعي ميشود به دو موضوع مهم ـ اول، مناقشه ميان عربستان و قطر و دوم اعتراضات و دستگيري تعدادي از علما و معترضان ـ اشاره شود. تصور اينکه پديده درگيري نظامي بهعنوان آغاز يک جنگ ميان عربستان و قطر، شروع و رياض با لشکرکشي براي تغيير خاندان آلثاني (حاکميت قطر) اقدام کند، حداقل در شرايط فعلي بسيار بعيد به نظر ميرسد. ظرفيت چنين تحولي چه به لحاظ فضاي سياسي حاکم بر شوراي همکاري خليجفارس و اتحاديه عرب و همچنين در منطقه وجود ندارد. هر تغييري در برخي از کشورهاي منطقه به طور تسلسل وار بر ديگر کشورها تاثير ميگذارد. همچنين معادلات استراتژيک و ژئوپلتيک هم دستخوش تغيير ميشود. البته يک عمليات جنگ رواني ايجاد شد که عربستان نيروهاي نظامي خود را تا سرحد مرز شبهجزيره اعزام کند. اما با توجه به عقبه روابط قطر و ترکيه، اعزام نفرات و نيروهاي نظامي توسط رجب طيباردوغان، رئيسجمهور ترکيه به داخل خاک قطر انجام شد. در پي آن آمريکا و انگليس هم مداخله کردند، بر اين مبنا که اگر درگيري نظامي ميان دوحه و رياض آغاز شود پايگاههاي آمريکا در داخل هر دو کشور هم آسيب ميبينند. به اين ترتيب عمليات رواني پيش گفته با شکست مواجه شد. نقش لندن و بويژه واشنگتن در بحران قطر و عربستان قابل توجه است. دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريکا در واقعيت امر با اين دو کشور در حال بازي است. آمريکا و انگليس سعي ميکنند مناقشه ديپلماسي و اقتصادي ميان دوحه و رياض را در سطح تعريف شدهاي مديريت کنند به نحوي که قطر و عربستان و ديگر کشورهاي منطقه در يک فضاي هراس انگيز زيست کنند. حاکميت فضاي وحشت باعث ميشود دوحه و رياض به خود آمريکا متوسل شوند و واشنگتن هم سناريوهاي خود را که شامل قراردادها، پايگاهها و رزمايشهاي نظامي ميشود طراحي و اجرا کند. موضوع ديگر قابل اشاره، ريشهيابي بروز نارضايتيها در داخل عربستان است. در اين رابطه مواردي قابل ذکر است. محمد بن سلمان وليعهد عربستان بشدت تحت تاثير سياستهاي امارات متحده عربي و بويژه محمد بن زايد آلنهيان، وليعهد ابوظبي است. محمد بن زايد، الگوي امارات را پيش روي عربستان قرار داده است و به وليعهد سعودي توصيه کرده اگر عربستان بخواهد توسعه و تحول پيدا کند، بايد از تفکر وهابي فاصله گرفته و بتدريج از چند مرحله که شامل مذهبي – ملي، ملي و در نهايت سکولار است، گذر کند و در وضعيت سکولاريسم استقرار يابد. نکته ديگر اينکه مراکز فرهنگي و مذهبي که با حمايت عربستان و تفکر وهابي اداره ميشود در سراسر کشورها از جمله در قاره اروپا و آمريکا فعال هستند. اکنون با توجه به روشن شدن بيشتر زواياي پنهان حملات 11 سپتامبر و نقش شهروندان سعودي در آن و همچنين بازگشت تروريستها به زادگاه خود بويژه در اروپا، فشار سياسي آمريکا بر مقامات عربستان زياد شده است. واشنگتن به رياض اعلام کرده که بايد ريشه تروريسم را که در آموزههاي ديني وهابي، متون آموزشي، پايگاههاي اينترنتي و شبکههاي ماهوارهاي عربستان متجلي است را خشکاند. طبق آمار، عربستان دومين کشوري است که بيشترين تعداد تروريست را در داعش، جبهه النصره و القاعده دارد. دونالد ترامپ در کنفرانس رياض پيشنهاد تشکيل شورايي را با حضور کارشناسان آمريکايي و علماي معتدل سعودي براي بازنگري بر متون درسي عربستان و تعديل آن ارائه داد که مورد پذيرش مقامات عربستان قرار گرفت. علماي وهابي با اطلاع از اين موضوع و ترس از اينکه قدرت شان محدود ميشود نسبت به اين مورد واکنش نشان دادند. بحران قطر با عربستان علاوه بر ديگر ابعاد خود، يک بعد مذهبي هم دارد به اين صورت که برخي از علماي سلفي عربستاني که گرايشات اخوان المسلمين هم دارند، به مقامات اين کشور معترض شدند که چرا رياض با قطر و شهروندان آن به اين شکل برخورد ميکند. حاکميت آلسعود هم اين علما را به خيانت به کشور متهم و آنان را بازداشت کرد. شاگردان جوان اين علما که در شبکههاي ماهوارهاي و در فضاي مجازي فعال هستند به پشتيباني استادان خود شروع به فعاليت کردند. به موازات اين اقدام، بخشي از جوانان سعودي که در خارج از کشور در دانشگاههاي اروپايي و آمريکايي مشغول به تحصيل هستند و عمدتا سکولارند در فضاي مجازي با شاگردان علماي سلفي تلاقي پيدا کردند و نطفه يک جنبش ايجاد شد. البته جنبش اعتراضي معروف به 15 سپتامبر در فضاي واقعي و شهرهاي عربستان به دليل حاکميت جو پليسي ظهور پيدا نکرد. اما به هر حال جنبشي آغاز شده و فعالان آن سعي ميکنند از خاموش شدن آن جلوگيري کنند. *سيدهادي سيد افقهي با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد