زمزمه مذاکرات موشکی و منطقهای، این دیگر سادهلوحی نیست!
کيهان/ متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست اظهارات تأمل برانگيز نهاونديان درخصوص «زمزمه مذاکرات موشکي و منطقهاي» در حالي است که خسارت محض برجام در مقابل ديدگان همه قرار دارد.اولين تجربه شکست خورده را ميتوان با تسامح به حساباشتباه و بيتجربگي گذاشت. اما وقتي ريل حرکت به سمت تکرار يک تجربه اشتباه است، ديگر نميتوان آن را فقط يک خطا و سادهلوحي دانست. «محمد نهاونديان» معاون اقتصادي رئيسجمهور در مصاحبه با سيانان گفت: «برجام قابل مذاکره مجدد نيست». نهاونديان افزود:«اگر درباره مسائل بينالمللي و منطقهاي نگراني وجود دارد، اين مسائل ميتواند موضوع مذاکره ميان ايران با کشورهاي منطقه يا اروپا باشد». آقاي نهاونديان تأکيد دارد که برجام قابل مذاکره مجدد نيست. اين اظهارنظر کاملا درست است چون وقتي «هستهاي رفت و تحريمها ماند» و دولت ايران در مقابل يک مشت وعده نسيه، تعهدات خود را نقد و يک طرفه انجام داد، ديگر دليلي براي مذاکره مجدد درباره برجام وجود ندارد. مذاکرات برجام به پشتوانه توانايي هستهاي ايران انجام شد و پس از پايان مذاکرات و دستاورد تقريبا هيچ ايران، مقامات آمريکايي به دفعات اعلام کردند که بدون شليک يک گلوله، توان هستهاي ايران را از کار انداختيم. اما نکته قابل تأمل درباره اظهارات اخير نهاونديان، اعلام آمادگي درباره مذاکره درخصوص مسائل منطقهاي با اروپاييهاست. کارنامه برجامي اروپا پيشنهاد تأمل برانگيز نهاونديان درباره مذاکره با اروپا درباره مسائل منطقهاي و ارسال پالس غلط مذاکره مجدد، در حالي است که اروپا کارنامه قابل قبولي در موضوع برجام از خود بهجا نگذاشته است. مقامات دولت تاکنون به دفعات اذعان کردهاند که آمريکا برجام را به صورت فاحش نقض کرده است. اما کشورهاي اروپايي عضو 1+5 و همچنين مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا تاکنون نهتنها به هيچ عنوان اعتراض ايران نسبت به نقض برجام از سوي آمريکا را نپذيرفتهاند، بلکه صريحاً از تحريمهاي ضدايراني هم حمايت کردهاند. براي نمونه، «زيگمار گابريل» وزير امور خارجه آلمان-بهمن ۹۵- در اظهارنظري گستاخانه از رويکرد آمريکا در قبال ايران حمايت کرده و تحريمهاي جديد تصويب شده عليه تهران از طرف واشنگتن را قابل درک ارزيابي کرد!.کميسيون مشترک برجام نيز تاکنون حداقل در سه جلسه، شکايت ايران درخصوص نقض برجام از سوي آمريکا را وارد ندانسته و مدعي شده است که آمريکا به تعهدات خود در برجام عمل کرده است! در روزهاي اخير نيز مقامات اروپايي همصدا با ترامپ، در اظهاراتي گستاخانه و با لحني طلبکارانه مدعي شدهاند که ايران بايد درخصوص توانايي موشکي و قدرت منطقهاي خود پاسخگو باشد و در اين زمينه ميبايست با مقامات ايراني مذاکره کنيم. اظهارات تأمل برانگيز نهاونديان درخصوص «زمزمه مذاکرات موشکي و منطقهاي» در حالي است که خسارت محض برجام در مقابل ديدگان همه قرار دارد.اولين تجربه شکست خورده را ميتوان با تسامح به حساباشتباه و بيتجربگي گذاشت. اما وقتي ريل حرکت به سمت تکرار يک تجربه اشتباه است، ديگر نميتوان آن را فقط يک خطا و سادهلوحي دانست. اروپا حق ندارد علي اکبر ولايتي رئيسهيئت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامي در حاشيه ديدار خود با فرستاده ويژه فرانسه در امور سوريه در جمع خبرنگاران اظهار کرد: اروپاييها حق ندارند بگويند که برجام را قبول داريم اما بايد درخصوص مسائل منطقهاي و موشکي هم با ايران مذاکره داشته باشيم. به گزارش مهر، ولايتي تصريح کرد: اروپا حق ندارد مذاکره منطقهاي و موشکي را مطرح کند. برجام، نوک کوه يخ مقامات آمريکايي ظرف 4 سال اخير بارها تاکيد کردهاند که مذاکرات هستهاي با ايران مانند بازي روبيک است، بازي مکعبي که هر کدام از 6 مربع (وجه) آن از 9 قسمت قابل جابهجايي تشکيل شده و اين قسمتها بايد به نحوي جابهجا شوند که هر 9 قسمت يک مربع- با يک رنگ خاص- کنار هم قرار گيرند. آنها البته تلاش کردند اين جورچين پيچيده را طبق منافع خود سرهم کنند. اما فراتر از سرانجام مذاکرات که به «برجام» منتهي شد، واقعيت اين است که ماجراي هستهاي با همه ابعاد و پيچيدگيهايش تنها يک وجه و يک مربع از مکعب چالش آمريکا و غرب با ايران است. برنامه هستهاي بهعنوان نماد اعتماد به نفس و اقتدار فني و پيشرفت ايران، با همه اهميت، براي غرب آن قدر ارزش ندارد که «خاستگاه» اين اعتماد به نفس و جرأت پيشرفت مستقل در ميان ملت ايران و ريشه و شاخه و برگ گسترده انقلاب اسلامي در چهارگوشه غرب آسيا. توافق برجام به اين معنا - برخلاف برخي خوشگمانيها- پايان ماجرا نيست بلکه شروع آن يا دستکم، مرحلهاي جديد از ماجراي بزرگتر تقابل جبهه استکبار با ملت و حاکميت ماست؛ يا به عبارتي نوک کوه يخ. «توماس فريدمن» - تيرماه 94 – (قبل از امضاي برجام) در نيويورک تايمز نوشت «توافق پيشرو با ايران يک توافق بدِ - خوب(!) است و به اوباما اين امکان را ميدهد تا به کنگره و اسرائيل بگويد اين بهترين توافقي است که با يک غلاف خالي از اسلحه ميتوان بهدست آورد». يک سال بعد-21 دي ماه 95- «باراک اوباما» رئيسجمهور سابق آمريکا در نطق خداحافظي خود در شيکاگو اذعان کرد: «اگر 8 سال پيش به شما گفته بودم ميتوانيم برنامه هستهاي ايران را بدون شليک يک گلوله تعطيل کنيم، احتمالا ميگفتيد بيش از حد بلندپروازانه است اما با توافق توانستيم». «هيلاري کلينتون» نيز- مهرماه 95- در بخشي از اولين مناظره خود با «دونالد ترامپ» درباره سياست اين کشور در قبال ايران گفت:«جانکري که پس از من وزير خارجه شد با همراهي اوباما موفق شدند براي برنامه هستهاي ايران سقف تعيين کنند، همه اينها بدون شليک حتي يک گلوله اتفاق افتاد». «جان کري» وزير خارجه سابق آمريکا- دي ماه ۹۵- در يادداشتي تاکيد کرد: «مذاکرات با تهران براي عقب نشاندن ايران از برنامه هستهاي به نتيجه رسيد و حالا دولت بعدي آمريکا بايد ضمن ادامه اعمال فشار بر ايرانيها، براي عقب نشاندن برنامه موشکي ايران تلاش کند». مقامات غربي به دنبال آن هستند تا مجددا با ابزار مذاکره و با کمترين هزينه، محدوديتها و بازرسيهاي بيسابقه برجام را دائمي کرده و به خيال خام خود مسائلي مانند نابودي يا مهار توان موشکي ايران و قدرت منطقهاي کشورمان را نيز به آن اضافه کنند. نهاونديان و دري اصفهاني! در روزهاي گذشته، حجتالاسلام محسني اژهاي، سخنگوي قوه قضائيه از تأييد محکوميت يکي از اعضاي تيم مذاکرهکننده هستهاي کشورمان به جاسوسي خبر داد. گفته شده که وي با دو سرويس اطلاعاتي بيگانه و يک شرکت مشکوک اقتصادي که کارويژهاش فروش اطلاعات به سرويسهاي بيگانه است در ارتباط بوده و پولهاي کلاني هم دريافت کرده است. درياصفهاني به عنوان مسئول امور بانکي تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران وارد مذاکرات تخصصي ايران و 1+5 شد! يکي از مهمترين اهداف ايران از مذاکرات هستهاي، برداشته شدن محدوديتهاي بانکي و بازگشت فرآيند معاملات با دلار به روال سابق بود. در حقيقت آن بخش از برجام که مربوط به تعهدات طرف مقابل در حوزه بانکي و مالي است با مشورتها و اعمال نظرات درياصفهاني نگارش شده است. با توجه به نتايج برجام، ميتوان دري اصفهاني را يکي از مسببان اصلي دستاورد تقريباً هيچ اين توافق ناميد. اما نکته قابل توجه، نحوه ورود دري اصفهاني به تيم مذاکرهکننده هستهاي است. دري اصفهاني در مصاحبهاي که از وي در روزنامه دنياي اقتصاد-17مرداد 94- منتشر شده در پاسخ به اين سؤال که چگونه وارد تيم مذاکرهکننده در پرونده هستهاي شديد؟ گفته بود:«ورود من به مذاکرات دو مقطع دارد. بار اول در حدود يک سال و اندي پيش کميتهاي در نهاد رياست جمهوري به سرپرستي آقاي دکتر نهاونديان تشکيل شد که هدف آن انتقال تجارب متخصصان مختلف و مشورت به دولت درخصوص اين پرونده بود. از من نيز براي حضور در اين جلسات دعوت به عمل آمد. متاسفانه در آن مقطع به دليل سفرهاي کاري متعددي که داشتم جلسات کمي را توانستم حاضر شوم. بعد از اين جلسات تصميم بر اين شد که علاوه بر کساني که داراي تخصص و تجربه در زمينه مسائل سياسي و ديپلماسي هستند، از متخصصان امور بانکي و مالي هم استفاده شود. جناب آقاي دکتر سيف هم از من خواستند که در اين حوزه به مذاکرهکنندگان کشورمان کمک شود؛ من هم با کمال ميل پذيرفتم».بسياري از کارشناسان، معرفي دري اصفهاني براي حضور در تيم مذاکرهکننده هستهاي را يکاشتباه راهبردي از سوي نهاونديان عنوان کردهاند. بگذريم از اينکه آقاي نهاونديان بابت ايناشتباه بزرگ، هيچ گاه از مردم ايران عذرخواهي نکرد. وليکن انتظار اين است که وي درخصوص اظهارنظر درباره مسائل مهم، کمي بيشتر تأمل کرده و حتيالامکان از اظهارنظر خودداري کند چون به واقع با توجه به نتيجه معرفي دري اصفهاني، وي ديگر صلاحيت اظهارنظر و ورود به موارد اينچنيني را ندارد. نرمال سازي ايران بنابر اظهارات مقامات ارشد دولت قرار بر اين بود که براساس برجام در قبال ايجاد محدوديت گسترده در توانايي هستهاي ايران، تمامي تحريمها در روز اجرا- دي ماه 94- بالمره لغو شود و نه تعليق. اما در حال حاضر- نه تنها تحريمها لغو نشد، بلکه با تصويب طرحهايي همچون «سياه چاله تحريم» زيرساخت تحريمهاي جديد نيز طراحي شده است! نکته قابل توجه اينجاست که برخلاف هياهوي بزک کنندگان برجام، هدف اصلي آمريکا و کشورهاي اروپايي عضو 1+5 از امضاي برجام، نه لغو تحريمهاي ضدايراني، بلکه پروژه «نرمالسازي ايران» است. يکي از انديشکدههاي معروف آمريکا، در زمان رياست جمهوري «باراک اوباما »- رئيسجمهور سابق آمريکا- پروژه «نرمال سازي ايران» را پيشنهاد کرد.براساس اين پروژه آمريکا ميبايست سلسله اقداماتي را درخصوص ايران اجرا کند. اولين مورد آن بحث هستهاي و از بين بردن دستاوردها و پيشرفت هستهاي ما بود به طوري که مقامات آمريکايي با اجراي برجام تاکيد کردند که واشنگتن توانست بدون شليک حتي يک گلوله برنامه هستهاي ايران را از بين ببرد. محدودکردن و توقف فعاليتهاي موشکي، قطع حمايت ايران از محور مقاومت، پذيرفتن اينکه ايران نبايد قدرت منطقهاي باشد، پذيرفتن شروط غرب در مسئله حقوق بشر و در نهايت به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي. در حقيقت برجام نه به عنوان عاملي براي لغو تحريمها، بلکه نقشه راهي براي نرمال سازي ايران است. به همين دليل است که تاکنون تقريبا و تحقيقا هيچ دستاوردي براي ايران نداشته است. تحريم نهادهاي دولتي «سيگال مندلکر» معاون وزارت خزانهداري آمريکا در امور اطلاعات مالي و تروريسم در توضيح استراتژي جديد واشنگتن عليه ايران، گفت اين رويکرد بر مبناي 4 هدف است. مندلکر در نشست کميته امور عمومي اسرائيل-آمريکا (آيپک) با تکرار ادعاهاي بياساس «دونالد ترامپ» رئيسجمهور آمريکا عليه ايران، اين 4 هدف را اينگونه توضيح داد: اول خنثيکردن فعاليتهاي ثباتزدا و مهار تهاجم ايران در منطقه و حمايتهايش از گروههاي شبهنظامي. اين مسئله شامل فعاليتهاي ايران در سوريه، حمايت از حزبالله (در لبنان)، حماس (در غزه) و حشدالشعبي (در عراق) ميشود که اسرائيل را تهديد ميکند.دوم ممانعت از رسيدن منابع مالي به ايران و سپاه پاسداران براي فعاليت در منطقه.سوم مقابله با توانايي ايران در تهديد کردن آمريکا و متحدانش با استفاده از موشکهاي بالستيک و ديگر جنگافزارهاي غيرمتقارن.چهارم مسدود کردن تمامي راههاي ايران براي رسيدن به سلاح هستهاي. معاون وزارت خزانهداري آمريکا در اظهارنظري گستاخانه تاکيد کرد که اين نهاد فقط به هدف گرفتن سپاه بسنده نخواهد کرد و ارگانهاي ديگر دولتي که «بيثباتي» را ترويج داده و «از تروريسم حمايت کنند» را نيز هدف تحريم قرار ميدهد. روزنامه فرانسوي لوموند طي گزارشي بااشاره به برانگيخته شدن مواضع ضدآمريکايي و غربي ايرانيان به واسطه اعلام مخالفت ترامپ با برجام، نوشت که ضرورت مقابله با واشنگتن اختلافات داخلي در ايران را از بين برده است. نقض متن و روح برجام «سرگئي ريابکوف» معاون وزير خارجه روسيه گفت: آمريکا روح و متن برجام را از طريق برداشتن گامهايي خاص نقض کرده است و اين در شرايطي است که ايران به توافق پايبند بوده است. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد