صبح نو/
متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
دانشگاه علم و صنعت، يکي از پايگاههاي قوي جوانان انقلابي، اولين محلي بود که صداي رساي نواصول گرايي در آن حضور يافت؛ سخنان جوانان را شنيد، به درد و دلهايشان گوش سپرد و پاسخ سؤالهايشان را با سعه صدر داد. اعترافهاي سردار جهادي به اشکالات جريانهاي سياسي اما فرصتي طلايي در اختيار رسانههاي زنجيرهاي داد تا بازهم بر طبل انتقاد از او و شبهه افکني درباره وحدت ميان اصول گرايان بکوبند.
ساعت صداقت
روز دوشنبه، آقاي قاليباف با حضور در دانشگاه، در ابتدا به برخي اشکالات مديريتي خود در 12 سال تصدي ساختمان بهشت پرداخت و پس از آن مشکلات دو جريان سياسي اصلاح طلب و اصول گرا را شفاف بيانکرد و گفت که اين روزها، برخي اصلاح طلبان وبال مردم شدهاند و اصول گرايان هم بايد عملکردشان را تصيح کرده و مردم را بيشتر از قبل باور داشته باشند.اين سخنان صادقانه قاليباف اما مورد سوءاستفاده جريان سياسي اصلاح طلب قرار گرفت و سخن پراکني درباره سخنان قاليباف در صفحه اول روزنامه روز گذشته اصلاحات خودنمايي کرد.
فرافکنيهاي روزنامههاي زنجيرهاي
روزنامه شرق در مطلبي با عنوان «اصول گرايي اعتقاد قلبي به مردمباوري ندارد» نوشت:« مرد شاکي اين روزهاي اصول گرايان در سخنرانياش، هم به اصلاحطلبان تاخته و هم اصول گرايان و هم از عملکردش در دوران شهرداري دفاع کرده است. قاليباف، نامزد شکستخورده اصولگرايي حق دارد شاکي باشد. او هيچوقت گزينه اول اصولگرايان نبود.»
در قسمت ديگري از اين گزارش آمده: «قاليباف وقتي بعد از انتخابات ايده نواصول گرايي را طرح کرد، علني گفت که رأس تصميمگيري در جريان اصول گرا دچار اختلال است و بدنه بايد فکري به حال خود کند. تعبير «آتش به اختيار» را هم در همين راستا هزينه کرد. طرح نواصول گرايي از سوي قاليباف اما چندان با استقبال همجناحيهايش، بهويژه لايههاي سنتيتر اين جريان روبهرو نشد و بهسرعت به فراموشي سپرده شد.»(!)
از سويي ديگر، روزنامه آرمان درگزارشي با تيتر«سرانجام قاليباف زبانباز کرد» نوشت: « اظهارات محمدباقر قاليباف در نشست «نواصول گرايي در نگاه جريان دانشجويي» دانشگاه علم و صنعت، چنان بود که گويي سالهاست اين حرفها را در دل نگه داشته و اکنون که ديگر راهي به بهشت ندارد، به بازگو کردن آنها پرداخته است.»
همچنين روزنامه اعتماد در مطلبي با عنوان «سرگرداني سردار/ از نواصول گرايي به اصلاحطلبي» با تاکيد بر اينکه قاليباف پرچمدار تحولخواهي در جريان اصول گرايي است، نوشت: «قاليباف در خلال سخنرانياش اعتراف کرد که بزرگان اصول گرا حرفهايش را نميپذيرند. البته قاليباف تلويحاً از شيوه تصميمسازي و تصميمگيري اصول گرايان شکايت کرد و نشان داد زماني که به توصيه و فشار بزرگان اصول گرا از انتخابات کنار کشيد، دلخوري از بزرگان اصول گرايي چندان هم شايعه نبوده است.»
شائبه پراکني شکاف
درواقع، اعتماد معتقد است که قاليباف در برابر جمنا و اصول گرايان سنتي قدعلم کرده است و اين جبهه اصول گرايي و اصول گرايان سنتي روي خوش به او نشان ندادهاند، البته اين يکي از ادعاهاي مشترک ميان رسانههاي زنجيرهاي است. در واقع اين جريان در تلاش است تا نشان دهد ميان جريان اصول گرايان شکاف عميقي افتاده و قاليباف نيز موضوع نواصول گرايي را به دليل شکست در انتخابات مطرح کرده است.
ضرورت تغيير
اين در حالي است که بعد از نامه ارسالي قاليباف خطاب به جوانان، مشخص شد که موضوع تغيير، ضرورتي است که جريانهاي اصول گرايي به آن رسيدهاند همچنان که آقاي محمد جواد لاريجاني، پيش از اين در گفت و گويي با تاکيد بر لزوم شفاف شدن سازوکار اصول گرايان براي انتخابات 1400 اظهار کرد: «از جوانان نترسيم و به آنها ميدان بدهيم تا وارد عرصه شوند. جوانان هم بايد توجه کنند که تجربه خيلي مهم است. بنابراين انشاءالله در دوره بعد و در سال 1400 سازمانپذيري نيروهاي اصولگرا کاملاً روشن شود و بايد ميدان را براي گفتمان بسيار مدرن اصول گرايانه با نيروهاي ميداندار جوان باز کنيم.»
پيشگامان جوانگرايي
اتفاقاً بعد از نامه قاليباف درباره بهکارگيري جوانان بود که خيلي از طيفهاي اين جريان سياسي احساس نياز کرده و به سمت تحقق جوانگرايي گام برداشتند. يکي از مهمترين اين احزاب، ايثارگران است که پس از 21 سال از آغاز فعاليت اش دست به تغيير دبيرکل زد. آقاي جواد عامري که تا پيش از اين، دومين چهره جمعيت پس از آقاي حسين فدايي محسوب ميشد، رداي دبيرکلي ايثارگراني ها را بر تن کرد.همچنين جامعه روحانيت مبارز که از تشکلهاي با سابقه جريان اصول گرايي محسوب ميشود و شکلگيري هستهاوليه آن به سالهاي قبل از 56 بازمي گردد و در انتخابات مختلف به ويژه در دهه شصت و اواسط دهه هفتاد، نقش تعيين کنندهاي داشته، اخيراً به تغيير و تحولات و البته آسيب شناسي در عملکرد خود دست زده بود. به همين مناسبت آقاي حسين ابراهيمي، عضو شوراي مرکزي جامعه روحانيت، درباره لزوم آسيب شناسي از رفتار جامعه براي جبران کاستيهاي گذشته آن سخن به ميان آورد. پيش از ابراهيمي، آقاي غلامرضا مصباحي مقدم، سخنگوي جامعه روحانيت نيز از اضافه شدن 5 عضو جديد به تشکل متبوعش سخن به ميان آورد.برخي چهرههاي اصول گرايي نيز پس از انتخابات، لزوم پوست اندازي در اين جبهه را يادآور شدند که مسائلي نظير اتخاذ تصميمات در بدنه جريان اصول گرايي و جوان گرايي مورد تاکيد و تصريح بوده است. مسائلي که ميتوانند در صورت عملياتي شدن، جريان انقلابي را دچار پويايي شگرفي کنند.
تخريب سردار
همچنين، رسانههاي اصلاحات در مطالب روز گذشته خود تلاش کردند تا سخنان قاليباف درباره ضرورت نواصول گرايي را در راستاي قدرت طلبي معرفي کنند، در حالي که او در انتخابات گذشته با کناره گيري، فداکارياش را براي جريان اصول گرايي ثبات کرد و بارها با انتخابهاي خود، نشان داده که به دنبال پست و مقام نيست، همچنين خود در ميان دانشجويان دانشگاه علمو صنعت تاکيد کرد که نميخواهم محور نواصول گرايي باشم و تنها صداي اين تغيير هستم.
ترس از تغيير
اتحاد رسانههاي زنجيرهاي اصلاح طلب و چنين هجمههاي شديدي نسبت به يک نشست پرسش و پاسخ دانشجويي عجيب است؛ به نظر ميرسد که اصلاح طلبان بهخاطر حرفهاي قاليباف درباره نواصول گرايي ترسيدهاند و سعي دارند با تشويش اذهان عمومي اين موضوع را به شکست در انتخابات ربط بدهند، درحاليکه اين خواسته جوانان و مردم است که سالها از اصلاحطلبي و اصول گرايي عبور کرده و تنها به دنبال جريان اصيل انقلابي هستند.حتي برخي از رسانههاي زنجيرهاي براي نشان دادن صحت خبرهايشان درباره شکاف ميان اصول گرايان و بغض سياسي قاليباف، سراغ چهرههاي مطرح اصول گرايي رفتند.
دفاع از تفکرات قاليباف
اعتماد آنلاين، سراغ آقاي اميرمحبيان مؤسس حزب نوانديشان و فعال سياسي اصول گرا رفته و از وي درباره سخنان قاليباف ميپرسد. محبيان از تغيير قاليباف دفاع ميکند و در مقابل موضعگيريهاي قاليباف ميگويد که جريان اصول گرا کارنامه درخشاني ندارد اما کارنامه قابلقبولي دارد.وي معتقد است: «سخنان آقاي قاليباف را از دو منظر ميتوان نگريست. نخست از منظر يک جريان اصلاحي درون جريان اصول گرا که ميخواهد با نقد گذشته اصول گرايي را با شرايط نوين آشتي داده و مديريت تغيير را کليد زند. از اين منظر اين نقدها غلط نيست و حتي ميتوان در مواردي نقدهايي شديدتر را مطرح کرد. زيرا از اين موضع، ما در حال انداختن تقصير بر گردن کسي نيستيم بلکه از منظر درون جناحي روند اصلاح را دنبال ميکنيم. به عبارتي، نهايتاً نگاه ريويزيونيستي (تجديدنظرطلبانه) داريم که من بر خلاف نگاه مارکسيستي، آن را مفهوم بدي نميدانم. نام قاليباف با مديريت عجين شده و اتفاقاً مدير توانمندي هم بود ولي اکنون ميخواهد تصوير سياسي در قامت راهبري جريان نواصول گرايي براي خود ايجاد کند. اين هم اشکالي ندارد. چرا بايد نگران باشيم؟ در مسير نقد درست او را کمک هم ميکنيم. جريان اصول گرايي تحمل و پذيرش خوبي دارد.»
ترقي: مردم از مدعيان اصول گرايي و اصلاح طلبي عبور کردهاند
آقاي حميدرضا ترقي، عضو شوراي مرکزي حزب موتلفه اسلامي در گفت و گو با روزنامه صبح نو درباره شانتاژهاي رسانهاي اصلاح طلبان درباره سخنان قاليباف و ايجاد شبهه درباره اتحاد جريان اصول گرايي گفت: همه جريانهاي سياسي کشور در طول زمان يا روند تکاملي را طي ميکنند يا در سيرنزولي قرار ميگيرند. براي مثال برخي جريانات سياسي ضد امپرياليسم اين روزها از مدافعان سياستهاي آمريکا هستند يا عدهاي از روحيه انقلابي گري خود پشيمان شدهاند. اين روزها هم جريان سياسي اصول گرا روند تکامل خود را طي ميکند.اين فعال سياسي افزود: اين جريان سياسي همواره به مباني اصولي انقلاب و آرمانهاي امام (ره) پايبند بوده و در روش اداره حکومت و برخورد با جامعه رو به کمال است البته نواقصي دارد که در هر مرحله مورد ارزيابي قرار ميگيرد که اين خود لازمه حرکت پويا و رو به رشد است.عضو شوراي مرکزي حزب موتلفه تصريح کرد: مردم از برخي افراد که نام اصول گرا را يدک کشيده و از اصول و آرمانهاي انقلاب فاصله گرفته و همچنين از اصلاح طلبان دروغين که داعيه اصلاح طلبي دارند، عبور کردهاند.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار