الزامات تهیه بسته پیشنهادی امنیتی – سیاسی ایران برای اتحادیه اروپا
ديپلماسي ايراني/ متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
برداشت ايران از ثبات و امنيت منطقه اي فهمي ديگر گزين است. در هم تنيدگي فرهنگ، تاريخ و جغرافيا در اين منطقه باعث شده تا فهم امنيت ايران به لحاظ هستي شناختي ماهيتي جمع گرا پيدا کند. به عبارتي ديگر کسي امنيت را به شکل منفعت محور و تک محوري تعريف نکند. از منظر ايران براي نزديک کردن ذهنيت امنيتي درباره منطقه خاورميانه و پر کردن شکاف شناختي مسائل امنيتي بايد گفتگو کرد و از فرايند همين گفتگو است که مي توان شکاف هاي موجود در مباحث امنيتي را پر کرد. نمونه موفق اين تجويز برجام بود. با اين مقدمه مي توان با در نظر گرفتن الزاماتي از طرح بسته پيشنهادي ايران به اروپايي ها صحبت کرد که ضمن تصميم و اجماع نظام درباره آن، وزارت امور خارجه مجري آن باشد.
نگاه فعلي ايران به کنشگري اتحاديه اروپايي
ايران بايد تلاش کند ذهنيت اروپا را از نگاه آمريکايي ها به منطقه، نظم مطلوب امنيتي و همچنين راه هاي رسيدن به اين نظم جدا کند، زيرا آمريکايي ها با ذهنيت هژموني طلب اواخر قرن بيست و اوايل قرن بيست ويک خود و در فضايي غير واقعي به مسايل و نظم امنيتي جهان و به خصوص منطقه غرب آسيا نگاه مي کنند. بدون شک اين نگاه نمي تواند منطبق بر کارکردهاي لازم براي همکاري ايران و اروپا باشد.
ايران به دنبال اين است در چارچوب نگاه همکاري جويانه خود به بحث امنيت، سازوکارهاي گفتگو براي نزديکي نظر و ديدگاه در حوزه هاي موضوعي مختلف از جمله قاچاق مواد مخدر تا انسان، مهاجرت و تروريسم را به شکل موضوعي پيش ببرد. به نظر مي رسد تلاش براي تعريف مشترک از موضوعات و اولويت هاي امنيتي دوطرف نهايتا به دستور کاري براي گفتگوهاي امنيتي و سياسي دوگانه تبديل شود.
در اين راستا گام اول آغاز گفت وگوي هدفمند با تشکيل کارگروه هاي مشترک در مورد بحران هاي منطقه اي از جمله مقابله با تروريسم تکفيري و بحران هاي عراق، سوريه، افغانستان و يمن است. تعيين چنين دستورکار مشترکي مي تواند فشارهاي امريکا روي اروپا را کم اثر کرده و از اروپا به عنوان بازيگري موثر و جهاني چهره اي مستقل بسازد. اين گفتگوهاي مبتني بر دستور کار مشخص ضمن اينکه مي تواند روند تخريب برجام را مهار کند، از تنش هاي احتمالي جديد در روابط خارجي پيشگيري کرده است. اين امر با منطق طرف هاي غربي که انتظار داشتند برجام گشايشي براي حل بحرانهاي منطقه از جمله درسوريه، يمن و عراق باشد نيز همخوان است. موثر بودن گفتگوهاي گفته شده را با استناد به اعلام صريح نقش مثبت منطقه اي ايران در مقابله با داعش در عراق و سوريه در صحبت هاي وزير پيشين امور خارجه آمريکا و حذف پيش شرط عدم حضور ايران در مذاکرات بين المللي سوريه در پايان مذاکرات برجام توضيح داد.
مذاکرات هسته اي نشان داد راه رسيدن به منطقه اي پايدارتر که در آن ايران و اروپا بتوانند هم زمان با اختلافات در منافع، با هم همکاري کنند، وجود دارد. دراين مذاکرات مذاکره کنندگان در ابتدا روي اصولي توافق کردند که آخر خط را برايشان روشن کرد. از اين رو ايران و اروپا مي توانند با جدا کردن مسائل مختلف از هم بر روي مساله امنيت تاکيد و دستاوردهاي کوتاه و ميان مدت آن را تعريف کنند. بنابراين همانطور که دوماه قبل از توافق نهايي هسته اي در جولاي 2015، رهبري تصريح کرده بودند که برجام ملاکي است براي بررسي ساير همکاري ها، در حال حاضر نيز ايران با رصد رفتار اروپا در مورد حمايت از برجام به دنبال آن است تا ارزيابي کند که آيا اروپا در مسائل منطقه اي و تعريف حوزه مشترک امنيتي در خارج نزديک اين اتحاديه بازيگري قابل اتکا هست يا خير؟
به عبارت ديگر ايران و اتحاديه اروپايي با نوعي هم سطحي محيطي، رفتاري و ذهني مي توانند اولويت هاي امنيتي خود را به يکديگر نزديک کنند. ضرورت اين امر با توجه به نظم در حال تغيير خاورميانه بسيار با اهميت خواهد بود. وجود اين نظم نيازمند يک دولت- ملت است. با اين تعبير به زعم اکثر پژوهشگران، ايران تنها کشوري است که ويژگي هاي دولت-ملت را در منطقه پرآشوب خاورميانه و خليج فارس دارد.
در ادامه به صورت مشخص الزامات پيشنهادي براي تهيه بسته پيشنهادي ايران به اروپا را مي توان اين گونه برشمرد:
1- «توافق بر سر اصول و قواعد نظم بدون توجه به قواعد بازي» يک الگوي پيشنهادي براي همکاري امنيتي منطقه اي است. اين امر نيازمند اين است که ابتدا نتايج حاصل از اصول و قواعد مشترک نظم امنيتي مورد گفتگو و توافق قرار گرفته و بعد از ارزيابي منطق سود و زيان آن، مسير کلي رسيدن به نظم مورد نظر تعيين شود. مثالي از اين الگو را مي توان اينگونه توضيح داد که براي مثال جلوگيري از گسترش حوزه نفوذ سرزميني تروريسم مورد توافق طرفين باشد، اما محدوده عملياتي و راهبردهاي مورد نياز براي آن بدون دخالت نيروي سوم انجام شود.
2- ايران مي تواند در يک خط و الگوي مشخص دستور کار امنيتي خود را براي منطقه و جهان با اتحاديه اروپايي به اشتراک بگذارد. نخبگان ايراني معتقدند براي اين کار اتحاديه اروپايي بايد لنز امنيتي خود را که با معيارهاي آمريکا تنظيم شده به بررسي هاي ميداني و واقعي خاورميانه نزديک کند. اروپا بايد با بازنگري رويکرد واقع گرايانه رمانتيک خود، چشم انداز و نقشي را که در راهبردهاي خود تعيين کرده را فارغ از محدوديت هاي ناشي از منافع آمريکا و متحدان منطقه اي اش در خاورميانه دنبال کند. اين فرمول بود که دستاوردي چون برجام را براي اين اتحاديه به همراه داشت و باعث بالارفتن جايگاه امنيتي - سياسي اين موجوديت در نظم و امنيت بين الملل شد.
3-ايران و اروپا هر دو به يک محيط امن نيازمندند تا به واسطه آن منابع داخلي خود را در جهتي به جز ترميم خلاء هاي امنيت منطقه و جهان پر کنند. تجميع نيروهاي و ظرفيت هاي داخلي براي توسعه و رفاه حداکثري در برنامه جمهوري اسلامي ايران است. اين هدف با اهداف کلان اتحاديه اروپايي و کشورهاي موثر آن همخوان است. ايران همواره معتقد به نظمي امنيتي بوده که فضايي براي کنشگري غير امنيتي و نظامي فراهم تا بتواند ظرفيت هاي غير نظامي و امنيتي خود از جمله منابع طبيعي و انساني را فعال کند.
4- مهمترين رسالت ايران در قبال همسنگان امنيتي مثل اروپا اين است که ضرورت درک اين موقعيت را به آنها اشتراک بگذارند. براي اين کار لازم است اروپا از نگاه منطقه گرايي سنتي و کلاسيک خود دست بکشد و با نگاهي فرايندي به مسائل امنيتي آينده خود بنگرد، زيرا انسجام و همبستگي دورن منطقه اي بيشتري بين اين دو بازيگر وجود دارد. البته بايد ميان اين موضوع با وضعيت هاي آرماني ديگر تفکيک قائل شد، زيرا توجه به اين مساله نيازمند رويکردي واقعگرا است. واقعيت ناشي از اينکه خاورميانه ظرفيت يک همگرايي امنيتي را ندارد. بنابراين بايد از تعريف کارکرد مشترک مورد به مورد به کارکرد پيچيده و چند بعدي رسيد. يعني آغاز تاکتيکي براي رسيدن به راهبردهاي مشخص در حوزه هاي امنيتي ميان ايران و اتحاديه اروپايي
5-در شکل جديدي از رويکردهاي مفهومي تعريف شده در ادبيات راهبردي – امنيتي ايران مي توان در بلندمدت به منطقه گرايي غيرجغرافيايي بر اساس حس مشترک از تهديد و تامين امنيت باور داشت. نوعي منطقه گرايي که ضمن نزديکي مفهومي بر پايه منطق موقعيت، به تدريج پايه اي براي نزديکي مصداقي در حوزه هاي اقتصادي، سياسي و علمي با اتحاديه اروپايي باشد. در اين رويکردهاي مفهومي، تهديدانگاري توانايي موشکي ايران کمرنگ و همزمان بر مسائل امنيتي تاثيرگذار در حوزه جغرافيايي مشترک ايران و اتحاديه اروپايي تاکيد مي شود.
*علي اسمعيلي اردکاني
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد