مثلث/
متن پيش رو در مثلث منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
حزب دموکراتمسيحي آلمان مذاکرات براي تشکيل دولت ائتلافي را با حزب سنتي رقيب خود يعني سوسيال دموکراتها آغاز کرده است. بسياري از تحليلگران و کارشناسان مسائل اروپا متفقالقول هستند که شکلگيري دوباره دولت ائتلافي ميان دو حزب رقيب و سنتي آلمان، از قدرت مانور سياسي آنگلا مرکل طي سالهاي آتي خواهد کاست؛ خصوصا آنکه هر دو حزب بر سر موضوعاتي مانند بحران پناهجويان و نحوه حضور در ناتو با يکديگر اختلاف نظر دارند. بدون شک، اين اختلافات طي سالهاي آتي نيز به قوت خود باقي خواهد ماند و منجر به شکلگيري يک دولت ضعيف در برلين خواهد شد. بااينحال سوال اصلي اينجاست که چرا مرکل در نهايت ناچار شده است براي تشکيل دولت ائتلافي، دست به چنين اقدامي بزند؟ آيا در مقابل صدراعظم آلمان گزينههاي ديگري وجود نداشته و ندارد؟
مروري دوباره بر صورتمساله و گره کور به وجود آمده در آلمان در نوع خود قابل توجه است. انتخابات سراسري امسال در آلمان با شکست سوسيالدموکراتها و پيروزي کمرنگ ائتلاف احزاب مسيحي (دموکراتمسيحي- سوسيالمسيحي) همراه بود. همچنين در اين انتخابات حزب افراطي و ضدمهاجرت «جايگزيني براي آلمان» با کسب حدود 13 درصد آرا توانست براي نخستين بار از تاريخ تاسيس خود راهي پارلمان اين کشور شود و دهها کرسي را به خود اختصاص دهد. از آنجا که ائتلاف احزاب مسيحي با کسب حدود 30 درصد آرا عملا از حمايت کافي براي تشکيل دولت برخوردار نبود، آنگلا مرکل مذاکرات تشکيل دولت ائتلافي را با دموکراتهاي آزاد و سبزها آغاز کرد. بهاينترتيب، 4 حزب دموکراتهاي آزاد، دموکراتمسيحي، سبزها و سوسيالمسيحيها براي تشکيل دولت ائتلافي وارد مذاکره شدند.
واقعيت امر اين است که ناکامي مرکل در تشکيل ائتلاف موسوم به جاماييکا (ميان احزاب دموکراتمسيحي، سوسيالمسيحي بايرن، حزب سبز و دموکراتهاي آزاد) شوک سختي را به صدراعظم آلمان وارد ساخته است. در حالي که همگان تصور ميکردند ائتلاف جاماييکا ميان 4 حزب فوق شکل خواهد گرفت، در آخرين ساعات جلسه، دموکراتهاي آزاد مانع از تشکيل اين ائتلاف شدند. رهبر دموکراتهاي آزاد در نهايت پس از ترک جلسه اعلام کرد که اين ائتلاف شکست خورده و ميان احزاب ائتلافي بر سر موضوعات اقتصادي اختلاف نظر وجود دارد. کريستين ليندنر تاکيد کرد که وي ترجيح ميدهد ميان تشکيل دولت بد و عدم تشکيل دولت، گزينه دوم را انتخاب کند.
در چنين شرايطي گزينههاي محدودي در برابر آنگلا مرکل قرار داشت. يکي از اين گزينهها، تشکيل دولت حداقلي ميان حزب دموکراتمسيحي و حزب سبز بود. بسياري از کارشناسان و تحليلگران مسائل اروپا معتقد بودند که حتي در صورت تشکيل دولت حداقلي در آلمان، مرکل ديگر قدرت سابق را ندارد. دليل اين مساله کاملا مشخص است. حزب سبز يکي از احزاب اپوزيسيون حزب دموکراتمسيحي محسوب ميشود و حضور اين حزب در کنار حزب دموکراتمسيحي در قالب يک دولت حداقلي، با حمايت اکثر نمايندگان پارلمان روبهرو نخواهد بود. از سوي ديگر، مرکل هيچگاه دوست ندارد بهعنوان صدراعظم يک دولت حداقلي و ضعيف در سرزمين ژرمنها شناخته شود. از سوي ديگر، حزب سبز نيز براي مشارکت با مرکل در دولت حداقلي بهطور طبيعي امتيازاتي را از مرکل طلب ميکند که همين مساله، از قدرت صدراعظم آلمان در آينده خواهد کاست. ازاينرو مرکل ترجيح داد فعلا به گزينهاي به نام «تشکيل دولت حداقلي با سبزها» فکر نکند.
گزينه دومي که پيشروي مرکل قرار داشت، برگزاري انتخابات زودهنگام بود. بدون شک انتخاب اين گزينه نيز براي کشور آلمان هزينهبر است. نظرسنجيها نشان ميدهد که در صورت برگزاري دوباره انتخابات زودهنگام، تغييري در ترکيب آرا شکل نخواهد گرفت. از سوي ديگر، برگزاري دوباره انتخابات براي همه احزاب آلماني هزينهبر است. ازاينرو فرانک والتر اشتاينماير، رئيسجمهور آلمان که خود نيز از سران حزب سوسيالدموکرات محسوب ميشود گزينه ديگري را در مقابل مرکل قرار داده است: ائتلاف با سوسيالدموکراتها و تکرار دولت فعلي آلمان. آنچه مسلم است اينکه انتخاب هرگزينهاي از سوي مرکل، براي وي و آلمان هزينههايي دربر خواهد داشت. اگر دولت ائتلافي با سوسيالدموکراتها تشکيل شود، بار ديگر شاهد بروز اختلافات عمدهاي ميان دو حزب سنتي در آلمان خواهيم بود و نبايد فراموش کرد که مارتين شولتز، نامزد حزب سوسيالدموکرات در انتخابات سراسري آلمان، سياستهاي مرکل را در جريان انتخابات اخير بهشدت مورد انتقاد قرار داد. وي حتي پس از انتخابات تصريح کرد که امکان ائتلاف با حزب دموکراتمسيحي وجود ندارد. در چنين شرايطي بهسختي ميتوان از شکلگيري يک پيوند سياسي قوي ميان دو حزب رقيب در آلمان سخن به ميان آورد.
نکته مهم اينجاست که هر اتفاقي در صحنه سياسي آلمان رخ دهد، منجر به افزايش قدرت مانور مرکل در سرزمين ژرمنها نخواهد شد. صدراعظم آلمان طي چهار سال آتي از قدرت مانور اندکي در برلين و اروپا برخوردار خواهد بود. اين بدترين خبر ممکن براي مرکل است. وي ديگر نميتواند در کسوت هدايتگري فعال در حوزههاي اقتصادي و سياسي اروپا ايفاي نقش نمايد زيرا بخش عمدهاي از توان سياسي وي بايد صرف تنظيم مناسبات داخلي در آلمان شود. ناکامي اخير آنگلا مرکل در تشکيل دولت ائتلافي در آلمان، روي معادلات داخلي اتحاديه اروپا و منطقه يورو نيز تاثيرگذار خواهد بود. کاهش ارزش يورو در بازارهاي جهاني طي روزهاي اخير ناشي از همين مساله است. آلمان بهعنوان کشوري که نقطه ثقل اقتصادي و سياسي اتحاديه اروپا و منطقه يورو محسوب ميشود، هماکنون خود با بحران روبهرو شده است؛ بحراني دامنهدار که قطعا آينده اروپا را نيز طي سالهاي آتي تحت تاثير خود قرار خواهد داد. در نهايت اينکه فارغ از هر اتفاقي که در آيندهاي نزديک در آلمان رخ دهد (تشکيل دولت ائتلافي، حداقلي با برگزاري دوباره انتخابات)، ديگر نميتوان از صدراعظم اين کشور بهعنوان سياستمداري قدرتمند در معادلات اروپاي واحد نام برد. انتخابات سراسري امسال در آلمان، نقطه پاياني براي مرکل و همراهانش محسوب ميشود، هرچند وي بهعنوان صدراعظم در برلين باقي بماند.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار