مثلث محافظت از برجام؛ توصیه "فارن افرز" به اروپا
دنياي اقتصاد/ متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست نشريه آمريکايي فارن افرز به بررسي برنامه جايگزين اروپا براي محافظت از برجام در برابر تهديدات آمريکا پرداخت و نوشت که اگر ترامپ، گوش شنوايي براي حفظ توافق نداشته باشد، آن گاه اروپا ميتواند پلان دوم خود را اجرايي کند. «احياي مقررات بازدارنده»، «تاسيس يا ايجاد نهادي مانند بانک بازسازي و توسعه اروپا» و همچنين «ايجاد کنسرسيوم غنيسازي ايران و اروپا» در خاک ايران سه تاکتيک اروپا براي مصونسازي برجام توصيف شده است. به نوشته اين نشريه آمريکايي، اين اقدام سهگانه ميتواند نشان دهد که اروپاييها تا چه اندازه براي حفظ توافق هستهاي جدي هستند. «فارنافرز» همچنين به بررسي نتايج يک نظرسنجي از ميان مديران شرکتهاي بينالمللي که «براي تجارت با ايران تلاش ميکنند» پرداخته است. نتايج اين نظرسنجي نشان ميدهد ۸۳ درصد از اين مديران نگران بازگشت تحريمهاي يکجانبه عليه ايران هستند و ۷۹ درصد برنامههاي خود را براي ورود به بازار ايران به تعويق انداختهاند. با اين همه، نکته قابل توجه در اين نظرسنجي اين است که ۶۴ درصد از اين مديران اميدوارند برجام در غياب آمريکا نيز حفظ شود و ۵۸ درصد نيز بر اين باور بودهاند که اگر ايران به تعهدات خود پايبند بماند و اروپا مقررات مقابلهاي خود در برابر آمريکا را احيا کند، اين وضعيت بر روابط با ايران تاثير مثبت خواهد داشت. مثلث محافظت از برجام نشريه فارنافرز اخيرا در مقالهاي به چگونگي حفظ برجام از سوي اروپا پرداخته و به دو مسير اين اتحاديه درخصوص مواجهه با اقدامات آمريکا درباره توافق هستهاي اشاره کرده است. مسير اول، تشويق آمريکا به پايبندي به برجام و مسير دوم يا پلان ب بدون توجه به تصميم و اقداماتي که آمريکا اتخاذ ميکند، به برجام پايبند بمانند. اين مسير شامل مقررات بازدارنده، مشارکت بلندمدت در انرژي و کنسرسيوم غنيسازي است. در اين مقاله همچنين به نتايج يک نظرسنجي از نگاه مديران ارشد بينالمللي به موضوع سرمايهگذاري در ايران نيز اشاره شده است. نويسنده در پايان به ايران پيشنهاد داده به جاي خروج کامل از توافق بهتر است به توافق پايبند باقي بماند و پيوندهاي اقتصادي خود را با اروپا حفظ کند. روز دوازدهم ژانويه(۲۲دي) دولت دونالد ترامپ براي تصميمگيري درباره ادامه پايبندي به توافق هستهاي، به خود چهار ماه مهلت داد. ترامپ با تمديد قانون تعليق تحريمهاي هستهاي، پايبندي کاخ سفيد به توافق هستهاي را نشان داد، اما با استفاده از فرصت فراهم آمده، تحريمهاي تازهاي را عليه ايران برقرار و تهديد کرد چنانچه تا دوازدهم ماه مه، کنگره با کشورهاي اروپايي نتوانند درباره اصلاح مفاد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به توافق برسند، آمريکا از اين توافق خارج خواهد شد. نوع رويکرد دولت آمريکا به توافق هستهاي، ادامه حيات آن را تا حدودي بهخطر انداخته و افزون بر اين مسووليت اتخاذ تصميم درباره اين توافق را به دوش طرفهاي ديگر بهويژه کشورهاي اروپايي انداخته است. البته ضرورتي ندارد که اروپا در برابر اتمام حجت و ضربالاجل ترامپ تسليم شود. کشورهاي اروپايي (انگليس، فرانسه و آلمان) با استفاده از اين فرصت چهارماهه ميتوانند دولت آمريکا را به ادامه پايبندي به توافق هستهاي تشويق کنند و در عين حال خود را براي يک برنامه ديگر آماده کنند: بدون توجه به تصميم و اقداماتي که آمريکا اتخاذ ميکند، به توافق هستهاي با ايران پايبند باقي بمانند. اروپا که از زمان امضاي توافق هستهاي مبادلات تجاري خود با ايران را به دو برابر دوران پيش از آن افزايش داده است، از قرار نقش مهمي در حفظ توافق هستهاي بر عهده دارد. گرچه کشورهاي اروپايي نميتوانند همه مقامات آمريکايي را براي حفظ توافق هستهاي ترغيب کنند، اما ميتوانند بسياري از آنها را به ادامه پايبندي به اين توافق ترغيب کنند. ترامپ با صراحت اعلام کرده است براي اينکه آمريکا به توافق هستهاي پايبند بماند، کنگره و اروپا بايد بند مربوط به تاريخ انقضاي مدت اعتبار اين توافق را که بعد از آن ايران ميتواند فعاليتهاي هستهاي خود را به سرعت افزايش دهد، لغو کنند (ايران هرگز به لغو اين بند از توافق تن در نخواهد داد و در ضمن زماني که براي انقضاي اعتبار توافق پيشبيني شده آنچنان دور است که فرصت و زمان کافي براي يک قرارداد متمم وجود دارد). ترامپ در ضمن بر اين نکته پافشاري ميکند که بازرسان هستهاي سازمان ملل متحد به مراکز نظامي ايران دسترسي آزادانه داشته باشند و اينکه براي فعاليتهاي غيرهستهاي ايران نيز همچون برنامه موشکهاي بالستيک تحريمهايي در نظر گرفته شود. چنين اقدامي بهويژه اگر بهصورت يکجانبه از سوي دولت آمريکا صورت گيرد، در اصل نقض توافق هستهاي تلقي خواهد شد. درخلال سه ماه گذشته، کشورهاي اروپايي هم با خود ترامپ و هم کنگره به رايزني پرداختهاند تا آنها را متقاعد کنند که توافقي مستحکمتر را نميتوان روي ويرانههاي توافق موجود بنا کرد، توافقي که با ظرافت تمام از طريق چند سال گفتوگوهاي چندجانبه به دست آمده و اينکه بهترين مسير براي تقويت توافق هستهاي اجراي دقيق آن از سوي هر دو طرف و در نهايت از طريق گفتوگو است و سرانجام اينکه آسيب زدن به توافق هستهاي مانع از آن خواهد شد که بتوان توجه را روي برنامه موشکي، فعاليتهاي منطقهاي و پيشينه حقوق بشر ايران معطوف کرد. پلان ب چنانچه واشنگتن گوشي شنوا در اين زمينه نداشته باشد، در آن صورت اروپاييها ميتوانند به سمت «برنامه ب» گام بردارند: حفظ درونمايه اصلي توافق بدون توجه به گزينهاي که آمريکا در پيش ميگيرد، درست همانند تلاش جامعه بينالمللي براي نجات توافق آب و هواي پاريس که آمريکا اعلام کرده قصد دارد از آن خارج شود، يا کشورهاي حوزه اقيانوس آرام که پس از خروج آمريکا از پيمان مشارکت دو سوي اين اقيانوس، به توافق ديگري در زمينه تجاري دست يافتند. پافشاري کشورهاي اروپايي بر حفظ توافق هستهاي، بيشتر از آنکه از ملاحظات اقتصادي سرچشمه گرفته باشد از محاسبات سياسي ناشي ميشود، چون از آن بيم دارند که تنشهاي منطقه ابعاد گستردهتري پيدا کند، فعاليتهاي هستهاي ايران بدون محدوديت از سرگرفته شود و اينکه قابل اعتماد و اطمينان بودن توافقهاي بينالمللي، از ميان برود. همانگونه که يک مقام آلماني چندي پيش گفت تجارت خارجي آلمان يک هزار ميليارد دلار است و از اين رقم، فقط بيست و دو صدم درصد به ايران اختصاص دارد. به همين علت عادلانه نيست که گفته شود منافع تجاري انگيزه اصلي دولت آلمان در حمايت از توافق هستهاي است. مقررات بازدارنده يکي از راههايي که کشورهاي اروپايي ميتوانند فراتر از حمايت لفظي از توافق هستهاي در پيشبگيرند، احياي «مقررات بازدارنده» است که مانع از آن ميشود که دولت آمريکا بتواند به بهانه نقض توافق هستهاي، ايران را تحريم کند. اتحاديه اروپا براي نخستين بار در سال ۱۹۹۶ براي در امان نگه داشتن اعضاي خود از تحريمهاي فرا سرزميني آمريکا به علت تجارت با ايران و کوبا، اين مقررات را به اجرا درآورد. اين ترفند و به همراه آن تهديد به شکايت از آمريکا به سازمان تجارت جهاني سبب شد تا آمريکا بيش از ۱۰ سال از اجراي قانون فرا سرزميني فوق خودداري کند. گرچه اين قانون همچنان موجود است اما در سال ۲۰۰۶ با پيوستن اتحاديه اروپا به آمريکا در برقراري تحريمهاي شديد عليه ايران، اين مقررات کنار گذاشته شد. اروپا ميتواند با از سرگيري «مقررات بازدارنده» به آمريکا با صراحت بگويد که حاضر نيست به اقدامات نامعقول اين کشور عليه ايران تن در دهد و اينکه جريمههايي را که شرکتها به علت تجارت با ايران از سوي آمريکا متحمل ميشوند به آنها پرداخت خواهد کرد. مقامات اروپايي تاکنون از متوسل شدن به چنين اقداماتي که به ندرت به اجرا گذاشته شده و ممکن است در صورت جريمه کردن بانکها و شرکتهاي عمده يکديگر، به جنگ تجاري بين اروپا و آمريکا منجر شود، به شدت اکراه داشتهاند. اما هزينه خشمگين ساختن آمريکا قابل توجيه خواهد بود، اگر بخواهند ايران برنامه هستهاي خود را از سر نگيرد و در پي آن آمريکا يا اسرائيل براي متوقف کردن ايران، به اقدام نظامي متوسل نشوند. مشارکت بلندمدت در انرژي اروپا در ضمن ميتواند با ايران در زمينه مشارکت بلندمدت در زمينه انرژي وارد مذاکره شود، چنين اقدامي در واقع نشان خواهد داد که اروپا همچنان به تعهدات خود در قبال توافق هستهاي پايبند است. براي غلبه يافتن بر تنگناي شديدي که بانکها به علت ترس از برقراري سريع تحريمهاي لغو شده با آن روبهرو هستند، پايين بودن استانداردهاي بانکي ايران و شفاف نبودن اقتصاد اين کشور، يک نهاد رسمي اروپا، مانند بانک بازسازي و توسعه اروپا ميتواند به شرکتهاي کوچک و متوسط کمک کند تا به طرفهايي که در ايران با آنها همکاري دارند، اطمينان دهند که از سوي اروپا و سازمان ملل متحد تحريم نخواهند شد. چنين اقدامي شبيه همان برنامهاي خواهد بود که بانک بازسازي و توسعه اروپا در پي فروپاشي شوروي در دهه ۱۹۹۰ در شرق اروپا به اجرا درآورد. اين بانک به کشورهاي عضو بلوک شرق شوروي کمک کرد تا از طريق آزادسازي فعاليت بازار، اصلاح قوانين بانکداري و ايجاد چارچوبهاي قانوني، بخشخصوصي خود را گسترش دهند. اتحاديه اروپا سرگرم بررسي اين نکته است که آيا به ايران اجازه دهد که بهعنوان شريک به عضويت بانک سرمايهگذاري اروپا درآيد که در صورت تحقق اين امر، ايران اين امکان را خواهد يافت تا از اتحاديه اروپا وام دريافت کند. اروپا ميتواند اين فرآيند را شتاب بخشد و اين امکان را فراهم آورد تا بانک سرمايهگذاري اروپا با بخشخصوصي در ايران همکاري و به توسعه زيرساختهاي اين کشور کمک کند. بند غروب آفتاب اروپا براي برطرف ساختن نگرانيهاي مربوط به بند انقضاي اعتبار توافق هستهاي که به «سانست» يا غروب آفتاب معروف است، ميتواند کنسرسيوم غنيسازي اروپا را به نزديک شدن به ايران تشويق کند تا يک کارخانه چندمليتي غنيسازي اورانيوم در اين کشور احداث شود. افزايش مشارکت و سرمايهگذاري در برنامه هستهاي ايران، جامعه بينالمللي را قادر خواهد ساخت تا بر فعاليتهاي هستهاي ايران حتي پس از پايان اعتبار توافق هستهاي نظارت کند. با اينکه اين گونه اقدامات به روشني نشان خواهد داد که اروپا در محترم شمردن تعهدات خود در قبال برجام جدي است، اما تاثير اقتصادي چنين اقداماتي چندان مشخص نيست. در ضمن، آيا بانکها و شرکتهاي اروپايي وقتي خود را در برابر دو گزينه بازار ۱۹ هزار ميليارد دلاري آمريکا و بازار ۴۰۰ ميليارد دلاري ايران ببينند حاضر خواهند شد با ايران وارد دادوستد شوند؟ نتيجه يک نظرسنجي اختصاصي از مديران ارشد ۶۰ شرکت بينالمللي که فعالانه براي تجارت با ايران تلاش ميکنند، نشان ميدهد که ۸۳درصد از امکان تحميل تحريمهاي يکجانبه نگرانند و ۷۹درصد نيز ورود به بازار ايران را در پي اجرايي شدن توافق هستهاي در سال ۲۰۱۶ به تعويق انداختهاند. چنين به نظر ميرسد که خودداري ترامپ در ماه اکتبر از تاييد پايبندي ايران به توافق هستهاي با اينکه پيامد عملي فوري به همراه نداشته اما به هر حال بر برنامهريزيهاي آتي حدود نيمي از شرکتهايي که در اين نظرسنجي شرکت داشتهاند، تاثير منفي داشته است. نکته جالب توجه اينکه ٦٤ درصد از مديران ارشد شرکتهاي بينالمللي که در اين نظرسنجي شرکت داشتهاند بر اين باورند که حتي در صورت خروج آمريکا از توافق هستهاي اين توافق به احتمال زياد يا تا حدودي به قوت خود باقي خواهد ماند. ۵۸ درصد از اين مديران گفتند چنانچه ايران به توافق هستهاي پايبند باقي بماند، از سرگيري «مقررات بازدارنده» ميتواند در تصميمگيريها براي سرمايهگذاري در ايران تاثير مثبت برجاي بگذارد. نکته قابلتوجه اينکه بسياري از شرکتهايي که مديران ارشد آنها در اين نظرسنجي شرکت داشتهاند، با توجه به تحريمهايي که آمريکا عليه شرکتهايي که با ايران دادوستد داشتهاند برقرار کرده است از تجارت با ايران خودداري کردند اما ۳۳ شرکت نيز در فاصله سالهاي ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ که اوج تحريمهاي چندمليتي عليه ايران بود، به تجارت با اين کشور ادامه دادند. مديران اينگونه شرکتها براي در امان ماندن از تحريمهاي آمريکا به ترفندهاي مختلف از جمله فروش بخش اعظم سهام خود به شرکتهاي ديگر، اعطاي پروانه ساخت يا فعاليت و همچنين راهبرد کاهش خطر (از جمله کاهش جاي پاي خود در بازار آمريکا) براي در امان نگه داشتن تجارت خود با ايران در آن شرايط دشوار، متوسل شدند. اينگونه تدابير و اقدامات نشان خواهد داد که دولتهاي اروپايي و دستکم برخي از شرکتهاي اروپايي آمادهاند حتي در صورت خروج آمريکا از توافق هستهاي همچنان به اين توافق پايبند باقي بمانند. اروپاييها ميتوانند با اتخاذ چنين تدابيري توافق هستهاي را نجات دهند و به ايران ثابت کنند که با حضور يا بدون حضور آمريکا، راهي به سوي آينده وجود دارد، اينکه بدون توجه به گزينهاي که آمريکا در پيش ميگيرد، تهران به جاي خروج کامل از توافق هستهاي بهتر است به توافق پايبند باقي بماند و پيوندهاي اقتصادي خود را با اروپا حفظ کند. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در تلگرام https://t.me/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar