فاصله روحانی از وعدهها؛ اتفاقا«ضدامید» بود
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
زمستان رو به پايان است، زمستاني که برخلاف بهار پر از اميد و هيجان، رنگ و بوي اعتراض و نااميدي از سوي بخشهايي از جامعه ايران اعم از زنان و مردان در پي داشت. بنابراين اگرچه امروز پس از گذشت اعتراضات دي ماه زمان مناسبي براي شنيده شدن صداي خواستههاي مردم به مسئولان و ايجاد بستري براي يک گفتوگوي دو سويه است تا جامعه احساس کند که به سخنان و خواستههايش توجه ميشود و مطالباتش به تدريج رنگ و بوي واقعيت به خود ميگيرد اما اين امر مهم، بستگي به رويکرد و برنامههاي آتي دولت و ارتباط مسئولانه و صميمانه دولتمردان با جامعه و مردم با آنها دارد. زيرا به تعبير تحليلگران، امروز با توجه به شرايط موجود زمان مناسبي براي شنيده شدن خواستههاي جوانان و دادن فرصت به آنهاست به ويژه زناني که طي سالهاي اخير انتظار داشتند مطالباتشان در چهارچوب قانون محقق شود و گوشي براي شنيده شدن خواستههايشان وجود داشته باشد. در اين راستا و براي بررسي اعتراضات دي ماه مردم به معيشت و دختران به حجاب و راهکارها، فاطمه دانشور عضو شوراي شهر چهارم و کنشگر مسائل زنان با «آرمان» به گفتوگو پرداخته است که در ادامه آن را ميخوانيد.
ارزيابي شما از اعتراضات دي ماه و رفتارهاي اخير از سوي برخي دختران چيست؟
اعتراضات در دي ماه بيشتر مربوط به وضعيت معيشت و اوضاع نامطلوب اداره شهر بود. زيرا مردم در حوزههاي مختلف از قبيل اقتصادي، آلودگي هوا و حتي امداد رساني به مناطق زلزله زده و... نسبت به عملکرد مسئولان و ساير نهادهاي متولي ناراضي هستند و اين ناراحتي را در دي ماه نشان دادند. البته اعتراضات در آغاز يک حرکت سياسي بود اما ادامه اعتراضها به دست مردم ناراضي از وضعيت معاش افتاد. در اين ميان، دختران و زنان هم اعتراضاتي نسبت به برخي محدوديتها داشتند. بنابراين در مجموع علت همه نارضايتيها و اعتراضات بيشتر در نبود فضاي گفتوگو در کشور است. زيرا چندان فرصتي براي گفتوگو به نسل جوان داده نميشود در حاليکه ممکن است نسل جوان خواستهها و درخواستهايي داشته باشد که نسبت به خواستهها و انتظارات نسلهاي دهه نخست انقلاب يا قبل از آن متفاوت باشد. بنابراين بايد به نسل جوان اجازه داد تا خواستههاي خود را مطرح کند. چون در کشور فضاي گفتوگوي دوسويه ميان مردم و مسئولان وجود ندارد پس از مدتي خود را به صورت واکنشهاي منفي نشان ميدهد. آنچه بسيار مشهود است نارضايتي مردم از هر دو جريان سياسي اصلاحطلب و اصولگراست. جامعه از اصولگرايان به دلايلي ناراضي بودند اما اصلاحطلبان هم نتوانستند تصميمات صحيحي اتخاذ کنند و فرصت سوزي کردند. برخي اعتقاد دارند که رويه و روشي که اتخاذ شده کند و در مواردي حتي شائبه بيتفاوتي بهوجود ميآورد. به نظر ميرسد که برخي دچار روزمرگي شدهاند در صورتي که جامعه براي انتخاباتي هيجان داشت و اميدوار بود به دنبال آن تغيير ملموسي ببيند اما نه تنها چنين تغييري ديده نشد بلکه در مواردي شرايط نسبت به قبل دشوارتر شد.
با اين وجود معتقديد که در اعتراضات اخير از سوي زنان مطالبات جمع شده بسياري دخيل بوده است؟
مسائل مختلفي نظير تبعيض و نابرابري، تفکيک جنسيتي، بيکاري، آسيبهاي اجتماعي، نبود فضاي لازم براي بروز استعدادها و تواناييها، عدم تخصصسالاري و... همه اين مسائل دست به دست يکديگر داد و خود را آنطور نشان داد.
اگر قبول داشته باشيم که حجاب مساله بسيار مهم فرهنگي است، آيا برخوردهاي سياسي ميتواند اين فضا را تلطيف کند و به مطالبات زنان پاسخ دهد؟ آيا برخوردهاي سخت منجر به بدبيني و نااميدي نميشود؟
به طور يقين برخورد نامناسب با مسائل فرهنگي، بدبيني و نااميدي را در پي خواهد داشت. اما به طور کل، فضاي جامعه بايد از تنش و زدوخورد سياسي دور باشد. وزارت کشور بايد شرايطي را براي اعتراضات قانوني و رسيدن صداي مردم به گوش مسئولان فراهم کند. احزاب بايد با مردم به گفتوگو بپردازند. اينجاست که نقش احزاب به خوبي روش ميشود اما متاسفانه کارکرد احزاب انتخاباتي است و پس از انتخابات، احزاب در لاک خود فرو ميروند. پس از آن درانتخابات بعدي مردم متوجه ميشوند که حزبي به اين نام وجود دارد. احزاب در طول سال هيچ فعاليتي ندارند. در صورتي که حزب بايد فضايي باشد تا جوانان از هر طيفي در سنين مختلف نظرات و مشکلاتشان را مطرح کنند و به مسائل و مشکلات دختران و پسران پاسخ داده شود. وزارت کشور بايد آزادي عمل بيشتري به احزاب دهد. براي نشست احزاب مجوز صادر کند. فعاليتها بسيار محدود است. بخش عظيمي از اين محدوديتها متوجه وزارت کشور است که براي نشستهاي حزبي به احزاب مجوز نميدهد و احزاب نيز فضايي براي تعامل با جوانان فراهم نميکنند تا دختران و پسران مسائل خود را مطرح کنند. بنابراين، اين موارد امروز سبب گشته که فضايي براي گفتوگوي جوانان با مسئولان وجود نداشته باشد و در نهايت دختران و پسران به فضاي مجازي پناه ببرند. جمع شدن نااميدي و ناراحتي در فضاي مجازي هم ميتواند مشکلساز باشد.
چرا عدهاي با سياسي کردن مساله سعي در ناديده گرفتن مطالبات زنان دارند؟ برخوردي که سالهاست با چنين مسائلي صورت گرفته و نتيجه آن هم ديده شده اما تغييري در اين رويه ديده نميشود.
بهرغم اينکه بارها دلسوزان جامعه به مسئولان گوشزد کردند که نبايد با مسائلي نظير حجاب، که يک امر فرهنگي است، برخورد سياسي شود اما با اين همه، باز هم گاهي شاهد چنين برخوردهايي هستيم. قطعا مساله دختران تنها اين مورد خاص نيست بلکه زنان مطالبات بسيار زيادي از مسئولان دارند که بايد به آن توجه شود. به هر روي زنان نميتوانند بسياري از محدوديتها و تبعيضها را تحمل کنند و در نهايت دست به اعتراض ميزنند. نهادسازي به درستي در ايران صورت نگرفته است. نهادهايي هم که در کشور شکل گرفته، کارکردهاي خاصي براي اهداف خاصي دارند. اين نهادها آن طور که بايد فعاليت مدني ندارند. بنابراين اين وضعيت واکنشهايي نظير رخدادهاي اخير را در پي خواهد داشت. اساسا درآوردن روسري و بر سر يک چوب گذاشتن رفتاري عاقلانه و زيبنده نيست. دولت بايد بستر لازم براي اعتراض مدني و گفتوگوي افراد با مسئولان را فراهم کند. بايد صداي نسل جوان شنيده شود و بپذيريم که افکار دهه انقلاب با نسل جوان تفاوتهايي دارد و کشور و آينده متعلق به نسل جوان است. جوانان بايد فرصت گفتوگو با مسئولان و تعيين سرنوشتشان را داشته باشند. امروز هر گونه اعتراضي نسبت به شرايط بايد در چهارچوب قانون اساسي و دور از خشونت و تنش باشد.
برخي موضوع اخير دختران را به اعتراضات خياباني دي ماه ربط دادند، ارزيابي شما چيست؟
مردم به ويژه زنان طي دورههاي مختلف دچار خستگيهاي مزمن شدند که اين خستگي خود را به صورت اعتراض دي ماه نشان داد. اين خستگيهاي مزمن ناشي از وضعيت معيشت، بيکاري، تبعيض و نابرابري و... مردم را ناراحت ميکرد به ويژه اينکه جامعه در انتخابات 96 به آقاي روحاني رأي داد و در مقابل انتظار تغيير از او داشت. البته مقصود اين نيست که روساي جمهور قبلي به وعدههاي خود عمل کردند بلکه اگر آقاي روحاني در دور دوم توانست سکان دولت را در اختيار بگيرد، به اين دليل بود که طرف مقابل رأي نياورد. اما پس از گذشت چند ماه از آغاز کار دولت باز هم ديدند اتفاقي در تحقق خواستههايشان رخ نداد از اين رو دست به اعتراض زدند. امروز مردم شرايط بسيار سختي را به ويژه از منظر اقتصادي تحمل ميکنند. از سوي ديگر مسئولاني بر روي کار آمدند که از نظر تخصصي چندان قوي نيستند. در نهايت مردم نگراناند به دولت يا شرايطي در کشور اميدوار باشند اما در نهايت تغيير محسوسي در وضعيت اقتصادي بهوجود نيايد. هنوز وضعيت اختلاسگران روشن نيست. با مساله فساد آن طور که بايد برخورد نميشود. مردم نگران از دست رفتن سرمايه و داراييهايشان هستند. وقتي نرخ دلار افزايش مييابد ارزش داراييهاي مردم کاهش مييابد. زنان نيز اميدوار بودند که مطالباتشان در دولت دوم آقاي روحاني محقق ميشود اما با کمال تاسف هيچ تغييري رخ نداد. قطعا اين وضعيت واکنشهاي مختلفي مانند اعتراضات خياباني دي ماه را به دنبال دارد. ضمن اينکه سرمايههاي اجتماعي مانند خروج نخبگان از کشور يکي ديگر از اين واکنشهاست. وقتي کشور از نيروهاي نخبه خالي شود افرادي بر روي کار ميآيند که از تخصص کافي برخوردار نيستند. علاوه بر اين، لازمه پيشرفت کشور اداره امور به دست افراد متخصص است. آقاي روحاني بر خلاف انتظار از نيروهاي متخصص استفاده نکرد. نه تنها در دولت بلکه در شهرداري و شوراي شهر هم از نيروهاي متخصص استفاده نشد. حتي در روش و منش شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان تخصصسالاري جايگاهي ندارد.
در مجموع برخورد مسئولان چگونه بايد باشد؟
رئيسجمهور و وزراي دولت بايد بيشتر با مردم به گفتوگو بپردازند و فرصت گفتوگوي مردم با خود را ايجاد کنند. زيرا همواره شيوه به اين شکل بوده که مسئولان سخنگو باشند و مردم بشنوند اما بايد بستري فراهم شود که مسئولان شنونده و جوانان سخنگو باشند. رئيسجمهور نبايد از مردم فاصله بگيرد و بايد شرايطي از سوي رسانهها به ويژه رسانه ملي فراهم شود که اقشار مختلف مردم فرصت گفتوگو با رئيسجمهور و وزرا را داشته باشند. رئيسجمهور اگر نخواهد مشکلات و محدوديتها را با جامعه در ميان بگذارد، شايعاتي به وجود ميآيد. شايعاتي مبني بر اينکه مبادا فشارهايي وجود دارد و اين فشارهاي پشت پرده مانع عملکرد رو به جلوي دولت ميشود. اين مسائل نيازمند تعامل و ارتباط صميمانه دولت با مردم و مردم با دولت است. علاوه بر اين تنها سخن گفتن کافي نيست، امروز مردم فشارهاي بسياري را تحمل ميکنند و در انتظار محقق شدن مطالبات و خواستههاي مطرح شده در انتخابات هستند. بنابراين جامعه بايد در عمل، تحقق وعدهها را ببيند. در غير اين صورت پيامدهاي نامطلوبي درپي خواهد داشت.
آيا تفکيک جنسيتي با توجه به افزايش آگاهي عمومي براي جامعه نقص محسوب نميشود؟
ما هيچ گاه در مساله برابري حقوق جنسيتي رتبه مطلوبي نداشتهايم. در بسياري از مقاطع، مصاديق تفکيک جنسيتي شنيده نميشود. قطعا تفکيک جامعه کنوني دختران که تحصيلاتشان نسبت به گذشته افزايش يافته و حضور اجتماعي پررنگتري دارند، روند مطلوبي نيست. بنابراين با توجه به اين وضعيت زنان تفکيک جنسيتي را برنميتابند و بايد راهکاري براي آن ارائه شود. به طور کل، امروز متاسفانه شاهد تغييرات اثر بخش چنداني در اين زمينه نيستيم.
در دولت آقاي روحاني، سه جايگاه معاونت به خانمها مولاوردي، ابتکار و جنيدي تعلق گرفت. آيا زنان بايد به اين جايگاه راضي باشند؟ چگونه بايد اين موضوع را توضيح داد که زنان به پستهايي در اين حد رضايت داشته باشند اما مردان براي رياستجمهوري رقابت کنند؟
متاسفانه در اين حوزه با محدوديتي مواجه هستيم که برخي زنان در شکلگيري آن سهم داشتهاند. اين زنان با مسئولان تراز اول کشور در برههاي نسبت داشته و فعاليتهاي سياسي اندکي هم داشتهاند. اين افراد تشکلهايي در حوزه زنان ايجاد کردند که بازهم متاسفانه اين فضاها کارکرد سياسي داشتهاند. اين تشکلها در دوران انتخابات کنگره و نشست برگزار ميکنند و شعار سر ميدهند. زماني که نتايج انتخابات مشخص شد اين افراد ديگر جايي ندارند تا مسائل خود را مطرح کنند. در کشور هنوز نهادهاي مدني به مفهوم واقعي شکل نگرفته است تا زنان در آن نهادها سخنان خود را مطرح کنند. آنچه که در دادن پستها مشهود بوده بيشتر توصيه محوري بود نه تخصص محوري. اين خود آفت بزرگي است که بخش بسياري از جامعه اعم از زنان و مردان را نسبت به خود معترض ميکند.
در نهايت مطالبات جامعه از قبيل خواستههاي زنان در احترام به حقوق اجتماعي آنها، رفع نابرابريهاي اجتماعي و ارزش و سهم قائل شدن براي آنها در پستهاي کلان بهکجا کشيده خواهد شد؟
اين موارد مسائلي است که بارها صاحبنظران و دلسوزان به دولت و مسئولان گوشزد کردند که بايد صداي جامعه را بشنوند. زيرا وقتي مسئولان دچار روزمرگي ميشوند جوانان متعهد و وطندوست به اين نتيجه ميرسند که بايد جريان سومي خلق کنند که در چهارچوب قانون حرکت کنند که انگيزه و هدفش کار براي کشور و مردم باشد. به نظر ميرسد که هيچ يک از دو جريان اصولگرا و اصلاحطلب نتوانستهاند مرهمي بر روي دردهاي مردم بگذارند و کار خاصي براي حل مشکلات کشور انجام دهند به همين دليل معتقدم که جوانان متخصص و انديشههاي نو در چهارچوب قانون اساسي بايد جريان سومي رقم بزنند که شايد تغييري در تحقق مطالبات جوانان ايجاد شود.
تاکنون عملکرد مطلوب و ملموسي از زنان شوراي پنجم حتي در مسائلي نظير آسيبهاي اجتماعي مشاهده نشده است، علت چيست؟
از همان ابتدا نسبت به ليست شورا انتقاد وجود داشت. جريان اصلاحات اميد مردم را نااميد کرد. زيرا از افراد متخصص در شورا استفاده نکرد. قطعا در انتخابات آتي نيز ممکن است بازهم اصلاحطلبان از افراد متخصص عبور کنند و اين با رويه اصلاحطلبي سازگاري ندارد. بزرگترين انتقادي که نسبت به شورا و مجلس ميتوان مطرح کرد، عدم بهکارگيري افراد متخصص است. در همان انتخابات شوراها به جريان اصلاحات گفتم که اگر اصلاحطلبي اين است من اصلاحطلب نيستم. زيرا فرصت سوزيها، عدم شفافيت و عبور از تخصصها ويژگي اصلاحطلبان است و اين موارد انتقاد من به آنها در انتخابات اخير بوده است. اما درباره عملکرد زنان در شوراي پنجم بايد اذعان داشت که تاکنون نتيجه ملموسي از عملکرد شوراي پنجم و زنان اين شورا مشاهده نشده، در حوزه آسيبهاي اجتماعي که به هيچ روي درباره آن سخن گفته نميشود و اساسا شوراي پنجم به ويژه زنان، آن طور که بايد به مسائل مربوط به آسيبهاي اجتماعي ورود نکردهاند. اگرچه در شوراي چهارم آسيبهاي اجتماعي با حساسيت دنبال ميشد اما در شوراي پنجم حساسيتي بر حسب انتظار نسبت به آسيبهاي اجتماعي وجود ندارد. در حوزه مشاور زنان در شهرداري نيز اتفاق چشمگيري رخ نداده است.
با اين وجود ميخواهيد بگوييد که تغييري در وضعيت شهروندان و شهر طي چند ماه اخير صورت نگرفته است؟
به نظر ميرسد که همان روشهاي مديريتي قبلي البته با کندي بيشتر بهکار گرفته شده است. شهر به همان شيوه قبل اداره ميشود و هنوز تغيير و دگرگوني چشمگيري رخ نداده است. اين موارد اساسا به دليل ورود افراد غير متخصص به شورا و شهرداري است. فارغ از هر چيز در انتها ميخواهم بگويم که يکي از بزرگترين ايرادات اصلاحطلبان اين است که مخاطبشان بيشتر قشر متوسط جامعه است و با افراد فرودست جامعه و نيز افراد متمول نظير کارآفرينان و سرمايهگذاران ارتباط چنداني ندارند. برخلاف جريان اصلاحطلب، اصولگرايان با طبقه متوسط جامعه ارتباط برقرار نميکنند و بيشتر ارتباط آنها با فرودستان و سرمايهگذاران است. يعني هيچ يک از اين دو جريان به طور کامل عمق جامعه را نميبينند و اين يکي از ضعفهاي هر دو جريان است. اين مساله سبب شد که درباره فقرزدايي تنها در دولت اصلاحات گامهايي برداشته شود که البته کافي نبود.
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در تلگرام
https://t.me/akharinkhabar
آخرين خبر در ويسپي
http://wispi.me/channel/akharinkhabar
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar