چه کسی به دنبال مهندسی انتخابات بود؟
شرق
بروزرسانی
شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
ماجراي نامهنگاريهاي احمدينژاد نه تنها پرونده انتخابات ٨٨ ، بلکه انتخابات ٨٤ را هم باز کرده است. در واکنش به اتهام مهندسي شوراي نگهبان و دخالت نهادهاي نظامي و امنيتي در انتخابات -ادعايي که از سوي رئيس سابق دولت مطرح شده-، عباسعلي کدخدايي، سخنگوي شوراي نگهبان، خاطرهاي از انتخابات ٨٨ روايت کرده و رئيس سابق دولت را متهم کرده که خواستار مهندسي انتخابات در آن سال بوده است. برخي هم کمي عقبتر رفته و ماجراي انتخابات ٨٤ را پيش کشيدهاند و آن را تحليل کردهاند. احمدينژاد در سومين نامهاش خطاب به مقام معظم رهبري مسائل مختلفي را طرح کرده که يکي از آنها بحث انتخابات آزاد است. احمدينژاد در نامهاش برگزاري فوري و آزاد انتخابات رياستجمهوري و مجلس شوراي اسلامي، البته بدون مهندسي شوراي نگهبان و دخالت نهادهاي نظامي و امنيتي و آزادگذاردن مردم براي انتخاب را يک ضرورت فوري خوانده بود.
نقبي به انتخابات ٨٤
عباس عبدي با انتشار مطلبي تحليلي در کانال آينده با عنوان «آيا در انتخابات نهم تقلب صورت گرفته است؟» به تحليل آماري آن انتخابات و برخي اتفاقاتش پرداخته است. در اين مطلب آمده است: «انتخابات نهم به دليل نزديکي آرا، بهويژه در دور اول، حساسيت فراواني را نسبت به بروز تقلب به سود آقاي احمدينژاد برانگيخت که در اين خصوص مقايسه آراي آقاي احمدينژاد و هاشمي در دور اول و دوم ميتواند راهگشاي فهم موضوع باشد. نکته مهم اينکه آراي بالاي آقاي هاشمي بهطور معناداري در شهر رفسنجان و ديگر شهرهاي کرمان تحقق يافته است، اما آراي بالاي آقاي احمدينژاد بهطور مشخص در استانهاي يزد، اصفهان و قم و تهران تحقق يافته است. هرجا آقاي احمدينژاد آراي بيشتري کسب کرده، مشارکت افراد بيشتر بوده است؛ به عبارت ديگر حضور وي در انتخابات موجب حضور افراد جديدي در پاي صندوقها شده است که در صورت غياب وي آنان حاضر به رأيدادن نميشدند، اين واقعيت با رأي بالاي آقاي احمدينژاد نزد نيروهاي مذهبي در سه استان قم، يزد و اصفهان انطباق ندارد، زيرا اين نيروها فارغ از حضور يا عدم حضور آقاي احمدينژاد لزوما برحسب اعتقادات خودشان در انتخابات شرکت ميکردند و نميتوان تصور کرد که آنان صرفا بهواسطه حضور آقاي احمدينژاد حاضر شدهاند، ولي تنها راهي که براي تحليل اين رابطه باقي ميماند اين تحليل است که در حوزهها افزايش آراي مصنوعي رخ داده است. مگر اينکه اين ويژگيها را رد کنيم و معتقد شويم که بخش عمدهاي از رأيدهندگان به وي کساني بودهاند که نااميد از مشارکت بوده و بهطور طبيعي در انتخابات شرکت نميکردند و صرفا به دليل حضور آقاي احمدينژاد به حضور در پاي صندوق تن دادهاند. اگر رأيدهندگان به آقاي احمدينژاد در دور اول فقراي جامعه بودند، شايد اين تحليل قابل قبول بود، ولي روشن است که آراي بالاي آقاي احمدينژاد در چهار استان توسعهيافته کشور يعني تهران، يزد، قم و اصفهان و آراي بسيار کم او در استانهاي ايلام، بلوچستان، کردستان و گلستان مؤيد اين است که مسئله رأيدادن به وي حداقل در دور اول صرفا ايدئولوژيک بوده و ربطي به مسئله فقر اجتماعي و اقتصادي نداشته است. از طريق ديگري نيز ميتوان ميزان تخلف احتمالي را در دور اول سنجيد. مقايسه درصد آراي احمدينژاد و درصد مشارکت در حوزههاي مختلف معرف مناسبي براي اين امر است. بيشترين درصد مشارکت به حوزه شميرانات برميگردد حدود ٨٠٠ درصد که اين امر به دليل حضور بسيار زياد مردم در روزهاي جمعه در مناطق شميرانات است... البته يک تحليل ديگر هم براي فهم اين آرا باقي ميماند و آن اين است که تعداد قابل توجهي از افرادي که کليت نظام را قبول ندارند و حاضر به شرکت در انتخابات هم نبودهاند، تصميم گرفتهاند که به آقاي احمدينژاد رأي دهند تا مسائل به کلي حل شود، اما اين مسئله اگر براي آراي تهران قابل قبول باشد، درصد آرا در يزد، قم، اصفهان و شهرري جز با فهم افزايش نظاممند آرا قابل درک و تحليل نيست».
واکنشها به احمدينژاد
اما نخستين واکنش به نامه احمدينژاد را عباسعلي کدخدايي، سخنگوي شوراي نگهبان، داشت که ساعتي پس از انتشار نامه با ذکر خاطرهاي از ديدارش با محمود احمدينژاد در ٢٥ خرداد ٨٨ خواست تا پاسخ او را بدهد. او در کانال تلگرامياش نوشت: «ظاهرا دوشنبه ٢٥ خرداد ٨٨ بعدازظهر از دفتر رئيسجمهور وقت اطلاع دادند که آقاي رئيسجمهور ساعت ٢١:٣٠ منتظر شماست. تعجب کردم چون ارتباط و رفتوآمدي نداشتم. سؤال کردم از دفتر ايشان بپرسند موضوع چيست؟ پاسخ اين بود که برخي مسائل روز... به همراه رئيسجمهور به يکي از اتاقها رفتيم. بعد از تعارفات گفت چرا نتيجه انتخابات را اعلام نميکنيد؟ -منظور اعلام صحت انتخابات از سوي شوراي نگهبان بود- گفتم هنوز شکايتها بررسي نشده است و در زمان دريافت و بررسي شکايات هستيم. قطعا بعد از بررسي شکايات، نتيجه نهايي اعلام خواهد شد. اصرار از ايشان که نتيجه را زودتر اعلام کنيد و مقاومت از سوي من مبني بر اينکه تا زماني که شکايات رسيدگي نشود، امکان اعلام صحت انتخابات نيست. البته موضوع ديگري نيز مطرح شد که فعلا از حوصله اين متن خارج است.
يادآوري اين نکته ضروري است که اين نظر از سوي ساير اعضاي محترم شورا نه تنها مورد قبول واقع نگرديد، بلکه مهلت قانوني رسيدگي به شکايات با موافقت رهبر معظم انقلاب تمديد هم شد». کدخدايي در ادامه نوشت: «حالا بايد ديد چه کساني دنبال مهندسي انتخابات بودند؟ شوراي نگهبان يا مهندسي در کسوت مقام اجرائي؟». حسامالدين آشنا هم در مطلبي احمدينژاد را مخاطب کنايههاي خود قرار داده و نوشته است: «تو راست ميگويي! حق کلا با توست. فقط درباره عملکرد هشتسالهات هم پاسخگو باش. درمورد حاميان قبلي و منتقدان فعليات هم سخن بگو». جليلي هم در کنايهاي به احمدينژاد گفته است: «وقتي مقام معظم رهبري کسي را در مجمع تشخيص مصلحت نظام منصوب ميکند براي آن است که آن فرد نظراتش را بگويد و در آن بستر براي اصلاح امور به رهبري کمک کند. نميشود سکوت کنيد، گاهي در جلسات باشيد، گاهي نباشيد، آنجايي که بايد حضور داشته باشيد، حضور نداشته باشيد و بعد در نهايت مدعي هم بشويد». محمدعلي رامين درباره نامه احمدينژاد به رهبري معتقد است: احمدينژاد به وعده فروپاشي نظام اسلامي و حمايت شيطان دل خوش کرده است. او فقط يک شيطان حقير و ابله است که خودش را ناپلئون بناپارت پنداشته تا ميوه انقلاب را بچيند. بخشي از يادداشت احمدينژاد نامههايش را با عنوان خادم ملت امضا ميکند. محسن رضايي هم در کنايهاي به او گفته است: «عدهاي که خود را خادم ميدانند از روي جهل در کنار دشمن قرار ميگيرند، اگر کسي ميخواست نصيحت کند، نبايد ادبياتش در کنار ادبيات دشمن قرار گيرد، خدمت به مردم اين نيست که در کنار دشمن قرار بگيريم، اصلاح امور راه ديگري دارد». وزير ارشاد هم در توييترش نوشت: «بيريشگي و شارلاتانيسم دو مخاطره سياستورزي ايراني است از مشروطه که به رضاخان رسيد و از شهيد رجايي که به بدلسازي جعلياش انجاميد. از تاريخ بيشتر بياموزيم». حميد رسايي هم او را ياور شيطان ناميده و نوشته است روزگاري از حاميان پروپاقرص احمدينژاد بود و يکتنه به مصاف همه منتقدان احمدينژاد ميرفت، حالا ديگر ابايي ندارد از اينکه اعتراضات تندوتيزش را از رئيسجمهور محبوب سابقش بيان کند و آنچنان انتقاد ميکند که انگارنهانگار روزي شيفته رئيس دولت نهم بوده است.
مجريان ٨٨ چه کساني بودند
اما دستاندرکاران انتخابات ٨٨ که عباسعلي کدخدايي مدعي است مسئولان اجرائياش بهدنبال مهندسي انتخابات بودند چه کساني بودند؟ وزير وقت کشور در آن زمان صادق محصولي بود؛ همان کسي که مأموريتش با آمدن دولت دهم پايان يافت. در خرداد ۱۳۸۸ و در جريان انتخابات ۲۲ خرداد دهمين دوره رياستجمهوري، صادق محصولي وزارت کشور جمهوري اسلامي را بر عهده داشت. در آن سال به گفته محصولي براي اولينبار نتايج آرا شعبه به شعبه و صندوق به صندوق اعلام شد. او در گفتوگويي با تسنيم گفته است: «قبلا چنين کاري صورت نگرفته بود و بيشتر براي شفافسازي و رفع شبهه اين کار انجام شد، زيرا شبهه در اذهان ايجاد کرده بودند، وگرنه نيازي نبود و در انتخاباتهايي هم که در دولت آقاي خاتمي و آقاي هاشمي برگزار شده بود، چنين کاري صورت نگرفته بود، اما براي شفافيت بيشتر تصميم گرفتيم اين کار صورت بگيرد و حتي يک مورد هم کسي مدعي نشد که آراي اعلامشده با آن آرايي که در آن روز در برگزاري انتخابات به صندوق ريخته شد و مشاهده کرديم، مغايرت دارد». محصولي در ساعات اوليه بيستوسوم خرداد، محمود احمدينژاد را بهعنوان پيروز انتخابات ۱۳۸۸ معرفي کرد. اعلام زودهنگام نتيجه انتخابات توسط او و همچنين اعلام پيروزي ميرحسين موسوي قبل از پايان رأيگيري، شبهاتي درباره نتايج پديد آورد و اعتراضاتي را در اين زمينه بهدنبال داشت. کامران دانشجو هم رئيس ستاد انتخابات وزارت کشور بود. او در ۱۶ آبان ۱۳۸۷ از سوي علي کردان بهعنوان قائممقام و معاون سياسي وزارت کشور انتخاب شد. او تا قبل از آن سمت استانداري تهران را در اختيار داشت. او پس از استيضاح علي کردان در سال ۱۳۸۷ و سلب اعتماد از سوي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، با حکم محمود احمدينژاد بهعنوان سرپرست وزارت کشور ايران منصوب شده بود. دانشجو در اسفند ۱۳۸۷ و در آستانه برگزاري دهمين دوره انتخابات رياستجمهوري از سوي وزير کشور بهعنوان رئيس ستاد انتخابات وزارت کشور ايران منصوب شد.
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در تلگرام
https://t.me/akharinkhabar
آخرين خبر در ويسپي
http://wispi.me/channel/akharinkhabar
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar