آرمان امروز/
متن پيش رو در آرمان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
رئيس جمهور درچند روز گذشته طي اظهاراتي به انتقاد از برخي مديران دولتي که روزه سکوت گرفتهاند پرداخته و گفته «نميدانم مديران دولتي از چه ميترسند که صحبت نميکنند!» آقاي روحاني در اين زمينه ميتواند راهگشا باشد و خود اولين گام موثر را بردارد. اگر وي با مردم بدون هيچ سانسوري سخن بگويد و از مشکلات و موانع حرف بزند، مديران و وزراي دولت هم به اين امر مبادرت خواهند ورزيد. اخيرا بحث انتخاب شهردار جديد پايتخت مطرح شده که بيشتر اخبار و نگاهها را به بهشت دوخته است. اسامي مختلفي نيز مطرح ميشود؛ از محسن هاشمي رئيس شورا تا افرادي در سطوح ديگر اما واضح است شهرداري که انتخاب ميشود بايد تعامل مناسبي با دستگاهها و نهادهاي مختلف داشته باشد. براي بررسي مسائل اخير پيش آمده «آرمان» با سيدمصطفي هاشميطبا فعال سياسي و رئيس سابق سازمان تربيت بدني دولت سازندگي به گفتوگو پرداخته است که ميخوانيد.
اخيرا رئيس جمهور اظهار کرده که مديران دولتي بايد با مردم سخن بگويند و مردم را مطلع کنند. ارزيابي شما چيست؟
من معتقدم رئيس جمهور نيز بايد صريحتر سخن بگويد و بهخصوص مسائل و مشکلات کشور را به طور کامل با مردم در ميان بگذارد. مديران دولتي نيز بايد به تبعيت از رئيس جمهور نسبت به عملکرد خود و موانع و مشکلات با مردم صحبت کنند. منتها به نظر من در حال حاضر همه فقط وعده ميدهند که ميخواهيم براي مردم فلان کار را بکنيم، در حالي که مسئولان بايد به جاي وعده دادن و گفتار درماني مسائل و مشکلات را با مردم شفافتر در ميان بگذارند تا جامعه نيز دولت را منتخب خود ببيند و اين احساس را نداشته باشد که دولت فقط در زمان انتخابات احتياج به حمايت دارد. اکنون شرايط بهگونهاي است که بهنظر ميرسد مردم نسبت به دولت دچار ترديد شدهاند که بايد اين رويه اصلاح شود و موجب قهر جامعه با دولت نگردد. مساله ديگر اينجاست که اگر همه مديران صراحتا سخن بگويند تضادهايي در درون دولت پيدا ميشود که به صلاح دولت نيست و موجب بروز مشکلات ذهني براي مردم خواهد شد. در حقيقت اينجا شاهد نوعي پارادوکس هستيم که اگر مديران با صراحت حرف بزنند ممکن است با ديگر مديران تضاد پيدا کنند و اگر حرف نزنند مردم از واقعيتها مطلع نميشوند. مثل همين مشکلاتي که ميان وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعي با وزارت بهداشت وجود دارد يا زمينههاي ديگر و چون به هر حال افراد عقايد، نظرات و روشهاي مختلفي دارند ممکن است بيان بيپرده مطالب ناهماهنگي ايجاد کند. واقعيت اين است که همه بايد از همه مسائل اطلاع داشته باشند و ذکر اين نکته ضروري است که اگر مردم همه چيز را از زبان رئيس جمهور بدانند براي وجهه دولت و آگاهي مردم بسيار خوب است. اکنون صحبتهاي آقاي روحاني بيش از اينکه حالت بيان مساله و راه حل داشته باشد حالت خطابه دارد، در حالي که رئيس جمهور و مجموعه دولت بايد با رويکردي مردم مدارانه همه چيز را با مردم در ميان بگذارند. البته برخي مسائل نيز راه حل بروني ندارد و بايد در پشت پرده و با تعامل حل و فصل شود. اينکه برخي آقاي روحاني را بدين علت که بيش از عملکرد مستقيم تلاش دارند مسائل را به شيوه تعاملي و پشت پرده حل کنند نکوهش ميکنند، به نظرم درست نيست و روش رئيس جمهور در برخورد با مسائل کاملا مناسب و درست است. به قول معروف نميتوان هميشه مردم را عليه ديگران تير کرد. البته رئيس جمهور بايد اين مساله را نيز لحاظ کند که مردم نبايد نامحرم شمرده شوند. بايد مسائل را فيمابين حل و فصل کرد و در جهتي که منافع کشور اقتضا ميکند حرکت کرد. برخي اوقات منافع برخي از افراد با منافع ملي در تضاد است و در حقيقت آنچه که بايد وجه مشترک رئيس جمهور، مردم وزرا و ساير عناصر حکومتي باشد اين است که در جهت رشد کل کشور عمل شود نه در جهت راضيکردن برخي افراد يا حتي قاطبه مردم. ممکن است حتي شيوهاي اتخاذ شود که مورد خوشايند قاطبه مردم نباشد، اما به پيشرفت کشور بينجامد. اين مورد بايد در مورد مسئولان و مردم همواره سرلوحه کار قرار گيرد.
به نظر شما دولت در جهت رضايتمندي مردم بايد دست به چه کارهايي بزند؟
دولت اگر واقعا بخواهد به نفع کشور کارکند خيليها از دولت ناراضي ميشوند، دولت يا در سطح بالاتر هيات حاکمه درصدد اين هستند که به نوعي مردم را راضي نگه دارند، که اين مساله غير ممکن است. مثل همين عملکرد 8ساله آقاي احمدينژاد که با پول پخش کردن در بين مردم سعي داشت مردم را در رضايت کامل قرار دهد که اين عمل بسيار به زيان کشور تمام شد. من گفته بودم اگر پولي که تاکنون بين مردم پخش شده به سرمايهگذاري در بخشهاي مختلف اختصاص پيدا ميکرد ما ميتوانستيم حداقل 1000 کارخانه 250 ميلياردي درست کنيم، اما روش پوپوليستي احمدينژاد در جهت رضايت مردم با پول پخش کردن موجب شد که مشکلات چند برابر شود. در حالي که اگر اين سرمايهها درست و به جاي خود مصرف ميشد، با اين پول واحدهاي توليد ايجاد ميگرديد و فرصتهاي شغلي پديد ميآمد. راضي کردن مردم به ظاهر شيوه خوبي نيست بلکه بايد سياستهاي مناسب و روشن کردن مردم ولو اينکه به زيان مردم باشد سرلوحه عملکرد دولت قرار گيرد. اينکه بخواهيم به روش پوپوليستي و پخش پول مردم را راضي نگه داريم با اين صحبتها کسي راضي نميشود کما اينکه در بحث يارانهها با اينکه به مردم يارانه نقدي پرداخت شد، اما مردم ناراضي بودند. دولت احمدينژاد اين حقيقت را درک نکرد که با توزيع پول در ميان مردم چيزي دست مردم را نميگيرد و کار مورد نظر نيز به سرانجام نميرسد. حتي اين مساله موجب ميشود که مردم ناراضيتر شوند. بنابر اين شيوه حکومتداري اين نيست که مردم را با يک شکلات راضي کنند بلکه بايد درصدد رضايتمندي کشور برآمد. مسائل و مشکلات ديگر از جمله بحران آب نيز به همين صورت است، شيوه حکومتداري با شيوه پوپوليستي متفاوت است. گرچه متاسفانه همه دولتهاي ما به نوعي پوپوليست بودهاند.
اخيرا رئيس جمهور اظهار داشته که برخي مخالف دانستن و اطلاع يافتن مردم هستند و با فضاي مجازي و پيامرسانها مخالفت ميکنند. به نظر شما چرا برخي مخالف دانستن مردم هستند و راه اطلاع مردم را مسدود ميکنند؟
در گذشته که نوار ممنوع و قاچاق زياد بود، افراد نوارها را از خارج ميآوردند و در اينجا تکثير ميکردند. اينگونه بود که سياست محدوديت و ممنوعيت پاسخ نداد و اکنون نيز پاسخ نميدهد. جلوي گردش اطلاعات را نميتوان گرفت بلکه بايد اطلاعات صحيح در کنار ساير اطلاعات در اختيار مردم قرار گيرد. آنهايي که دليل محدود و مسدود کردن شبکههاي اجتماعي را امنيت ميدانند؛ امنيت اين نيست که صرفا به پيامرسانهاي داخلي توجه شود بلکه بايد پيامرسانهاي خارجي نيز بتوانند فعاليت کنند و در فضايي رقابتي مردم خود دست به انتخاب ميان پيامرسانهاي داخلي و خارجي بزنند. خود مردم به حدي داراي قدرت تشخيص و ادراک هستند که بتوانند مطالب راست و دروغ را از هم تشخيص دهند. اگر کارهاي خوب گفته ميشود، بايد کارهاي بد هم گفته شود. بعضا از تريبونهاي داخلي از برخي کارهاي بد دفاع ميشود که بايد در اين امر تجديد نظر صورت گيرد. اگر بر اساس حقيقت عمل کنيم و مردم خود آگاه شوند هيچ شبکهاي نميتواند بر روي مردم تاثير بگذارد. از اين جهت بايد از عملکردها و اظهارات خوب دفاع کرد و متقابلا کار و اظهارات ناپسند را تقبيح کرد و با صداقت با مردم روبهرو شد. اگر در برخورد با مردم صداقت داشته باشيم پيامرسان داخلي و خارجي تفاوتي نميکند. امروز مردم خود همه چيز را بهتر ميدانند و شرايط جامعه به گونهاي است که نميتوان هرچيزي را به مردم تحميل کرد. پس بهتر است که با شفافيت و نگاه آزاد به دسترسي مردم به اطلاعات نگريست.
از ابتداي تشکيل دولت دوازدهم شاهديم که جرياني درصدد زمينگير کردن دولت است؛ از ناآراميهاي دي ماه تا مساله ارزي اخير. تحليل شما از اين وقايع چيست؟
به نظر من اين مساله را بايد از دو منظر نگاه کرد، نخست اينکه شکي نيست برخي جريانات از هر شيوهاي براي ناکام جلوه دادن دولت استفاده ميکنند و درصدد هستند که در مسائل مختلف بهخصوص حوزه اقتصادي و معيشتي دولت را ناکارآمد نشان داده و مردم را از رأي خود به اين دولت پشيمان کنند. دولت بايد به نحوي عمل کند که اين جريانات مجال عرض اندام نداشته باشند. عملکرد خود دولت در حوزه مسائل اقتصادي به خصوص مساله ارز طي چند وقت اخير مناسب نبوده و بهانهاي به دست مخالفان داده تا مساله اخير را به وجود آورند. از اين جهت بايد تيم اقتصادي دولت و بهخصوص بانک مرکزي عملکرد بهتر و مطلوبتري داشته باشند تا فضا براي چنين مسائلي فراهم نشود. هرچند من اصولا معتقد به کنترل ارز هستم و اين سياست دولت مبني بر يکسان سازي ارز را قبول ندارم بدين علت که اساسا چنين امري امکانپذير نيست. بنابراين دولت بايد بر روي ارز کنترل دقيقي داشته باشد، البته به رفع نيازها بپردازد و هرچند ممکن است کنترل مقداري فساد داشته باشد اما فسادش از شرايط فعلي قطعا کمتر است. روشي که ما بر اساس بازار جلوبرويم براي کشور ما اصلا امکانپذير نيست.
برخي مطرح ميکنند با توجه به عدم توفيق تيم اقتصادي دولت، لزوم تغييرات در بدنه اقتصادي دولت امري اجتناب ناپذير است. تحليل شما چگونه است؟
اين بحث از گذشته نيز بوده که دولت بايد در بدنه اجرايي خود در برخي حوزهها تغييراتي را اعمال کند،اما به نظر من فرد مهم نيست بلکه بايد آقاي روحاني سيطره خود را بر عمليات وزارتخانهها گسترش دهد. در اين راستا رئيس جمهور دو ابزار دارد يکي معاون اول و وديگري رئيس سازمان برنامه و بودجه که اين دو نفر بايد توانايي و اختيارات کافي در نظارت بر وزارتخانهها را داشته باشند. آقاي روحاني نيز بايد خود را در اعمال وزارتخانهها دخيل بداند و وقت بيشتري براي وزارتخانههاي زير مجموعه خود بگذارد.
ارزيابي شما از تحرکات اخير آقاي احمدينژاد چگونه است و به نظر شما چرا با توجه به اظهارات ساختارشکنانه برخوردي با وي صورت نميگيرد؟
اقدامات اخير آقاي احمدينژاد در راستاي حرکاتي است که در 8 سال رياست جمهوري خود انجام داده است. اقدامات وي اساسا در دودهه و مقطع متفاوت بر عليه نظام بوده و فقط از لحاظ شکلي متفاوت است. گرچه شايد احمدينژاد الان نيز حرفهاي خوبي بزند، اما مصداق آيه «کلمه الحق يراد به الباطل» است. يعني سخن بيان شده حق و صحيح است اما ايراد کننده گوينده آن باطل است. از آقاي احمدينژاد هيچ بعيد نيست که راه بدي را انتخاب کرده باشد، چون وي هميشه راه بد را انتخاب کرده است. نظام همواره از احمدينژاد پشتيباني کرده، اما اين عملکرد و اظهارات او ناسپاسي است و او بايد عملکرد خود را اصلاح کند. اکنون نيز اينکه نظام حريم او را دارد و نسبت به عملکرد و اظهاراتش چيزي نميگويند دليل بر درستي راه او نيست. از طرف ديگر اينکه چرا برخوردي با وي صورت نميگيرد را نيز بايد از دستگاههاي مرتبط پرسيد؛ گرچه اين پرسش جامعه نيز هست. به هر صورت شايد علت عدم برخورد با وي مصلحت سنجي نظام باشد.
اخيرا برخي اصولگرايان مطرح کردند که رئيس جمهور نظامي ميتواند کشور را نجات دهد به نظر شما اساسا چنين طرحي قابليت بحث و اجرا دارد؟
اينکه يک شخص را به لباسش مشخص کنيم خيلي سادهلوحانه است. ما در ميان نظاميان افراد بسيار رئوف و دلرحم داريم و بالعکس افراد سخت و با برنامه نيز داريم. نظاميان افرادي مختلف با ديدگاههاي مختلف هستند. آنهايي که چنين مطلبي را طرح کردهاند بايد بگويند رئيس جمهور با چه ويژگيهايي ميخواهند نه اينکه صرفا بگويند فردي نظامي رئيس جمهور شود. نه رئيس جمهور بلکه اساسا براي هر جايگاهي بايد شاخصهها و معيارهايي تعيين شود و بر اساس آن به انتخاب افراد پرداخت. اين طرح مثل اين است که بگوييم يک معلم يا استاد دانشگاه رئيس جمهور شود و هيچ گونه شاخصهاي نيز معين نکنيم. به نظر من اين نوع برخورد اصلا عالمانه و عاقلانه نيست که افراد را به لباس مطرح کنند. بايد شخصيتها و ويژگيهاي رئيس جمهور مدنظر خود را بگويند حال ممکن است آن ويژگيها در يک شخصيت نظامي پيدا شود؛ يک استاد دانشگاه يا پزشک حائز آن ويژگيها باشد. بنابر اين اين برخورد اصلا درست نيست.
با توجه به اينکه چندي است بحث انتخاب شهردار جديد تهران بسيار داغ است از ديدگاه شما کسي که بتواند کلانشهر تهران را با وجود مشکلات موجود مديريت کند بايد داراي چه ويژگيهايي باشد و از ميان نامهاي موجود کداميک توانايي اداره شهرداري تهران را دارند؟
شهردار تهران بايد نخست قانونگرا باشد و تحت تاثير فشارها قرار نگيرد. روي ضوابط و قانون عمل کند و اطلاعاتش نيز در حوزههاي شهرسازي، مديريت و ساير حوزهها قابل قبول باشد. شهردار آينده بايد بتواند ارتباط خوب و موثري با ساير نهادها به ويژه دولت داشته باشد و مهمتر تعامل مثبت و هميشگي با شوراي شهر را ازياد نبرد. با اينکه مديريت شهري تهران امري سخت و پيچيده است بايد شخصي جامعالشرايط به کرسي شهرداري تکيه زند. از جهت ديگر اينکه ممکن است که در ذهن من افراد متفاوتي باشند، اما برخي از افراد معرفي شده پيشينه مثبت و خوبي دارند، اما به لحاظ شخصيتي دقيقا آنها را نميشناسم بدين جهت معتقدم شخصيتي در حد آقاي صفايي فراهاني با خصوصيات و ويژگيهاي او بايد به عنوان شهردار پايتخت برگزيده شود. مسلما کساني که به لحاظ شيوه عملکرد و مديريتي به او نزديک باشند نيز از نظر من قابليت شهردار شدن را دارند.
بسياري معتقدند که رئيس جمهور با حساب بيش از حد، اکثر حوزههاي داخلي به خصوص اقتصاد را به برجام گره زده؛ با توجه به مسائلي که اخيرا پيش آمده نگاه شما به اين مساله چگونه است؟
به نظر من برجام بايد حفظ شود، اما اين نيست که ما همه چيز خود را به برجام گره بزنيم بلکه بايد از داخل خيلي قويتر و پرتوانتر حرکت کنيم. بايد حرکتهاي داخلي را بر اساس پيشرفتهاي کشور استوار کنيم و طبيعتا اگر هم آمريکا از برجام خارج شد، ما نبايد آن را بههم بزنيم. ايران دستاوردهاي کمي از برجام نداشته و از کنار برجام توانسته که برخي تحريمها را از ميان بردارد و در برخي حوزهها نيز پيشرفتهايي را حاصل کند پس منطقي است که برجام را حفظ کنيم .
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در تلگرام
https://t.me/akharinkhabar
آخرين خبر در ويسپي
http://wispi.me/channel/akharinkhabar
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar
بازار