راه دشوار اروپا در مقابله با تحریمها
همشهري/ متن پيش رو در همشهري منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست رضا زندي| اخباري که از اروپا درباره همکاري با ايران مخابره ميشود متناقض است. ديروز سران اتحاديه اروپا تصميم گرفتند تا مقررات قديمي «انسداد تحريمها» را براي مقابله با تحريم آمريکا عليه ايران اجرايي کنند تا اگر در دوماه آينده يکي از دولتهاي اروپايي و يا پارلمان اروپا با آن مخالفت نکنند از همکاري شرکتها و بانکهاي اروپايي با ايران حفاظت و حمايت کنند. از سوي ديگر، شرکتهاي بزرگ اروپايي يک به يک ترجيح ميدهند از همکاري با ايران انصراف دهند. يک نمونه توتال بود که رسما اعلام کرد درصورتيکه نتواند معافيت از تحريمهاي آمريکا را اخذ کند تا 4نوامبر از فاز 11پارسجنوبي خارج ميشود. بيمه P&I لندن هم مستند به تماس آمريکا با وکيلشان، آنها نبايد تا نوامبر منتظر بمانند و از 4مه، اگر کشتيها و نفتکشهاي ايراني را بيمه کنند با تحريم مواجه ميشوند. تحريم بيمه P&I بهدليل اهميتش براي بيمه نفتکشها، در انتقال نفت ايران تأثير ميگذارد. اروپا کجا ايستاده است؟ ما چه کنيم؟ 1- از منبع موثقي شنيدهام که اواسط هفته گذشته، صدر اعظم آلمان، جلسه مشترکي با وزارت خارجه و مسئولان حوزه صنعتي، بانکي و فاينانس اين کشور درباره تعاملات اقتصادياش با ايران برگزار کرده است. ماحصلش اين بوده که تصميم براي ادامه مبادلات اقتصادي با ايران به بروکسل و اتحاديه اروپا واگذار شود. ساده شده اين موضوع آن است دولت آلمان بهصورت مستقل وارد ميدان حمايت از کسب و کارهاي بيمهاي، بانکي، صنعتي و نفتي با ايران نشود و تابعي از اتحاديه اروپا باشد. از همين روست که مديرعامل زيمنس اعلام کرد که ديگر نميتوائد سفارش جديدي از ايران بگيرد. يا بيمه آليانتس گفته است که بيمه هايش براي ايران را تنها تا دوره زماني مشخص شده ادامه ميدهد. چرا توجه به اين موضوع مهم است. 2- حجم روابط اقتصادي اتحاديه اروپا با ايران 6صدم درصد مبادلات اقتصادي اين اتحاديه را تشکيل ميدهد. درصورتي که حجم روابط اقتصادي مجموع کشورهاي اتحاديه اروپا با آمريکا، چيزي حدود 40درصد مبادلات اقتصادي اتحاديه است. بهعبارت سادهتر اروپا 666برابر بيشتر با آمريکا رابطه اقتصادي دارد تا ايران. بسياري از بانکها و شرکتهاي بزرگ هم سهامداران غيردولتي دارند. پس دولت نميتواند به بانکها و شرکتها تکليف کند. سهم رابطه اقتصادي ايران در اقتصاد آلمان 2دهم درصد است حال آنکه آلمانيها بيش از 111ميليارد يورو با آمريکا تعاملات اقتصادي دارند. 3- عمده سهام شــرکــت وينترشال آلمان متعلق به کمپاني بزرگ BASF است. اين کمپاني در آمريکا کسب و کار بزرگ دارد. بنابراين بعيد است وينترشال مذاکرات توسعه ميادين نفتي ازجمله سهراب را ادامه دهد. توتال هم کمتر از 50 درصد ممکن است بتواند مجوز ادامه فعاليتش را در فاز 11پارسجنوبي از اُفک بگيرد؛ سازماني که تمام فعاليتهاي اقتصادي اروپاييها را با ايران زيرنظر گرفته است. در چنين شرايطي بايد واقعبين بود و احتمال همکاري بانکهاي اروپايي را با ايران ضعيف دانست. بانکها که کار نکنند پول انجام پروژههاي نفتي به ايران منتقل نميشود و طبيعتا پروژهها انجام شدني نيست. شايد تنها بتوان به 2، 3 بانک چيني و يکي، دو بانک روسي براي نقلوانتقال پول نگاه کرد. 4- به جز ترکيه بقيه اروپاييها، از نيمه سال 2019بعيد است نفت ايران را ببرند. بنابراين بايد منتظر کاهش صادرات بيش از 400هزار بشکهاي به مقصد اروپا باشيم. اين آمار فقط براي حوزه اروپاست. آنچه گفته شد واقعي است مگر آنکه، اتحاديه اروپايي بهصورت عملياتي در دفاع از شرکتهايش جلوي آمريکا بايستد. که البته اين «مگر» اما و اگرهاي بزرگي دارد و ساده نيست. 5- برخي معتقدند سياست اروپا، حمايت از همکاري با ايران در سطح دولتها و سياسيون است تا ايران را در برجام نگه دارند، از سوي ديگر در کار شرکتهاي بزرگشان براي قطع همکاري با ايران دخالت نکنند تا آنها تحتتأثير تحريم آمريکا نروند. در اين شرايط شايد شرکتهاي کوچک اروپايي بتوانند با ايران کار کنند. مانند شرکت PERGAS انگليسي که رهبري کنسرسيومي را برعهده گرفته است که درصورت نهايي شدن قراردادش ميخواهد ميدان نفتي کرنج را توسعه دهد. واقعيت اين است که اين شرکت متشکل از چند نفر پولدار انگليسي است و رزومه بزرگي در نفت ندارد. بايد حواسمان باشد که در اين شرايط حياط خلوت شرکتهاي کوچک و ناکارآمد غربي نشويم! 6- معتقدم در اين شرايط هيچ راهي بهتر از ارائه تحليلهاي واقعي و صداقت داشتن با مردم نيست. عامه مردم اگر بيشتر از مسئولان قلبشان براي کمک به کشور نتپد، کمتر هم نخواهد تپيد. پس بايد راحت با مردم صحبت کرد. هر چند ظريف و تيم همراهش، تمام تلاششان را براي ادامه همکاري مؤثر اقتصادي اروپاييها در برجام انجام ميدهند اما نبايد آن سوي سکه را هم از مردم پنهان کرد. آنچه ميفهمم اين است که اگر کشور ميخواهد در برابر حمله اقتصادي-نفتي که ناجوانمردانه منافع خرد و کلانش را تهديد ميکند بايستد مهمترين راهش اتکاء به ظرفيتها و همکاري داخلي، ملي و مردمي است. اين حرف سادهاي است اما در عمل مقدمات مهم و زيادي ميخواهد. اولينش اين است که مردم را بهحساب بياوريم. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar