کنگره در برابر جنگ ناخواسته
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست ميثم سليماني| تنها چند هفته پس از آنکه دونالد ترامپ، رييسجمهوري ايالات متحده فرمان خروج از برجام را صادر کرد و مايک پمپئو استراتژي ضدايراني خود را نمايان کرد، اعضاي مجلس نمايندگان امريکا اصلاحيهاي در قانون بودجه وزارت دفاع امريکا (پنتاگون) اضافه کردند و به تصويب رساندند که طبق آن هرگونه اقدام نظامي عليه ايران بايد مورد تصويب کنگره قرار گيرد و عملا اختيار رييسجمهور را در اين زمينه محدود کردند. اميرعلي ابوالفتح، کارشناس مسائل امريکا در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد که اين حرکت مجلس نمايندگان در راستاي جلوگيري از عواقب سختتر اقدامات ترامپ عليه تهران است. مشروح اين گفتوگو به شرح زير است. مجلس نمايندگان امريکا اصلاحيهاي را به قانون بودجه پنتاگون در سال ٢٠١٩ اضافه کرده مبني براينکه هرگونه اقدام نظامي عليه ايران بايد با تاييد کنگره صورت گيرد. اين اقدام حامل چه پيامي براي ساکنان کاخ سفيد است؟ اين موضوع از يک طرف مربوط به بحث حقوق اساسي ايالات متحده و از سويي ديگر سياستهاي اجرايي دولت فدرال است. در بخشي از حقوق اساسي اختلاف نظر عميقي ميان کنگره ايالات متحده و رييسجمهور به عنوان رييس قوه مجريه براي اختيار ورود به جنگ وجود دارد. قانون اساسي ايالات متحده، اعلام جنگ را در اختيار کنگره قرار داده است و کنگره تنها نهادي است که ميتواند اعلام جنگ کند و مجوز اعزام نيروهاي نظامي را به خارج از مرزها صادر کند. اما با گذشت ٢٣٠ سال از عمر کشور امريکا به تدريج روساي جمهور اين کشور بنا به دلايل مختلف و بهانههاي متعدد اين اختيار را از کنگره سلب کردند يا نقش اين نهاد را در اين زمينه به حاشيه راندند و تصميمگيرنده اصلي براي ورود به جنگ عملا شخص رييسجمهور شده است. از بين تعداد فراوان جنگهايي که ارتش ايالات متحده انجام داده تنها پنج مورد بوده که با صدور اعلام جنگ از سوي کنگره رخ داده است. ديگر جنگها همگي بر اساس تصميم رييسجمهور بوده است و کنگره مجبور بوده به نحوي آن را تاييد کند. در اوايل دهه ١٩٧٠ يک قانوني در کنگره تصويب شد که تا حدودي اختيارات رييسجمهور را به رسميت شناخت که البته اين موضوع نيازمند آن است که شرايطي را طي کند تا بتواند نيروهاي نظامي را به خارج از مرزها اعزام کند. اما همين شرايط و تشريفات نيز چندان رعايت نشده است. ولي در حال حاضر اين خواسته کلي کنگره است که نه تنها در خصوص ايران بلکه درباره هرگونه جنگ و مخاصمه خارجي دولت بايد مجوز لازم براي چنين اقدامي را کسب کند. در مورد ليبي همين بحث مطرح بود. در خصوص داعش نيز همين موضوع تکرار شد و در حال حاضر مشارکت امريکا در جنگ يمن با همين چالش مواجه است. اما نکته ديگر اين است که سياست تندي که دونالد ترامپ در قبال ايران اتخاذ کرده و خروج امريکا از برجام و خط و نشانهايي که مايک پمپئو وزيرخارجه امريکا در سخنراني چند روز پيش خود عليه ايران کشيد، اين نگراني را افزايش داده است که رييسجمهور امريکا بخواهد در کنار ديگر جنگهايي که در عراق، ليبي، سوريه، افغانستان و يمن که به نحوي امريکا در آن دخيل است، جبهه ديگري را باز و جنگ ديگري را آغاز کند، اين حرکت کنگره يک اقدام پيش دستانه و قانونمند کردن رييسجمهوري مانند دونالد ترامپ است که به چارچوبهاي تعيين شده توسط قانون اساسي و قوانين مصوب کنگره عمل کند. از اين جهت ميتوان گفت که اين موضوع يک حرکت پيشدستانه براي مهار احتمال درگيري ميان امريکا و ايران بوده است. به نظر شما چه اتفاقي رخ داده است، کنگرهاي که پيش از انعقاد برجام بهشدت عليه اين توافق بود حالا اقدامي را به اتفاق نظر انجام ميدهد که پاسخي به خروج ترامپ از برجام تلقي ميشود؟ کنگره در دوره اوباما کاملا مخالف رسيدن به يک توافق هستهاي با ايران بود. اما حالا که اين توافق حاصل شده است کنگره به نحوي برروي برجام صحه گذاشت و حتي ديدگاه جمهوريخواهان کنگره نيز به سمتي سوق پيدا کرد که برجام حداقل انتظارها را برآورده ميکند و بايد براي برطرف کردن نواقص آن نيز به برجام ادامه داد و مذاکرات تکميلي براي افزودن بخشهايي به برجام صورت بگيرد. زماني که دونالد ترامپ در سال ٢٠١٧ از کنگره خواست تا قوانيني را در جهت اصلاح و کمک به دولت براي خروج از برجام به تصويب برساند، کنگره تن به خواست ترامپ نداد و هيچ مصوبهاي تصويب نشد و حتي مصوبات تحريمي عليه ايران نيز به نحوي تنظيم ميشد که کمترين آسيب را به برجام وارد کند. حتي تندروترين سناتورها از جمله تام کاتن و باب کروکر که از دشمنان قسم خورده برجام در دوره باراک اوباما بودند حالا در دوران جديد معتقد هستند که برجام ميتواند ايران را از آنچه که آنها ادعا ميکنند يعني تلاش براي رسيدن به سلاح اتمي، دور کند. در حال حاضر اين نگراني وجود دارد که با توجه به اينکه ترامپ به هيچ يک از توصيههاي داخلي و خارجي توجه نکرده و بيدليل و بدون هيچ توضيح قابل قبولي از برجام خارج شده است حداقل اين اختيار که ايران را وارد درگيري کند، از دست وي خارج شود. چرا که جنگ ميتواند هزينه سياسي و هزينه مالي براي امريکا داشته باشد و کنگره نميخواهد مانند جريان ليبي و داعش در مقابل عمل انجام شده قرار گيرد. البته بايد گفت که رويکرد کنگره نسبت به ايران تغيير نکرده است و ضديت کنگره عليه نظام جمهوري اسلامي و نفوذ اسراييل در آن وجود دارد اما آنچه وجود دارد اين است که ترامپ يکسري مرزهاي تعريف شده را نقض ميکند، قواعد بينالمللي را ناديده ميگيرد و براي اينکه اتفاق خاصي رخ ندهد اعضاي مجلس نمايندگان چنين تصميمي را اتخاذ کردند. اين مصوبه ابتدا بايد در سنا تاييد و به امضاي رييسجمهور برسد. آيا دونالد ترامپ حاضر است کاهش اختيارات نظامي خود را امضا کند؟ يکي از شيوههاي قانونگذاري در ايالات متحده که کمتر ميتوان در جاي ديگري ديد اين است که هر لايحهاي که در جريان بررسي است ميتوان هر موضوع مرتبط يا غيرمرتبط را به آن اضافه کرد. يعني ممکن است در يک طرحي که براي خدمات اجتماعي در حال بررسي است يک موضوع سياست خارجي به آن افزوده شود. علت اين امر هم اين است که افزودن يک موضوع به لايحهاي که قابل وتو کردن نباشد احتمال تصويب شدن آن را افزايش ميدهد. اگر حاميان اين طرح ميخواستند اقدامي مستقل را در لايحهاي جداگانه انجام دهند وقتي براي امضا به دست رييسجمهور ميرسيد قطعا ترامپ آن را وتو ميکرد. البته تنها مربوط به ترامپ نيست، بلکه تمامي روساي جمهور امريکا قوانيني که به صورت مستقل در راستاي کاهش اختيارات آنها بوده است را وتو کردهاند؛ لذا نمايندگان، پيشنهادي را که احتمال وتو شدن دارد به لايحه بودجه دفاعي اضافه کردهاند و حقيقت اين است که هيچ رييسجمهوري نميتواند بودجه دفاعي را وتو کند چرا که هم اعتبار رييسجمهور زير سوال ميرود و هم مسائل نظامي دچار مشکل ميشود و با واکنشهاي گستردهاي نيز همراه ميشود. از همين رو اضافه کردن موضوع به بودجه نظامي عملا دست رييسجمهور را ميبندد و نميتواند يک بند از لايحه را وتو کند يا بايد آن را بطور کامل امضا يا وتو کند. اما حتي اگر اين موضوع به قيمت کاهش اختيارات رييسجمهور منجر شود حاضر نيست ريسک وتوي قانون بودجه را به خاطر مساله ايران بپذيرد. اگر سنا نيز آن را تصويب کند قطعا رييسجمهور چارهاي جز امضا ندارد. قانونهاي تحريمي که در دوره اوباما به تصويب رسيد نيز به همين شکل بوده است، آن را به لايحهاي وصل ميکردند که رييسجمهور نتواند آن را وتو کند. بنا به گفته شما با توجه به رفتارهاي غيرمعمولي که از سوي دونالد ترامپ سرزده است اين امکان وجود دارد که کنگره بخواهد دست به اقدامي مستقل در خصوص برجام يا ايران بزند تا از اختيارات دونالد ترامپ در اين زمينه کاسته شود؟ طبق قانون اساسي امريکا وظيفه هدايت سياست خارجي کاملا برعهده قوه مجريه و رييسجمهور قرار گرفته و يکسري اختيارات محدود در اين زمينه به کنگره داده شده است که از جمله آن اعلام جنگ است. ولي کنگره به شيوههاي غير مستقيم ميتواند در خصوص سياست خارجي اعمال نفوذ کند. بطور مثال در مورد بودجههاي مربوط به سياست خارجي ميتواند آن را لغو و تصويب نکند و براي پيشبرد سياست خارجي دردسر ايجاد کند. ولي به اينگونه نيست که تصور کنيد قانوني تصويب شود که رييسجمهور در يک پيمان يا توافق باقي بماند. عکس آن وجود دارد و کنگره ميتواند جلوي تصويب يک توافق بينالمللي را بگيرد اما اينکه تصور کنيم که قانوني به تصويب برسد تا ترامپ را مجبور به بازگشت به برجام يا حتي پيمان آب و هوايي پاريس کند بعيد است. البته ميتوانند قطعنامههاي غير الزام آور را تصويب کنند اما رييسجمهور ملزم به اجراي آن نيست. فعلا نميتوان تصور کرد که کنگره نقش مهمي در بازگرداندن امريکا به برجام ايفا کند و تنها تلاشي که صورت ميگيرد اين است که از وخامت اوضاع جلوگيري کنند و تنها به دنبال آن هستند که يک جنگ ناخواسته در منطقه شکل نگيرد. برش حرکت کنگره يک اقدام پيش دستانه و قانونمند کردن رييسجمهوري مانند دونالد ترامپ است که به چارچوبهاي تعيين شده توسط قانون اساسي و قوانين مصوب کنگره عمل کند. از اين جهت ميتوان گفت که اين موضوع يک حرکت پيشدستانه براي مهار احتمال درگيري ميان امريکا و ايران بوده است همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar