روز حداقل ها
صبح نو/ متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
هومن جعفري| درست در همان لحظاتي که «کارلس پويول» اسپانيايي داشت در خيابانهاي تهران دور دور ميکرد، مردم مقابل درهاي بسته ورزشگاه آزادي سرگردان بودند. باور اينکه ببينيم خانوادههايي که به دعوت مقامات رسمي براي تماشاي بازي تيم ملي مقابل اسپانيا به ورزشگاه آزادي رفته بودند، آنگونه پشت راهبندان و درهاي بسته معطل بمانند، اصلاً خوشايند نبود. اتفاقي تلخ که شايد مرور آن بتواند بعضي ابهامات در اينباره را روشن کند.
يک روز قبل از بازي ايران و اسپانيا، اعلام شد که خانوادهها ميتوانند وارد ورزرشگاه آزادي شوند و مسابقه را آنجا ببينند. بليتها پيشفروش و کارها انجام شد؛ خانوادههاي زيادي خود را براي تماشاي بازي در مجموعه ورزشي آزادي آماده کردند. چند ساعت مانده به بازي، خبرهاي روي اعصاب از همه سمت حمله کردند. قصه کارلس پويول و حضورش در تهران و ممانعت از حضور او در تلويزيون و بعد، اخبار تکميلي که از قهر آقاي عادل فردوسيپور، مرد هميشه خبرساز تلويزيون خبر ميدادند، همه و همه ثابت کردند که قرار نيست روز راحتي براي اعصاب ما ايرانيها رقم بخورد. خبر ممانعت از ورود خانوادهها و پلمب ورزشگاه به دستور قضايي، خبر ديگري بود که بدون تعارف حال همهمان را در چند ساعت مانده به مهمترين بازي تاريخ فوتبالمان گرفت. در همان دقايق، هيچ اطلاعيه رسمي بهدليل اين اتفاق اشاره نکرد و تنها به انتشار اين خبر بسنده شد که برنامه امشب لغو شده است. اين در حالي بود که هزاران نفر مقابل درهاي بسته سرگردان بودند و هزاران نفر ديگر نيز در کنار خروجيهاي منتهي به ورزشگاه آزادي در اتوبانهاي مختلف توسط پليس راهنمايي و رانندگي به بيرون هدايت ميشدند. با بسته شدن خروجيهاي منجر به ورزشگاه در اتوبان نظم ترافيکي نيز برهم خورد. همه اينها براي چه؟
درحاليکه هيچکس در اين مورد قبول مسووليت نميکرد، انتشار نامه ديگري در فضاي مجازي باعث افزايش خشم مردم شد. نامهاي که در آن مشخص شده بود شوراي شهر دستور لازم براي ورود خانوادهها به ورزشگاه آزادي را صادر کرده است. اين در حالي بود که خبر پلمب در ورزشگاه توسط دادستاني تأييد يا تکذيب نميشد تا سردرگميها بيشتر و بيشتر شود. خريداران بليت ورزشگاه در فضاي مجازي با خشم از حضورشان در ورزشگاه خبر ميدادند و گله ميکردند که نبايد بهخاطر حضور در ورزشگاه به درخواست مقامات رسمي اين همه صبر کنند و معطل شوند مخصوصاً اينکه ديگر تنها هم نيستند و خانواده با آنهاست.
سرانجام درهاي ورزشگاه باز شد تا خانوادهها بتوانند به آن راه يابند. درحاليکه صدا و تصوير افتضاح بود، بوفهها همان خوراک غير قابل خوردن و برندهاي متفرقه را به مردم عرضه ميکردند و حضور پشت درهاي بسته براي چند ساعت حال همه را گرفته بود اما همين حضور حداقلي هم براي مردم خوشايند بود. تصاوير نماز خواندن تماشاگران در ورزشگاه آزادي به تمام سايتها مخابره شد و فضاي مجازي را در بر گرفت. بازي خوب تيم ملي حال هزاران هموطني را که با سختي و دشواري به ورزشگاه رسيده بودند دوچندان خوب کرد.