سرمقاله اطلاعات/ روغن بادام و زردی…
اطلاعات/ « روغن بادام و زردي… » عنوان يادداشت روزنامه اطلاعات به قلم فتح الله آملي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: رئيس کل سازمان امور مالياتي کشور از تشکيل کارگروه ويژه برخورد مالياتي قاطع با سوداگران بازار ارز، سکه، خودرو و مسکن خبر داد. اين خبر را تقريبا تمامي رسانهها بازتاب دادند. اما باتوجه به سابقه، بازار اما واکنش چنداني به آن نشان نداد. مدتهاست که رنود زرنگ و بانفوذ و گردن کلفت و حتي آنها که گردنشان آنقدر هم کلفت نيست از اين تهديدها هراس چنداني به دل راه نميدهند و فهميدهاند که از توپ خالي نبايد ترسيد يا حداقل آن اينکه مطمئن هستند اين توپ اگر پر هم باشد هيچگاه به سوي آنها شليک نخواهد شد. مصاديق آن هم کم نيستند. برخورد قاطع با قاچاق کالا توپ پرمقامات بود اما هنوز که هنوز است بيش از ۱۵ميليارد دلار کالاي قاچاق وارد کشور ميشود. سرنوشت برخورد با حقوقها و املاک نجومي را هم مردم ديدهاند. مثل اخذ ماليات از خانههاي خالي که با وجود گذشت چند سال از تصويب قانون آن هنوز از تعداد آنها کم نشده و اين خانهها در مناطق بيشتر مرفهنشين شهرهاي بزرگ و به ويژه تهران، رقمهاي درشتتري را به حساب دارندگانشان واريز ميکنند و تقريبا هيچ مالکي از تريبون برخورد دولت يا اداره ماليات، ککش هم نگزيده و ترسي به خود راه نداده و به احتکار خانه يا خانههايش پايان نبخشيده است. حکايت دولت و برخوردش با مقوله علمي اقتصاد، اتخاذ روشهاي غيرعلمي و نسخه پيچي بدون دريافت علت بروز مرض است؛ تا حدي شبيه داستان شاه و کنيزک مولانا که با عدم درک علت اصلي مرض، هر طبيبي نسخهاي ميپيچيد و در نتيجه: عاقبت سرکنگبين صفرا نمودر روغن بادام زردي ميفزود برخورد سياسي با اقتصاد و قوانين و دستاوردهاي علم اقتصاد و ناديدهگرفتن مسلمات آن و حتي گاه بدتر از امر سياسي، برخورد احساسي با پديدههاي اقتصادي، البته نتايج بدتري نيز به دنبال خواهد آورد. حال اما دولت تصميم گرفته است با کسر ماليات به بحران افزايش سوداگري سکه و طلا پايان دهد که چون معلوم است ابزارهاي آن را را در اختيار ندارد، اگر نتيجه عکس ندهد حداقل فايدهاي بر آن مترتب نيست. به اعتقاد نگارنده دولت بيش از آنکه از ترامپ و ديوانهبازيهايش آسيب ديده باشد از آنچه خود کرده لطمه خورده است. تعلل در آغاز اصلاحات اقتصادي و دخالت سياست و سياستبازي در اقتصاد و فضاي کسب و کار، تثبيت دستوري و غيرعلمي نرخ ارز و حاملهاي انرژي و بيتفاوتي نسبت به رشد نقدينگي و انباشت بدهي دولت و کسري بودجه واقعي در کنار رشد هزينههاي جاري، به هر حال نوسانهاي ارزي و رشد بازارهاي غيرمولد پولي و سوداگري را به همراه ميآورد و البته تصميمات سياسي و خروج آمريکا از برجام و بدعهدي شيطان بزرگ، بروز اين بحران را جلو انداخت اما سادهلوحي است که گمان کنيم حتي اگر اين اتفاق نميافتاد، چنين نوسانهايي پديد نميآمد. در جامعه ايران متاسفانه تصميمگيريهاي اقتصادي و اصولاً برنامهريزي اقتصادي به جاي آنکه تحت تأثير مؤلفههاي اقتصادي باشد تابعي از ملاحظات سياسي است. همه ما ميدانيم که دولت در شرايط حاضر با چه مشکلاتي روبروست و در چه بحراني به سر ميبرد و چگونه مجبور است گاه بسي مظلومانه در چند جبهه بجنگد و گاه چه ناجوانمردانه در مظان تهمت و هجمه و نقد و حتي کينهتوزي و تسويهحساب سياسي قرار ميگيرد و رادي و جوانمردي نيست نمک بر زخم پاشيدن و دشمنان سياسي او را شاد کردن؛ اما ناديده گرفتن اشتباهاتش در شرايط کنوني نيز خدمتي به او محسوب نميشود. دولت وقتي ميداند بهاي واقعي ارز ۴۲۰۰ تومان نيست به چه دليل در زمستان گذشته در اين بازار مداخله کرد و موجب ايجاد چنين رانت عظيمي شد که حال قدرت کنترل عواقب مصيبت بار آن را ندارد؟ چگونه ميخواهد جلوي اين رانت شگفت را که فاصلهاي ۸۰ درصدي و منفعتي تقريباً به همين ميزان به دنبال ميآورد بگيرد؟ و وقتي ميدانست با دخالت در بازار ارز نقدينگي وحشتناک ۱۵۰۰ هزار ميليارد توماني به سمت بازارهاي واسطهگرانه ديگر ميرود، پيش فروش سکه را کليد زد که حراج ذخيره بانک مرکزي است و بر اساس آمار در فاصله کوتاهي به فروش بيش از هفت ميليون سکه انجاميد که درآمد و سودي تقريباً دو برابري را براي خريداران آن به همراه داشت؟ به اعتراف خود مقامات رسمي، ۵۰ نفر ۳۸۰ هزار سکه پيش خريد کردهاند که درآمد همين تعداد تا همين جاي کار از مابهالتفاوت قيمت رسمي و آزاد، بيش از ۴۰۰ ميليارد تومان بوده است. همه خريداران سکه اما نزديک به ده هزار ميليارد تومان سود کردهاند. آنها که دستشان به ارز دولتي ميرسد با فروش کالاهاي وارداتيشان، تقريباً صددرصد سود نصيب خود ميکنند و سود مالکان و محتکران و سفته بازان بازار مسکن و خودرو بماند که حديث غمبار ديگري است در اين آشفته بازار فقيرتر شدن فقرا و سرمايهدارترشدن اغنيا… در اين ميان تصميمگيريهاي ناپخته و عملکرد نادرست مسئولان آيا بستر چنين اجحافي را در حق مردم و مملکت و نظام فراهم نياورده است؟ کوته سخن آن که تا آن زمان که سرمايهگذاري در حوزهها و بازارهاي غيرمولد پولي و واسطهگري، کم هزينه و پرسود و سرمايهگذاري در حوزههاي مولد اقتصادي پرهزينه و کم سود و اکثراً همراه با ضرر و زيان باشد و مقدرات اقتصاد را نه اهالي کاربلد و دلسوز اين قبيله که اهالي گاه کار نابلد سياسي و در مواردي امنيتي و نظامي رقم بزنند و در دست داشته باشند و تمامي ارکان حکومت و دولت، يکدل و متحد و هم اراده و با اجماع و بدون جبههگيري و تسويه حسابهاي سياسي و جناحي ظرفيتهاي متنوع و چند جانبه حاکميتي را در يک مسير درست به کار نگيرند، در بر همين پاشنه ميچرخد و از اين دولت و آن دولت هم به تنهايي کاري ساخته نيست. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar