بغداد-تهران؛ گمشده در ترجمه
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست محمد صالح صدقيان-رئيس مرکز مطالعات عربي ايران| طي هفتههاي اخير، شاهد فراز و نشيبهايي در روابط تهران و بغداد هستيم که بخش عمده آنها محصول فضاسازيها و برخي شايعات تکذيبشده و گروهي ديگر هم محصول منازعات سياسي در داخل عراق هستند. در واقع ميتوان گفت برجسته شدن بخشي از اظهارات اخير حيدر عبادي، نخستوزير عراق، در مورد تحريمهاي امريکا و شايعات ديگر باعث شده است تا احساس شود مشکلاتي در رابطه ميان تهران و بغداد پديد آمده است. ضمن اينکه فضاي پساانتخاباتي در عراق و فضاسازيها و رقابتهاي سياسي جريانهاي سياسي براي رسيدن به قدرت، به تنور خبرهاي ساختگي دميده است. اخيرا شاهد خبري در مورد لغو سفر حيدر عبادي، نخستوزير عراق به تهران بوديم، سفري که اصولا هيچگاه انجام آن اعلام نشده بود تا لغو شدن آن علني شود. واکنش سخنگوي وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران در مورد اين خبر اظهار بياطلاعي بود و سخنگوي دفتر نخستوزير عراق هم وجود برنامه چنين سفري را کاملا تکذيب کرد. من تصور ميکنم انتشار گسترده اين شايعه کذب، متاثر از فضايي باشد که بعد از برجسته شدن بخشهايي از ترجمه اظهارات آقاي عبادي در مورد تحريمهاي امريکا در ايران شکل گرفت. به نظر من حرفهاي آقاي عبادي به درستي در ايران منعکس نشد. بخش عمدهاي از اظهارات نخستوزير عراق در مورد مخالفت با تحريمهاي يکجانبه عليه ملتها بود. او تحريمها را موضوعي ضدانساني و مذموم توصيف کرد. او توضيح داد که ملت عراق خودشان قرباني تحريم هستند، تا چه اندازه از فشار تحريمها رنج کشيدهاند و اين رنج را براي هيچکسي نميپسندند. ملت عراق ١٣ سال، در دوران صدام حسين زير فشار تحريمهاي بينالمللي بود. مردم عراق و سياستمداران اين کشور با عوارض تحريم آشنا هستند، ميدانند که در طول سالهاي تحريم عراق، تمامي فشار بار تحريمها بر دوش مردم عراق بود و رژيم وقت عراق کمترين آسيب را از اين تحريمها ميديد. عبادي در اظهاراتش به اين سابقه دردناک تاريخي اشاره کرد. کاملا مشخص است که اين توضيحات نخستوزير عراق به معناي همدردي با مردم ايران و دولت جمهوري اسلامي ايران در اين شرايط سخت بود که مورد توجه رسانههاي ايراني قرار نگرفت. عبادي تاکيد کردهبود که تحريم يک ملت را فاجعه و ضدبشري ميداند. نهايتا با همه اين تفاصيل عبادي تاکيد کردهبود که دولتش «مجبور است» از تحريمهاي امريکا پيروي کند. من تصور ميکنم که عمده مطالب مطرحشده از سوي عبادي، در ترجمه به زبان فارسي گم شد. به گمان من مساله اجبار در اين پيروي بسيار مهم است، همانگونه که دفتر نخستوزير عراق به روشني توضيح داد، آنچه آقاي عبادي مطرح کرده است فقط مربوط به معاملات دلاري با تهران بود. دليل اين اجبار مشخص است، کسي نيست که نداند عراق بعد از حمله امريکا به اين کشور و سرنگوني رژيم صدام حسين، تا چهاندازه به امريکا وابسته شده است. نقش و حضور امريکا در همه بخشهاي اقتصادي، امنيتي و سياسي عراق به روشني، ١٥ سال بعد از اشغال همچنان جريان دارد. دولت عراق، اکنون يک معاهده جامع سياسي، امنيتي و اقتصادي با امريکا دارد. عراق واقعا اگر عزم و اراده مبادله دلاري با ايران داشتهباشد، امکان ندارد توانايي آن را داشتهباشد، چرا که خزانهداري فدرال امريکا اجازه اين کار را به بانکهاي عراقي نميدهد. تصور من اين است که فضاي سياسي درون عراق، به جو سياسي درون ايران دامن زد. به هر حال شرايط بعد از انتخابات و رقابت گروههاي سياسي براي تسلط بر دولت، به شايعات و انتقادهاي تند گروهها از يکديگر براي کنار زدن رقيب، کمک کرده است. فضاي درون ايران با فضاي عراق بسيار متفاوت است. براي رسانهها و گروههاي سياسي و احزاب عراقي، اظهارات حيدر عبادي و ديگر مسائل جاري ميان تهران و بغداد، ابزاري براي امتيازگيري سياسي و کنار زدن رقيب است. بايد توجه داشتهباشيم که روابط با تهران يک متغير جدي و تاثيرگذار در شعارهاي گروههاي سياسي عراق و محل نزاع است. هر رويداد مهم يا اظهارات مثبت يا منفي از سوي دولت در مورد رابطه با تهران، بهانهاي دست رقباي سياسي حيدر عبادي ميدهد تا در مورد آينده او و رويکرد سياسي دولت آينده عراق در برابر تهران، جوسازي کنند. بازتاب رسانهاي اظهارات عبادي در عراق، از روي خصومت با ملت ايران نبود، بلکه يک فضاسازي براي تفرقهافکني ميان گروههاي سياسي عراق بود، بهصورت مشخص هدف اين است که حيدر عبادي از ديگر اعضاي حزب خودش، حزب الدعوه که روابط حسنهاي با تهران دارد، دور شود. به همين دليل رقباي سياسي الدعوه، تمرکز زيادي روي اظهاراتي نشان ميدهند که نشان از دوري عبادي از تهران و در نتيجه حزب الدعوه داشتهباشد. اما فضا در تهران متفاوت است، موضوع مورد بحث رسانههاي ايراني، منافع ملي ايران و حسننيت کشورهاي خارجي دربرابر جمهوري اسلامي ايران است. به گمان من رويدادهاي اخير، به نوعي رسوخ رقابتهاي جناحي درون عراق، به رسانههاي ايران است. در اين ميان شايعات و خبرسازيها هم در افزايش حساسيت رسانههاي ايراني بر تحولات عراق موثر بود. براي مثال، ادعاي آتشسوزي عمدي در تالاب هورالعظيم، از جمله اين شايعات حساسيتزا بود. در شرايطي که هيچ يک از مقامهاي رسمي دوطرف تاکنون عمدي بودن اين آتشسوزي را تاييد نکردهاند و به گفته مقامهاي انتظامي عراق تاکنون شاهدي بر اين مدعا يافت نشده است. ضمن اينکه آتشسوزي تابستاني در هورالعظيم به دليل خشکي بخش عمده اين تالاب و دماي بسيار بالا بين ٥٥ تا ٦٠ درجه سانتيگراد در منطقه، امري غيرعادي و بيسابقه نيست. بسيار بعيد است که چنين ادعاهايي ريشهاي در واقعيت داشتهباشند. همزمان خبرهايي در مورد شعارهاي ضدايراني در تظاهرات اعتراضي مردم عراق منتشر شده است. اين اتفاق هم بيسابقه نيست. درون عراق، گروهها و احزابي هستند که بهشدت مخالف رابطه دولت بغداد با تهران هستند و همواره از هر فرصتي براي اظهار اين نظر خودشان استفاده ميکنند. دو سال پيش نيز زماني که طرفداران تيار الصدري يا جريان مقتدي صدر به منطقه سبز بغداد هجوم بردند، شاهد شعارهاي تند ضد ايراني بوديم. چه در ميان گروههاي شيعه و چه در ميان گروههاي سني و ديگر اقوام، افرادي هستند که مخالف نزديکي دو کشور با يکديگر باشند. هرچند، اغلب شهروندان شيعه مذهب و ديگر اقوام عراق در کنار بخش عمده سياستمداران آگاه کشور، از نزديکي و صميميت در روابط دوجانبه استقبال ميکنند. اما مخالفت با جمهوري اسلامي ايران و شعارهاي ضدايراني، به هيچوجه بيسابقه و جديد نيستند و همانگونه که اشاره کردم، موضوع رابطه با ايران يک موضوع کليدي در تعيين دولت عراق و محل نزاع مهم گروههاي سياسي است. به اضافه بايد توجه کرد که عربستان سعودي هم بهشدت در حال فضاسازي و تحريک فضا در عراق است و افراد و مقاماتي مانند سامر الثبهان، سفير پيشين عربستان سعودي در بغداد بهشدت براي فضاسازي عليه ايران، حشد الشعبي و گروههاي شيعه عراقي تلاش و سرمايهگذاري کردهاند. اختلافهاي قوميتي و بازماندگان حزب بعث عراق هم هستند که به چنين مسائلي دامن ميزنند. اما اين رويکرد در ميان اکثريت مردم عراق، به خصوص شيعيان رويکرد غالب نيست، بلکه اقليتي هستند که به هر تقدير نظرات خود را در فضاي عراق مطرح ميکنند. نهايتا تصور من اين است که رويدادهاي اخير درمجموع نميتواند اثر جدي بر روابط تهران و بغداد داشتهباشد. روابط دو ملت و دو دولت، عميقتر از آن است که تحتتاثير فضاسازيها و اظهارنظرهاي سياسي قرار بگيرد به خصوص که اظهارات حيدر عبادي که شايد يکي از اصليترين موضوعات جاري باشد، اظهاراتي خصومتآميز نبود و با حسننيت بيان شدهبود. قطعا مقامهاي ايراني هم از نقش امريکا در عراق بيخبر نيستند و شرايط دولت عبادي را درک ميکنند. عراق، نيازمند رابطه صميمانه با همه همسايگان خود است، اين براي همه سياستمداران عراقي روشن شده است، ايران هم از اين قاعده مستثني نيست و ميتواند نقش بسيار برجسته و سازندهاي در بازسازي عراق پس از داعش و رشد و توسعه عراق داشتهباشد. قطعا اين نقش برجسته ايران، چه از نظر دولت حيدر عبادي و چه از نظر هر دولتي که به جاي او روي کار بيايد، پوشيده نخواهد ماند. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar