برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
برگزیده
تحلیل ها

سرمقاله خراسان/ کودتای 28 مرداد؛ از ترومن تا آیزنهاور

منبع
خراسان
بروزرسانی
سرمقاله خراسان/ کودتای 28 مرداد؛ از ترومن تا آیزنهاور
خراسان/ « کودتاي 28 مرداد؛ از ترومن تا آيزنهاور » عنوان يادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم جوادنوائيان رودسري است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: تا پيش از آن‌که در 28 مرداد سال 1332، کودتايي که آمريکايي‌ها و انگليسي‌ها، به صورت مشترک، براي ساقط کردن دولت دکتر مصدق طراحي کرده بودند، به نتيجه برسد، باور نخست‌وزير ايران اين بود که مي‌تواند به همراهي آمريکايي‌ها دل ببندد و از قدرت آن ها در برابر استعمار انگليس، استفاده کند؛ باوري که نه فقط براي دکتر مصدق، بلکه براي همه مردم ايران، نتايج مصيبت‌بار و هزينه سنگيني را در پي داشت. تا پيش از آن، آمريکايي‌ها خود را دوست مردم ايران و هوادار نهضت ملي شدن صنعت نفت نشان مي‌دادند. دولت ترومن، در ظاهر، وعده‌هايي به ايران داده بود و حتي مأموران اصل 4 که در واقع مجريان سياست دولت آمريکا در اقصي نقاط جهان محسوب مي‌شدند، در ايران فعال بودند. اما با جايگزين شدن آيزنهاور به جاي ترومن، به تدريج سياست همراهي و همسويي با نهضت ملي شدن صنعت نفت ايران، جاي خود را به انتقاد و طرفداري از انگليس داد. در آن زمان، برخي گمان مي‌کردند که سياست دو دولت ترومن و آيزنهاور، در قبال ملي شدن نفت ايران با هم فرق مي‌کند. در حالي که سال‌ها بعد، فاش شد که طراحي عمليات، براي ساقط کردن دولت دکتر مصدق، از زمان رئيس‌جمهوري ترومن آغاز و در دوره آيزنهاور به انجام رسيده است؛ ديپلماسي به ظاهر متفاوت که هدف واحدي را دنبال مي کرد. اشتباه راهبردي اعتماد به آمريکا در آن دوران، از اين باور غلط ناشي مي‌شد که مي‌توان دو قدرت استعماري را در حالت تنازع با يکديگر قرارداد و از آب گِل آلود شده ماهي گرفت؛ غافل از اين‌که ايران، تنها جايي نيست که منافع آمريکا و انگليس با يکديگر تزاحم پيدا مي‌کند. واقعيت اين بوده و هست که دولت‌هاي قدرتمند غربي که خواستار به دست آوردن همه منافع هستند، گاه ناچار مي‌شوند براي تثبيت موقعيت‌شان در يک منطقه، با رقيب‌شان بر سر منطقه و منفعتي ديگر، به تفاهم برسند و به عبارت بهتر، اختلافاتشان را مديريت کنند. اين تجربه تلخ تاريخي، يک بار ديگر نيز براي ايران اتفاق افتاده است؛ هنگامي که ناپلئون بناپارت به عهدنامه خود با دولت ايران در «فين‌کنشتاين» پشت کرد و با تزار روس بر سر ميز مذاکره در «تيلسيت» نشست و اصلا از ياد برد که طبق قراري که با ايران گذاشته، ملزم به حمايت از اين کشور در برابر حملات روسيه تزاري است. دکتر مصدق نيز، ظاهراً بدون توجه به رويکرد منفعت‌طلبانه آمريکا و منافع مشترکي که اين کشور در نقاط مختلف جهان، با انگليسي‌ها دارد، پاي در دام هولناکي نهاد که ثمره تلخ کودتا و بر باد رفتن آرمان‌هاي نهضت ملي شدن صنعت نفت، يکي از تبعات آن بود. با اين حال، براي ما که از پس 65 سال، به واقعه‌اي به نام کودتاي 28 مرداد به عنوان يک عبرت تاريخي مي‌نگريم، تجربيات ارزشمند و در دسترسي وجود دارد که توجه و تأمل به آن ها، در ترسيم نقشه راهي که فراروي خود داريم، بسيار مهم و کارگشاست. تجربه تاريخي ما، به ما مي‌گويد که غرب، با تمام ادعايي که در عرصه حقوق بشر و آزادي بيان دارد، وقتي پاي منافع در ميان باشد، توجهي به آن‌چه که پيشتر گفته يا وعده داده است، نخواهد کرد. شاهد اين رويکرد منفعت‌طلبانه را بايد در وقايعي مانند کودتاي 28 مرداد جست‌وجو کرد. هرچند که در بروز اين واقعه، عوامل مختلف داخلي نيز دست اندر کار بودند، اما نبايد اين واقعيت را از ياد برد که آمريکا، از 21 ماه پيش از وقوع کودتا، در فکر طراحي و اجراي مشترک آن با انگليس بود؛ درست در همان روزگاري که دکتر مصدق و بسياري از سياستمداران آن روزگار، از التفات و دفاع دولتمردان آمريکايي به نفع ايران، خرسند و خشنود بودند. با اين حال، درس بزرگي که بايد از کودتاي 28 مرداد 1332 فرا بگيريم، تنها به درک مسئله ريشه بي‌اعتمادي تاريخي ما به غربي‌ها به طور اعم و آمريکايي‌ها به طور اخص، خلاصه نمي‌شود؛ مهم تر از اين مسئله، باور به اين حقيقت تاريخي است که تنها با تکيه بر خويشتن و نگاه را رو به سوي داخل داشتن است که مي‌توانيم، سرنوشت‌مان را آن‌گونه که مي‌خواهيم رقم بزنيم. مرحوم علامه اقبال لاهوري، شاعر و انديشمند مسلمان معاصر، نيکو سروده است که: غربيان را شيوه‌هاي ساحري است تکيه جز بر خويش کردن کافري است همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar