نیویورکتایمز: فریب خوردیم
دنياي اقتصاد/ متن پيش رو در دنياي اقتصاد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست. يک دهه پيش، رجب طيب اردوغان، در پايتختهاي غربي وعدهاي داد که چشمها را به او دوخت. او وعده داد که کشورش يکي از نمادهاي دموکراسي در منطقهاي باشد که نامش با ستيز و هرجومرج گره خورده است. ترکيه متحد قدرتمند ناتو بود که اروپا را به خاورميانه بيثبات پيوند ميداد. در زماني که اردوغان در جست و جو بود تا در ميان رهبران اتحاديه اروپايي جايي براي خود دست و پا کند اما همزمان خود را در کسوت رهبر مسلمان ميانهرو و مدرن جا ميزد. او اين تصور را دامن ميزد که ترکيه درحال تبديل شدن به جامعهاي ليبرال است که با تساهل و حاکميت قانون اداره ميشود. «پيتراس.گودمن»، گزارشگر نيويورکتايمز در ۱۸ اوت نوشت، اما اين تصورات و برداشتها در زماني بود که او هنوز قدرت فراواني را در دستان خود جمع نکرده بود و باز، پيش از زماني بود که به بهانه کودتا مخالفان را قلع و قمع کند. اين تصورات پيش از زماني بود که ترکيه وارد بحران مالي شود آن هم بهواسطه رويکرد اقتدارگرايانهاش به اقتصاد و سياست. آنچه از اردوغان بهعنوان رهبري ليبرال، دموکرات و مدرن باقي مانده بود هم کاملا از ميان رفت. در واقع، اينها برچسبها يا ماسکي بود که اردوغان بهصورت خود زده بود تا چهره واقعياش را در پس آن پنهان سازد. گودمن، گزارشگر نيويورکتايمز، ميافزايد: براي غرب اردوغان از رهبري صادق به يک مستبد ديگر تبديل شده که پوپوليسم، بمباران و تحقير مهمترين شاخصههايش است. متخصصان منطقهاي بيان ميکنند که اين برداشت از ترکيه بهعنوان نماينده پيشرفت ليبرالي همواره خيالي است. اردوغان- که پيش از اينکه در سال ۲۰۱۴ رئيسجمهور شود مدت ۱۱ سال نخستوزير بود- پيشينه سياسي خود را بهعنوان اسلامگرايي شکل داد که بهدنبال به چالش کشيدن تنگ نظريهاي سکولاريسم دولتي ترکيه بود. اصلاحات دموکراتيک اوليه او و ادعاي کنترل غيرنظاميان بر نظاميان عمدتا پيروزي بلوک اروپايي تصور ميشد درحاليکه جمعيت مسلمان ترکيه را قادر ميکرد که به مذهب خود فارغ از مداخله دولتي عمل کند. اردوغان يکبار گفت: «براي ما، دموکراسي ابزاري براي رسيدن به يک هدف است.» نويسنده نيويورکتايمز ميافزايد: تاريخ مملو از نمونههاي کشورهاي غربي است- بهويژه آمريکا- که آرمانها و ارزشهايشان را به خورد رهبران خارجي با اهداف خاصشان ميدهند. آمريکا در تلاش براي جلوگيري از در غلتيدن چين به دامان کمونيستها مبادرت به تقويت ناسيوناليسم چيني ژنرال «چيانگ کاي شک» کرد و از او بهعنوان قهرماني شجاع تجليل کرد حتي زماني که وي به شکلي خشونتبار مخالفان را سرکوب کرده و از حمايت آمريکا بهره ميبرد. در ويتنام، افغانستان و جاهاي ديگر، آمريکا چهرههاي عجيب و ناقص را پيش از آنکه آنها را مستبداني فاسد معرفي کند، بهعنوان «جورج واشنگتن» واقعي معرفي ميکرد. «فيليپ رابينز»، استاد سياست خاورميانه در دانشگاه آکسفورد، ميگفت: «همانطور که ممکن است ما در مورد چيزهايي که تغيير ميکنند و پيشرفتهايي که ليبرالي بهنظر ميرسند فريب بخوريم، احتمالا چنين نگرشهايي را در مورد ترکيه داشتيم. اين کشور ابتدا ليبرال بهنظر ميرسيد اما فريب خورديم. اين کشور ليبرال نيست بلکه کشوري بود که از ليبراليسم براي پيشبرد اهداف خود استفاده ميکرد.» با اين حال، در درون ترکيه هم اتحاديه اروپا نيرويي قوي وارد کرد تا جامعه ارتقا يابد و قوي شود. اين اتحاديه دست ياري به منافع تجاري داد – دسترسي به بازار وسيع اروپا- زيرا هدفش دموکراتيزه کردن بود. ترکيه براي اينکه دل اروپا را بهدست آورد دادگاههاي امنيتي دولتي انگشتنما را تعطيل کرد، حقوق بشر را ترويج و مجازات اعدام را حذف کرد. «مراد يالچيناتس»، رئيس وقت اتاق بازرگاني استانبول، ميگفت: «اين فرآيندي است که مفهوم زندگي در جامعه ترکيه را عوض کرد. اين سازوکاري است که ما را در جامعه آزاد مدرن در جهان ادغام خواهد کرد.» با اين حال، اردوغان مهر پاياني بر مسير دموکراتيزاسيون در ترکيه زد. با اين حال، حتي در داخل ترکيه، اتحاديه اروپا نيروي قوي را بهعنوان وسيلهاي براي ارتقاي جامعه بهکار گرفت. منافع تجاري -دسترسي به يک بازار وسيع اروپايي - با ضرورت دموکراتيزه کردن است. ترکيه به منظور برنده شدن به نفع اروپا، دادگاههاي عمومي بدنام را لغو کرد، حقوق بشر بالا گرفت و مجازات اعدام را لغو کرد.