انتخاب گزینه قابل دفاعتر
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست غلامرضا ظريفيان| دانشگاه آزاد محصول تفکري بود که آمده بود تا نياز مهم کشور را که ورود بخش زيادي از جوانان به سيستم آموزش عالي بود پاسخ دهد. دانشگاه البته در مسيري که از ابتدا طي کرد فراز و نشيب داشت اما به هر حال انديشه قابل دفاعي بود چرا که در دورهاي که با يک تراکم جمعيتي براي ورود به آموزش عالي طرف بوديم اين دانشگاه توانست به اين نياز کمک کند. هرچند دانشگاه آزاد به لحاظ کيفيتي با مشکلاتي روبهرو بود و از بين مردم نيز انتقاداتي به آن مطرح ميشد اما در دوره آقاي جاسبي و با نظارتي که مرحوم هاشميرفسنجاني داشت توانست بر بخشي از مشکلاتش فائق بيايد و ضمن توسعه کمي در مجموع منظومه قابل دفاعي را ارائه کند. متاسفانه از دوره آقاي احمدينژاد اين تصور ايجاد شد که اين دانشگاه يک پايگاه قدرت و ثروت است و تلاش زيادي صورت گرفت تا آن مسير تغيير پيدا کند و در راه ديگري قرار بگيرد. هرچند تا زماني که آيتالله هاشمي زنده بود، به دليل تعلق و دقتي که داشت مانع از اين قضيه شد. بعد از رحلت ايشان ما شاهد تکانههاي جدي در بخش مديريت دانشگاه آزاد بوديم. نگرانيهاي بسياري ايجاد شد که اين دانشگاه چه مسيري را قرار است طي کند و تلاشهايي هم براي نوعي هاشميزدايي در دستور کار مديريت اين دانشگاه قرار گرفت. با وجود اينکه اين نهاد با وجود قوت و ضعفها و انتقاداتي که به آن وارد ميشد توانسته بود مسير قابل دفاعي را طي کند، اما در مجموع مديريت دانشگاه آزاد به سمت کساني رفت که در يک دورهاي امتحان خودشان را در مديريت دانشگاه تهران پس داده بودند و آن دوره به لحاظ نوع نگاه و نگرشي که به مساله اداره دانشگاه وجود داشت و چارچوبها و اصولي که بايد رعايت ميشد، جزو دوران قابل دفاع آموزش عالي نبود. ازجمله اين تغييرات ميتوان به برکناري استادان و اعضاي هيات علمي واحدهاي دانشگاهي در نقاط مختلف کشور اشاره کرد و آن را ملموس يافت. در جريان جزييات تغييري که روز گذشته در دانشگاه آزاد صورت گرفت نيستم اما به نظر ميرسد که آقاي دکتر رهبر در کارش موفق نبوده است و نتوانست اين دانشگاه را در همان مسيري که بنيانگذارانش ترسيم کرده بودند رهبري کند. با توجه به اختلاف ديدي که در مورد مديريت دانشگاه آزاد ميان هيات امنا و ايشان ايجاد شد نهايتا به نظر ميرسد که بر روي رفتن به سراغ مديري ديگر به جمعبندي رسيدهاند. دکتر طهرانچي سابقه مديريت نسبي موفق را در دانشگاه شهيد بهشتي داشته است و خارج از نگاه سياسي ايشان، از چارچوبهاي قابل دفاعتري برخوردارند. هرچند ايشان از جمله مديران دانشگاه زمان آقاي احمدينژاد بود اما به هر حال در دوران روحاني هم مديريتش ادامه پيدا کرد. نوع مديريت ايشان و آشنايياش با چارچوبهاي اداره دانشگاه قابل قبولتر است و فکر ميکنم اين جانشيني، دانشگاه آزاد را از دوگانگي مديريت خارج ميکند و تا حدودي به مسير طبيعيتر خودش برميگرداند. باز بايد تکرار کرد که به هر حال مسير دانشگاه آزاد از بعد از وفات آقاي هاشميرفسنجاني تغيير کرد اما اين انتخاب دستکم در همين جهتگيري جديد دانشگاه آزاد امکان اين را ميدهد که مسير پيش رو به شيوهاي طبيعيتر طي شود.