تراژدی دستان کوچک و سطلهای بزرگ
صبح نو/ متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست عارف چراغي| احتمالاً بارها و بارها هنگام تردد از خيابان در هر ساعتي از شبانهروز افرادي را ديدهايد که قامتشان تا کمر در سطلهاي زباله خم شده و در حال جستوجو براي تحفهاي از ميان انبوه زبالهها هستند. افزايش مشکلات اقتصادي، بيکاري، فقر و اعتياد از جمله عوامل مهم گرايش و شيوع معضل زبالهگردي در کشور هستند. زبالهگردي منشأ بروز مشکلاتي مانند مبتلا شدن اين افراد به بيمارهاي خطرناک و شيوع آنها در جامعه است، همچنين باعث بهوجود آمدن آلودگي و چهره زشت براي شهرهاست. روزانه افراد زيادي را ميبينيم که قامتشان زير بار زبالهها خم شده؛ در گذشته اينطور به نظر ميآمد که زبالهگردها افرادي کارتنخواب يا مبتلا به اعتيادند اما با افزايش تعداد کودکان در معضل زبالهگرديها اين ذهنيت رفته رفته کمرنگ شد. در سالهاي اخير زبالهگردي گسترش زيادي داشته است. زن و مرد ندارد. از کودکان گرفته يا پيرمردهايي با قامت خميده، همهوهمه ميان انبوه زبالهها ميلولند. کودکان زيادي را ديدهايم که لابهلاي زبالهها در حال جدا سازي آنها هستند که با ديدنشان حس ترحممان نسبت به آنها بيشتر و بيشتر ميشود؛ اما در واقع اين کودکان در حال جمعآوري طلاي کثيفاند. طلايي که فقط کثيفياش بر دستان اين افراد ميماند و طلايش در جيب کاسبان و پيمانکاران ميرود. زبالهگردي باعث شيوع و بروز بسياري از بيماريها در ميان اين افراد ميشود، بيماريهايي که احتمالاً خود اين افراد هم از وجود آنها بياطلاعاند؛ اگر چه آگاهي داشتن يا نداشتن آنها درباره اين شغل خطرناک هم چندان براي آنها فرقي نميکند چرا که بسياري از آنها براي گذران از زندگيشان ناچار به انجام اين کار هستند. همه اين صحنهها که هر کدام از ما تاکنون بارها شاهد آن بودهايم اين سؤال را در ذهنمان ايجاد ميکند که مسوولان دقيقاً کجاي زندگي اين قشر از جامعه قرار دارند؟ يا تاکنون چه نقشي در زندگي اين قشر از جامعه داشتهاند؟ مسوول چه کسي است؟ آقاي محمد حسين بازگير، رييس اداره محيطزيست شهر تهران در گفتوگو با خبرنگار روزنامه «صبحنو» گفته است: «بر اساس قانون مديريت پسماند مسووليت پسماندهاي عادي شامل زبالههاي عادي و نخالههاي ساختماني به عهده شهرداريهاست. پسماند و زباله هرگاه که از خانه بيرون گذاشته ميشود متعلق به شهرداري است. در مديريت پسماند ميبايست زبالهها را مکانيزه جمعآوري کرده و به مرکز بازيافت ببرند و انرژي زبالهها گرفته شود. براي انجام اين کارها شهرداري ميبايست طرح و برنامه مشخصي داشته باشد. در اين برنامه زبالهگردها جايي ندارند و مادامي که زبالهگردها در شهر فعاليت ميکنند ناشي از عدم مديريت صحيح و اصولي شهرداري است.» بازگير ادامه داد: «همه افرادي که براي تفکيک زباله به سطلهاي زباله مراجعه ميکنند، فقير نيستند، بيشتر اين افراد را پيمانکاران طرف قرارداد شهرداري تشکيل ميدهند. براي مثال شهرداري تهران جمعآوري زبالههاي يک منطقه را به يک پيمانکار واگذار کرده است و آن پيمانکار افرادي را براي تفکيک زباله به کار گرفته است.» رييس اداره محيط زيست شهر تهران ميگويد: «حدود ۸۰درصد پسماندها قابليت بازگشت دارند و اگر آنها را تفکيک نکنيم اين سرمايه از دست ميرود و ناچاريم که براي جايگزيني اين سرمايهها از منابع طبيعي برداشت کنيم و آلودگيهاي محيطي بهوجود بياوريم. در کشورهاي ديگر دنيا براي تفکيک زباله افرادي وجود دارند که با مراجعه به سطلهاي زباله آنها را تفکيک ميکنند اين افراد در قالب شرکت يا پيمانکار رسمي هستند و علايم و لباسهاي مخصوص به خود را دارند و آموزش رسمي ديدهاند؛ اما متاسفانه هنوز طرح جامع مديريت پسماند شهر تهران تدوين نشده است، شهرداري بايد اين طرح را تهيه و مشخص کند که چه آموزشهاي به مردم بايد در زمينه کاهش توليد زباله داده شود. برنامه مديريت پسماند شهر تهران بايد تمام مراحل پيش از توليد پسماند، نگهداري موقت آن در منزل، تفکيک از مبدأ، جمعآوري مکانيزه و انتقال صحيح به مراکز نهايي را شامل شود.» شيوع بيماري ميان زبالهگردها يکي از مددکاران اجتماعي در طي پژوهشهاي ميداني خود اعلام کرد که حدود ۴۰درصد از کودکان زبالهگرد بي سواد مطلق هستند. ۳۷درصد ترک تحصيل کردهاند، ۲۱درصد يک تا دو کلاس درس خوانده و تنها آنهايي در حال تحصيل بودند که يا ايراني بودند يا افغانهايي که به همراه خانوادههايشان زندگي ميکردند و بيشتر کودکان زبالهگرد روياي تحصيل داشتند. ۵۲درصد در مراکز زباله ميخوابيدند، ۴۸درصد در خانههايشان که خانههاي آنها نيز کوهي از زباله است. ۵۹درصد اين کودکان هنگام جمعآوري زباله همراه دارند، ۴۰ درصد تنها عضو خانوادههايشان هستند که زبالهگردي ميکنند، برخي از اين کودکان تا ۲۰ ساعت کار ميکنند، اما ميانگين کار اين کودکان 5 الي 10 ساعت است، ۶۲درصد آنها بدون دستکش کار تفکيک زباله را انجام ميدهند و به دليل اينکه دستکشها خيلي زود پاره ميشود، ترجيح ميدهند پول دستکش را صرف گرسنگي خواهر و برادرشان بکنند. بر اساس نتايج اين تحقيقات، اين کودکان دچار بيماري پوستي شديد، ايدز، هپاتيت، اسهال خوني بوده و به دليل آنکه ماسک ندارند؛ به سل، کزاز، سالک پوستي، انگل رودهاي، فلج اطفال و خميدگي ستون فقرات دچار هستند زيرا برخي از آنها بيش از ۷۰ تا ۸۰ کيلو زباله را روزانه بر دوش خود ميکشند و نميتوانند از گاري استفاده کنند زيرا مأمور شهرداري گاريهاي آنها را ميگيرد. سوءاستفاده جنسي از کودکان زبالهگرد الهام فخاري، رييس کميته اجتماعي شوراي شهر تهران چندي پيش عنوان کرده بود: «در جلسهاي با حضور نمايندگان سازمانهاي مردمنهاد و مجموعه مديريت شهري مقرر شد، يکسري راهکارها و پيشنهادها از طرف اين افراد ارائه شود تا همه جوانب در رابطه با کودکان کار مورد نظرسنجي قرار گيرد.» فخاري ميگويد: «برخي کارگاههاي تفکيک زباله به کودکان خوابگاه دادهاند، اغلب اين کودکان بيماري دارند، اما مسأله بيماري نسبت به ساير مشکلات اين کودکان در اولويت نيست، چرا که از اغلب اين کودکان سوءاستفادههاي جنسي ميشود.» درحاليکه ميبايست جمعآوري زباله در کلانشهرها مکانيزه باشد، خيابانهاي تهران پر از تصوير تلخ کودکاني است که در ميان زبالهها دنبال نان و زندگي ميگردند.