تسنيم/
متن پيش رو در تسنيم منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
نشست سه جانبه تهران و تلاشهاي ديپلماتيک روسيه، ترکيه و ايران براي توقف جنگ و درگيري در سوريه، طي دو سال اخير و به ويژه با توجه به دستاوردهاي مذاکرات آستانه، نتايج خوب و ملموسي بر روي ارض واقع به نمايش گذاشته است. اما چنين به نظر ميرسد که ترکيه، علاوه بر اهداف مشترکي که با ايران و روسيه دنبال ميکند در غرب و شرق فرات و در پرونده ادلب، دغدغههاي ديگري نيز دارد.
پيروزي سياسي و نظامي روسيه در ماجراي ادلب
آمريکا در اواخر دوران اوباما و همچنين در آغاز دوران مسئوليت دونالد ترامپ در پرونده سوريه دچار سردرگمي و ضعف در اتخاذ مواضع سياسي و تحرکات نظامي شد، نتوانست در برابر روسيه و ايران، اقدامات خاصي انجام دهد. به ويژه پس از آنکه روسيه توانست به شکل هوشمندانه و از راه دنبال کردن اهداف ديپلماتيک واقعبينانه، ترکيه را نيز به سوي خود جلب کند، در مذاکرات آستانه، با اين دو بازوي قدرتمند منطقهاي يعني ايران و ترکيه، بر موازنات سوريه تاثير گذاشت.
يکي از نتايج روشن قدرتنمايي روسيه در بحران سوريه، ابتکار اخير ولاديمير پوتين براي همراهي با ترکيه در ماجراي ادلب به منظور توقف حملات و بازگرداندن آرامش و ثبات به ادلب است.
اگرچه رسانههاي نزديک به آکپارتي اصرار دارند که اين موضوع را همچون پيروزي درخشان اردوغان به نمايش بگذارند، اما واقعيت اين است که اگر روسيه اراده نميکرد ترکيه نميتوانست در مسئله ادلب تا اين اندازه اهميت پيدا کند. کمربندي که توسط روسيه و ترکيه در مناطق گستردهاي حول ادلب به وجود آمده بر تمام معادلات غرب فرات تاثير گذاشته است.
روسيه توانست با استفاده از قدرت نفوذ ترکيه بر مخالفين سوري، وضعيتي پديد آورد که در غرب رود فرات علاوه بر مديريت بحران سوريه، در برابر آمريکا نيز به شکل جدي قدرت نمايي کند. چرا که آمريکا در اين مدت تنها توانسته در مناطقي از شرق فرات به صورت ساکت و چراغ خاموش حضور داشته باشد و ادعاي سياسي چنداني در مورد آينده سوريه مطرح نکند.
ترکيه، فرات و ادلب
طول مرز مشترک ترکيه و سوريه به 900 کيلومتر ميرسد و اغلب نقاط مرزي بين ترکيه و سوريه دشتهاي مسطح و سرزمينهاي قابل کنترلي است که طي ساليان اخير و به ويژه پس از بروز بحران سوريه، تاثير مهمي بر تحولات اين کشور گذاشته است.
اين مرزهاي مسطح که کنترل چنداني بر روي آنها وجود نداشت، پيشتر گذرگاهي براي ورود نيروهاي افراطي و لجستيک و ادوات نظامي آنان به سوريه بود، اما در حال حاضر ترکيه در بسياري از نقاط حساس مرز خود با سوريه، با برافراشتن ديوارهاي بتني و استفاده از واحدهاي گشتي، تلاش ميکند اين مناطق را کنترل کند. اما واقعيت اين است که ترکيه در اين ميان، فقط دغدغه امنيت داخلي ندارد و همچنان به دنبال آن است که بر معادلات کنوني و آتي سوريه به شکل جدي تاثير بگذارد.
دو نقطه حساس رود فرات و استان ادلب براي ترکيه اهميت ويژهاي دارند و بخش مهمي از اهداف و ايدههاي دولت ترکيه نسبت به بحران سوريه را به نمايش ميگذارند.
استان ادلب عملاً به نقطهاي براي تمرکز گروههاي قدرتمندي از مخالفين سوري و تروريستها تبديل شده و علاوه بر اين، شمار بسيار زيادي از مردم غيرنظامي نيز در اين مناطق سکونت دارند که حضور آنها راه را براي اقدامات نظامي در مورد تروريستها ناهموار و دشوار ميکند.
اين مسئله باعث شده که مخالفين سوريه تحت حمايت ترکيه در ادلب از موقعيت امني برخوردار باشند و پس از توافق سوچي بين پوتين و اردوغان تا حد زيادي خيال ترکيه از بابت ادلب راحت شده باشد.
به موازات اين مسئله بايد به نقطه حساس ديگري پرداخت که ارتباط مهمي با وضعيت نظامي و سوق الجيشي غرب فرات دارد. از دو سال پيش اردوغان به شکل مداوم بر اين موضوع تأکيد ميکرد که غرب فرات براي ترکيه جايگاه استراتژيک و حساسي دارد و اجازه نميدهد که کردها يا ديگر نيروها در اين حوزه فعاليت نظامي انجام دهند.
ترکيه معتقد است کنترل غرب فرات و تثبيت موقعيت حضور نظامي و نفوذ سياسي آنکارا در ادلب، به معني کنترل شهر کردنشين عفرين و جلوگيري از حرکت پ.ک.ک به سمت درياي سفيد نيز ميباشد.
همچنان که در نقشه ديده ميشود، در حال حاضر نيروهاي نظامي ترکيه در يک نوار گسترده به دور ادلب 12 نقطه کنترل نظامي دارند و نيروهاي روسي نيز در نوار ديگري پشت سر آنها قرار گرفته و يک منطقه امن عاري از درگيري به وجود آوردهاند. به اين ترتيب، روسيه علاوه بر اين که امنيت و ثبات در ادلب را تثبيت و تضمين ميکند از توان و امکان مديريت و کنترل نظاميان ترکيه نيز برخوردار است.
ترکيه، الباب و منبج
نفوذ ترکيه در الباب، يکي از دستاوردهاي نظامي آنکارا و مخالفين اسد در شمال سوريه است، اما هم اکنون ميبينيم که اردوغان تنها به الباب راضي نشده و در جستجوي حضور در منبج نيز هست.
اين در حالي است که در حال حاضر، منبج در کنترل نيروهاي مسلح وابسته به پ.ک.ک است که تحت حمايت آمريکا قرار دارد. قرار است به زودي نيروهاي گشتي مشترک آمريکايي و ترکيهاي در اطراف منبج به فعاليت بپردازند و به اين ترتيب، ترکيه به طور همزمان در شمال سوريه در دو منطقه يعني در اطراف منبج و در اطراف ادلب، نيروهاي گشتي مشترک با آمريکا و روسيه خواهد داشت.
ادلب و شرق فرات
رجب طيب اردوغان رئيس جمهور ترکيه در نشست سه جانبه تهران به صورت کوتاه و سربسته از اهميت شرق فرات سخن گفت، اما خود او و اعضاي تيم سياست خارجي و وزارت دفاع ترکيه، در رسانههاي داخل کشورشان بارها به اهميت شرق فرات اشاره کردند و اين روزها بسياري از تحليلگران سياسي ترکيه به اين مسئله ميپردازند که موضوع شرق فرات، حتي از ادلب و پرونده کلان سوريه و ماندن يا نماندن بشار اسد بر سر قدرت، براي آنکارا مهمتر است. چرا که تشکيل يک دولت کردي در طول مرزهاي سوريه توسط کردهاي وابسته به پ.ک.ک، به يک دغدغه امنيت ملي براي اردوغان تبديل شده است.
تحليلگران نزديک به آکپارتي معتقدند، ترکيه نبايد اجازه دهد که آمريکا سناريوي تشکيل دولت کردي در عراق را، در سوريه نيز يکبار ديگر تکرار کند. به همين دليل طي روزهاي اخير شاهد آن بودهايم که اردوغان و همراهان او خيز برداشتهاند تا پس از حل مسئله ادلب و يا حتي شايد همزمان با پرداختن به موضوع ادلب، در شرق فرات نيز دست به تحرکات و اقداماتي بزنند.
منظور از تحرک در شرق فرات، حمله به کردهاي وابسته به پ.ک.ک در مناطقي همچون کوباني، عين عيسي، قاميشلو، ديرک و ديگر مناطق قسمت شرقي رودخانه فرات است، اما همچنان که ميدانيم آمريکا به شکل جدي حضور نظامي خود را در مناطق کردنشين شرق فرات تقويت کرده و بعيد است به ترکيه اجازه داده شود که به شکل زميني وارد اين مناطق شود، اما حملات هوايي ارتش ترکيه به برخي از قرارگاهها و نقاط تجمع فرماندهان کردهاي سوري، بعيد و دور از ذهن به نظر نميرسد.
بازار