سرمقاله ابتکار/ عقبگرد اصلاحطلبی در سردرگمی گفتمانی
ابتکار/ « عقبگرد اصلاحطلبي در سردرگمي گفتماني » عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار نوشته ژوبين صفاري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: «اصلاحطلب، اصولگرا ديگه تمامه ماجرا»؛ اين شعار را اگر نه با نگاه براندازانه که آن را در فضاي سرخورده جامعه امروز بررسي کنيم پر بيراه نيست که جريان اصلاحطلبي به مثابه يک گفتمانِ منتقد در ساختار حاکميت به طور واضح دچار عقبگردهاي اساسي در مواضع خود از بدو حضور در عرصه سياسي و اجتماعي کشور شده است. آنچه واضح است گفتمان اصلاحطلبي به عنوان يک جريان اثرگذار در دهه ٧٠ و ٨٠ داراي مرزبندي مشخصي با جريان اصولگرا بود که هدفش اصلاح ساختارهاي معيوبي بود که جريان همواره غالب اصولگرايي اساساً يا اين مشکلات را نميديد و يا منکرشان ميشد. اما در آغاز دهه ٩٠ باز هم اين جريان اصلاحطلب بود که به کمک حسن روحاني اعتدالگرا آمد تا بدنه سرخورده اجتماعي را اميدوارانه به سمت گامهاي اصلاحي هدايت کند. اميدي که با گذشت زمان تبديل به ترس از آينده شد. آنچه به عنوان متفير اصلي اين روند برسي ميشود آن است که جريان اصلاحطلبي نه با کارشکنيهاي رقيب همواره قدرتمند خود بلکه به طور خودخواسته تيشه بر ريشه اصول اصلاحگرايانه خود زده است. چنانچه روز گذشته معصومه ابتکار گفته بود: «امروز با گذشت دوران و شرايطي که در آن هستيم، خيلي از اصول و تفکرات اصلاحطلبي مورد پسند جريانات اصولگراي دلسوز و واقعبين و آيندهنگر قرار گرفته است.» گو اينکه پسند جريان اصولگرا که به صورت ماهوي از بدو پيدايش، با جريان اصلاحطلبي در تضاد کامل گفتماني بودهاند يک دستاورد به حساب ميآيد. به نظر ميرسد اصلاحطلبانِ در قدرت امروز از اين مسئله غافل شدهاند که عقبگرد گفتماني نهتنها دستاوردي براي مردمِ سرخورده ندارد بلکه خود نيز از بازندگان اصلي اين بازي به اصطلاح اعتدالي خواهند بود. اعتدال به معني عقبگرد از اصول گفتماني نهتنها اعتدال نيست که نوعي ترس سياسي به حساب ميآيد. مردمي که با اشتياق فراوان سخنان آتشين و البته اصلاحطلبانه آقاي روحاني در انتخابات را شنيدند و پاي صندوق راي آمدند اعتدال برايشان چيزي جز شايستهسالاري در مديريت کشور معنا نميشد؛ موضوعي که از آن نيز سرخورده شدند. حالا به نظر ميرسد جريان اصولگرا از اين اهمال اصلاحطلبان قرار است به راحتي در انتخابات بعدي مجلس بهره ببرد چرا که عبور طبقه متوسط از اميد به اصلاحطلبان بدون شک انفعالشان را به دنبال خواهد داشت و اصولگرايان همواره تنها در اين شرايط است که از طرفداران اندک خود در بدنه جامعه به نفع خود استفاده ميکنند. نشانههاي اين موضوع را ميتوان در سخنان روز گذشته عليرضا زاکاني درخصوص مجلس آينده و عقبگرد به اصول مدنظر همفکرانش يافت. در نهايت بايد گفت آنچه که امروز بين مردم و جريان اصلاحطلبي حفره بزرگي ايجاد کرده است ناشي از عملکرد خود اصلاحطلبان در نزديک شدن به مواضع رقيب است؛ بازياي که بازنده اصلياش مردم و البته گفتمان اصلاحطلبي است. نشانه ديگر اين مسئله را بايد در اعتراض دانشجويان هر دو طيف به رئيس جمهوري در دانشگاه ديد که اين مسئله ناشي از بازي يک بام و دو هواي جريان اعتدالي است. يادمان باشد نااميدي مردم از گفتمان اصلاحطلبي به معناي رفتن در دامن اصولگرايي نيست بلکه افتادن در دام يک بحران بزرگ است، بحراني که بياعتمادي و نااميدي را هر روز تشديد ميکند.