برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

سرمقاله قدس/ حذف بن سلمان و جناح بندی های سنا

منبع
قدس آنلاين
بروزرسانی
سرمقاله قدس/ حذف بن سلمان و جناح بندی های سنا
قدس آنلاين/ « حذف بن سلمان و جناح بندي هاي سنا » عنوان يادداشت روز در روزنامه قدس به قلم صادق کوشکي است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: در خلال دو هفته گذشته اغلب رسانه هاي دنيا مسئله جمال خاشقجي، روزنامه نگار منتقد عربســتاني و پرونده گم شــدن و قتل احتمالي او را در صدر اخبار خود قراردادند و محمد بن سلمان را عامل اصلي اين اتفاق برشمردند. دراين بين برخي از سياســتمداران و رسانه هاي غربي براين باورند که زمان آن رسيده تا محمدبن سلمان از حکومت کنار گذاشته شود، اما اينکه اين امر چقدر مي تواند عملي شود، موضوعي است که نياز به درک صحيح از ساختار فعلي قدرت در عربستان دارد. در طول دو دهه گذشته شــکافي در ساختار قدرت حاکم بر آل سعود به وجود آمده به اين شکل که بخشي از آن ها، معتقد به برقراري حکومت به روش فعلي يعني حکومت پادشاهي تماميت خواه بسته و ديکتاتورگونه هستند که نمونه آن در حکومت ملک سلمان و پسرش تجلي دارد. اين بخش از جامعه قدرت سعودي حمايت بخشي از جريان سياسي آمريکا يعني جمهوري خواهان را به دنبال دارد. جمهوري خواهان نيز عموماً استدلالشان براي حمايت از آل سعود بر اين موضوع استوار است که شبه جزيره عربستان يک منبع مالي بزرگ براي تأمين نيازهاي مالي آمريکاســت، بويژه از طريق فروش اسلحه و حاکمان فعلي آن (آل سعود) متحد راهبردي در جهان عرب و اســلام براي پياده سازي نقشه هاي آمريکا در منطقه غرب آسيا به شمار مي روند. از همين رو است که شاهديم جراد کوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ عربستان سعودي را کانون سياســت اعلام نشده خود در خصوص طرح به اصطلاح صلح فلســطين و رژيم صهيونيســتي قرار داده اســت. اين طرح از عربستان و ساير کشــورهاي عرب حاشيه خليج فارس مي خواهد مبالغ هنگفتي را براي بازسازي اراضي و پيشــبرد طرح هاي توسعه در ســاحل غربي رود اردن و غزه اختصاص دهد. همچنين دولت ترامپ روي مداخله ســعودي ها براي جلوگيري از افزايش چشمگير بهاي جهاني نفت، پس از اعمال مجدد تحريم هاي حوزه انرژي بر ضد ايران حساب باز کرده است. اما جناح دومي نيز در ســاختار قدرت وجود دارد که متعلق به تحصيلکردگان و روشنفکران عربستاني است. اين عده که حدود 70 هزار نفر هستند، عموماً افرادي داراي نفوذ و تحصيلکرده اروپا و آمريکا هستند که با پادشاهي آل سعود نيز مخالف مي باشند. آن ها معتقدند عربستان بايد به يک کشور دموکراتيک با الگوي ليبرالي و سکولار تبديل شود. اين جناح نيز محبوبيت و حمايت خاصي ميان دموکرات هاي آمريکايي و بخشي از کشورهاي اروپايي دارند. دموکرات ها براين عقيده هستند که حمايت آمريکا از آل سعود به هيچ عنوان با دموکراسي و مباحث حقوق بشر سازگار نيست و عمًلا براي سياست هاي آمريکا هزينه بردار است، بنابراين بايد از حمايت آل سعود دست کشيد و بر روي به قدرت رسيدن روشنفکران غربي در عربستان سرمايه گذاري کرد تا با تبديل اين کشور به يک جمهوري دموکراتيک که در عين حال يک پايگاه براي آمريکا و غرب خواهد بود، بتوانند ارزش هاي غربي را در جهان عرب نيز ترويج کنند. جمال خاشقجي نيز جزو نخبگان جناح روشنفکران عربستاني بود که حذف آن موجب ايجاد تنش جدي ميان اين دو بافت (جمهوري خواهان و دموکرات ها) شد، بنابراين ماجراي قتل خاشقجي پيش از آنکه قتل يک نفر باشد، تقابل اين دو گروه در عربستان و حاميان آن ها در اروپا و آمريکاست. به همين خاطر آن بخشــي که طرفدار به قدرت رسيدن روشنفکران عربستاني هستند، با مانور بر روي مسئله خاشقجي به دنبال حذف تدريجي قدرت آل سعود از صحنه حاکميت شبه جزيره عربستان هستند. درعين حال نبايد فراموش کرد که دونالد ترامپ، رئيس جمهور فعلي آمريکا مانند جورج بوش پســر که واقعه 11 ســپتامبر در زمان حکومت او توسط عوامل سعودي رخ داد، متعلق به حزب جمهوري خواه است و همان طور که اشاره شد خواهان ادامه حاکميت بن سلمان و آل سعود بر عربستان. ترامپ درشرايطي که گفته بود در صورت اثبات قتل خاشقجي توسط بن سلمان، آل سعود را سخت تنبيه خواهد کرد، اما بلافاصله اين تهديدات را از جنس فروش اســلحه به اين کشور ندانســت و حتي در تازه ترين اظهارنظر خود آب پاکي را روي دست سعودي ها ريخت و گفت احتمال آنکه «گروه هاي خودسر» عربستاني مسئله خاشقجي را رقم زده باشند، دور از ذهن نيست. اين يعني ملک سلمان و پسرش مجدداً در پناه آمريکا آرامش از دست رفته شان را بدست آوردند. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره