کلاف سردرگم استعفای وزیر راه
رجا/ متن پيش رو در رجا منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست وزير راه و شهرسازي بعد از سه بار استيضاح بالاخره نامه استعفا خود را منتشر کرد. نامه اي که يک ماه قبل خطاب به روحاني نوشت و خواسته بود تا اجازه دهد آخر مهر از دولت خداحافظي کند. اما استعفاي آخوندي پيچيده تر از کلاف سردرگم سياست هاي اقتصادي دولت روحاني است. عباس آخوندي وزير راه و شهرسازي چند ساعت قبل نامه استعفاي خود که در تاريخ 10 شهريور خطاب به رئيس جمهور نوشته شده بود را در کانل تلگرامي اش منتشر کرد. آخوندي در اين نامه اعلام مي کند با سياست هاي «بازآفريني شهري» و دخالتهاي حداکثري دولت در بازار مسکن توافقي ندارد. او در اين نامه مي نويسد: «من بر اين اعتقاد هستم که سه اصل پايبندي به قانون، احترام به حقوق مالکيت و اقتصاد بازار رقابتي در هيچ شرايطي نبايد زير پا گذاشت و الان در راه مبارزه با تحريم ها اين سه اصل نقض شده و الان در راه مبارزه باتحريم ها شاهد نقض اين سه اصل هستيم». همين عقيده بود که مسکن مهر را متوقف کرد؛ ظرف يکسال گذشته قيمت مسکن را 74 درصد افزايش داد و معاملات مسکن را 35 درصد کاهش داد. اما آخوندي در حالي امروز از استعفاي 48 روز پيشاش به دليل اختلافات با حسن روحاني بر سر سياست هاي «بازآفريني شهري»، رونمايي کرده است که همين امروز شنبه 28 مهر 97 در جلسه اي با سازمان مديريت و برنامه ريزي کشور تفاهم نامه «توليد و اشتغال در حوزه بازآفريني شهري پايدار» امضا کرد! او در اين جلسه مي گويد: «کيفيت نازل زندگي شهري، چاره اي جز "بازآفريني شهري" ندارد. بي گمان ساخت مسکن در بيابان در قالب مسکن مهر، راهکار نيست. تنها راهکار آينده ايران، همين "بازآفريني" شهري است؛ تخريب محله ها و پاک کردن صورت مساله راهکار نيست؛ بلکه راهکار، توان افزايي اجتماعي، مشارکت مردم و افزايش توان مالي ساکنان است. راهکار بازگشت به هويت ايراني و تمدن ايرانشهري در شهرا است که اين موضوع جان مايه اصلي تفاهم نامه امروز است». معلوم نيست آخوندي اين حرف ها را در جلسه امروز از سر اجبار زده و با انتشار نامه 48 روز پيشاش مي خواسته اجباري بودن حرف هاي اش را نشان دهد يا نه، اماعباس آخوندي در پنج سال گذشته فرصت بزرگ رونق اقتصادي و رفع يکي از اصلي ترين مشکلات بيش از نيمي از مردم را نابود کرد. حتي روحاني در جلسه راي اعتماد براي کابينه دولت دوازدهم از مخالفت هاي آخوندي با برنامه هاي دولت خبر داد و اعلام کرد نتوانسته وزيرش را در 4 سال گذشته درباره برنامه ها قانع کند؛ روحاني گفته بود: «در دولت يازدهم نتوانستيم با آخوندي در بخش مسکن به توافق نهايي برسيم اما در دولت دوازدهم توجه به مسکن اولين موضوعي است که من از او ميخواهم». همزماني و تعارض سخنان امروز آخوندي با انتشار نامه استعفاياش، رمز گشايي از تصميم او را سخت تر مي کند.آخوندي در حالي در نامه خود بر لزوم پايبندي به راهبردهاي ليبراليسم در اقتصاد تاکيد مي کند و برنامه دولت براي بازآفريني شهري را علت اصلي خداحافظي از دولت معرفي مي کند که امروز همان طرح را بهترين راهکار براي اصلاح مشکلات معرفي مي کند! اما آنچه که مشخص است، آخوندي نماد بارز ليبراليسم در دولت روحاني بود. وزيري که نگاهش به جان مردم هم متفاوت است و گمان مي کند با پرداخت بيمه مي توان خيال ها را از جان باختن تعدادي از هموطنان آسوده کرد! آخوندي نه فقط در نامه اخير به بازار آزاد ابراز علاقه مي کند که در گذشته در دفاع از ليبراليسم گفته بود: «ليبراليسم عليه سوداگري قيام کرده است، سوداگري با توسعه مخالف است در حالي که ليبراليسم براي توسعه به ميدان آمده است». او حتي پس از آنکه سازمان حمايت از حقوق مصرف کنندگان با افزايش قيمت بليت قطارها مخالفت کرد، وجود سازمان هايي براي حمايت از حقوق مصرف کننده و برنامه هاي سوسياليستي را هم به انتقاد کشيده بود و گفته بود: «اين بساطي که حضرات راه انداختند غير از تعاليم حضرت مارکس است؟ غير از تعاليم سوسياليسم تعاليم ديگري است که اينها را هدايت بکند؟ بيايند و اينگونه در بازار مسلمين دخالت بکنند و در واقع دست بکنند در جيب خلق الله و پز طرفداري از مردم و مصرف کننده رو بدهند؟». اگرچه نميتوان از نسخه هاي سوسياليستي براي جامعه اسلامي دفاع کرد اما انديشمندان و طرفداران ليبراليسم نيز اين روزها از نظرات خود عقب نشيني کرده اند. به طور مثال فرانسيس فوکوياما فيلسوف آمريکايي و متخصص اقتصاد سياسي که در سال 1992 بعد از فروپاشي شوروي کتاب «پايان تاريخ و آخرين انسان» را نوشت و در آن ادعا کرد «ما شاهد پايان تکامل ايدئولوژيک نوع بشر و جهاني شدن ليبرال دموکراسي غربي به عنوان فرم حکومت بشري هستيم» اخيرا در مصاحبه اي اعلام کرده «حرفهاي مارکس درست از آب درآمد. سوسياليسم به معناي برنامه بازتوزيع ثروت در جامعه بايد باز گردد». در مجموع آخوندي پديده اي ويژه در ميان وزراي تاريخ 40 ساله جمهوري اسلامي است. عباس آخوندي تنها وزير دولتهاي پس از انقلاب اسلامي است که در تعدد طرحهاي استيضاح و نيز کسب راي اعتماد، رکورددار است. آخوندي تنها وزيري است که در ايران ۳ بار استيضاح شد و هر سه بار هم استيضاح ناموفق بود. از سوي ديگر او با احتساب «سه استيضاح» و کسب «دو راي اعتماد در آغاز دولتهاي يازدهم و دوازدهم»، تاکنون ۵ بار از مجلس شوراي اسلامي راي اعتماد گرفته است. در مجموع وزير راه و شهرسازي بايد برکنار مي شد اما روحاني آن قدر با او مداهنه و مماشات کرد تا او خود استعقا کرد. روحاني بهتر از هرکسي مي دانست که عباس آخوندي نتوانسته کارنامه موفقي در دولت يازدهم از خود برجاي بگذارد. حقيقت اين است که چنين مديري فراتر از برکناري، بايد محاکمه مي شد.