سرمقاله ابتکار/ «سکوت» بهتر از «خب»
ابتکار/ « «سکوت» بهتر از «خب» » عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار نوشته ژوبين صفاري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: سالهاي سال است رسم بر اين شده که مسئولان در فضايي مونولوگ گونه و به روشهاي مختلف عدهاي از مردم را در مکاني جمع و يکطرفه براي آنها سخنراني ميکنند، بدون آنکه بدانند آنچه مردم بيش از همه در اين روزها به آن احتياج دارند اين است که به جاي شنونده محض بودن، بتوانند در فضايي بيپيرايه و در يک همنشيني مسالمت آميز تمام دغدغههاي خود را با مسئولان در ميان بگذارند. حضور يک مقام مسئول در ميان مردم فيالنفسه امري پسنديده است اما اين اقدام در صورتي که قواعد گفت و گوي دوطرفه توسط مقام مسئول رعايت نشود ميتواند به يک حرکت منفي تبديل شود. مثال اين اتفاق را ميتوان در طرح دغدغههايي يافت که پيرمرد خراساني رندانه با شعري منسوب به حافظ خطاب به محمود حجتي وزير جهاد کشاورزي بيان کرد. سخناني که انگار عصارهاي از تمام دردها و نگرانيهاي اين روزهاي مردم ايران بود اما پاسخي به جز «خب» دريافت نکرد. اين مکالمه بين وزير و پيرمرد خراساني به سرعت در فضاي مجازي دست به دست شد تا باز هم به جاي آن که رسانه هاي رسمي پل ارتباطي بين مردم و مسئولان باشند فضاي غيررسمي شبکههاي اجتماعي و تلفنهاي هوشمند سخن از زبان دل مردم بگويند. به نظر ميرسد رعايت قواعد گفت و گو در بستري که مردم تنها شنونده نباشند کمي سخت به نظر ميرسد چنانچه پيش از اين هم مواجهه وزير بهداشت و وزير سابق راه و شهرسازي با مردم به گونه ديگري باعث رنجش خاطر شد. اما بايد دانست که در شرايط کنوني شکاف بين مردم و دولتمردان پر نميشود مگر در شرايطي که مسئولان بدون هيچ ملاحظه اي و به طور شفاف از مشکلات با مردم سخن گفته و از طرف ديگر از مناسبات درست گوش دادن به حرف مردم نيز آگاه باشند. مواجهه هايي از اين دست که رنگ و بوي بياعتنايي يا تمسخر را دارد نه تنها آبي بر آتش نااميدي مردم نمي ريزد که ميتواند دستاورهاي يک مسئول را در جايگاهش زير سوال ببرد. سخنان بي پيرايه پيرمرد خراساني آنجا که ميگويد «خود دانيد و مملکتتان» گواهي است بر اين نکته که شايد نياز باشد تا مردم مملکتشان را نه فقط از آن مسئولان که متعلق به خودشان نيز بدانند. شايد بهتر بود وزير بهت زده که گويا سخنان پيرمرد را درست متوجه نشده پاسخي فکورانه تر از «خب» ميداد. بيترديد دانايي پيرمرد خراساني از وضعيت موجود را ميتوان به تمام آحاد مردم تعميم داد. واکنشهاي کاربران نسبت به اين ويدئو در شبکههاي اجتماعي به روشني گوياي اين دانايي است. گو اينکه سخنان پيرمرد و حتي عبورش از وزير بدون داشتن انتظار پاسخ، حال اين روزهاي مردمي است که ديگر گوششان از شنيدن پر است و مجالي براي گفتن مي خواهند. اين دانايي را بايد جدي گرفت و به آساني از آن عبور نکرد. مردم اين روزها به فکر اعتباري هستند که پاي صندوقهاي راي ريختند. سکوت، سخنراني توام با مفاهيم تکراري اميدآفريني و پاسخهايي مانند «خب» آرامشان نميکند. يادمان باشد همانطور که آن پيرمرد فالفروش و ميرزا آقا در گردهمايي انتخاباتي آقاي روحاني تصوير اول رسانه ها شدند تا مردم با اميد به بهبود وضعيت اين اقشار راي دهند، امروز مطالبات همان قشر زحمتکش و نااميديشان ميتواند دودي شود تا به چشم دولتمردان رود. مردم اين روزها انتظار دارند در مواجهه با دولتمردان حداقل شاهد رعايت اصول اوليه يک گفتوگوي مسئولانه و نه از موضع بالا به پايين باشند. امروز وقت يادگيري گوش دادن همدلانه است. آن را جدي بگيريد.