ابتکار/ متن پيش رو در ابتکار منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
حال بد اقتصاد کشور در اين روزهاي پرتنش بر کسي پوشيده نيست. نوسانات ارزي، تحريم و محدوديت به شدت افراد جامعه، مخصوصا قشر آسيبپذير را تحت تاثير قرار داده و ادامه زندگي را دشوارتر از هر زمان ديگري کرده است.
مردم اين روزها براي سپري کردن روزهايشان ميجنگند. از يک طرف بيکاري معضل زندگيشان شده و از طرفي ديگر تورم کمرشان را زير بار هزينهها خم کرده است. عدهاي آينده ايران را مانند ونزوئلا ميبينند و عدهاي ديگر با نگاه مثبتشان شرايط را به اين شدت اسفبار نميدانند. اما بايد منتظر ماند و ديد که اقتصاد به کدام سمت و سو ميرود؟ به سمت بهبود يا تله ابر تورم!
تورم نقطه به نقطه
افزايش قيمت در ماههاي اخير به حدي با شتاب صورت گرفت که براي همگان غير قابل باور بود. اما با گذشت زمان و کاهش نسبي قيمت دلار انتظار ميرفت به همان شکلي که افزايش قيمت کالا را در زمان افزايش قيمت ارز داشتيم حالا شاهد کاهش قيمت اجناس باشيم. اما اين امر عملي نشد و افراد همچنان سايه سنگين تورم را بر زندگيشان احساس ميکنند. ابراهيم نکو، نماينده مجلس، دبير دوره نهم کميسيون اقتصادي مجلس و کارشناس مسائل اقتصادي درخصوص تورم و علائم آن در جامعه به «ابتکار» ميگويد: تورم به معناي افزايش قيمتها است. تورم را بايد طبق روال بينالمللي و بر اساس مقايسه سالانه انجام دهند. به عنوان مثال يک ماه از سال جاري را با يک ماه مشابه سال قبل مقايسه کرده و تورم را با توجه به اقلامي از سبد کالايي خانوارها که معمولا تعريف شده است حساب کنند و آن نرخ را به عنوان نرخ تورم اعلام کنند. در کشور ما يک تورم ديگري تعريف شده که بسياري آن را نميپسندند و آن را به عنوان تعريف تورم قبول ندارند. اين تورم، تورم نقطه به نقطه است که در هيچ جاي دنيا مرسوم نيست، اما در کشور ما به نوعي جا افتاده و افزايش نرخ تورم را ماه به ماه و به صورت يک آمار حساب کرده و ارائه ميدهند. آن چيزي که بتوان به عنوان ابر تورم از آن ياد کرد به نوعي افزايش افسارگسيخته قيمتها است. هر زمان که در يک کشوري قيمتها به صورت افسارگسيخته و سرسامآور افزايش پيدا کند، قدرت خريد مردم به سرعت کاهش يافته و پايين بيايد و مردم ترجيح بدهند که کالاهاي مورد نياز خود را جمعآوري کنند و به احتکار روي بياورند، از طرفي ديگر احساس کنند که پول مليشان ارزش خود را از دست داده است، ترجيح ميدهند که پول ملي را به ارزهاي خارجي تبديل کنند و در اين صورت است که ميتوان درمورد ايجاد ابر تورم در اقتصاد کشور صحبت کرد.
وي ميافزايد: برخي از کارشناسان معتقدند هر زمان ماهيانه نرخ تورم بيش از 50 درصد افزايش پيدا کند اين روند نشانههاي از شکلگيري ابرتورم است و ميتوان براي نمونه به ونزوئلا و يا آلمان در جنگ جهاني دوم اشاره کرد. به عنوان يک نمونه کوچک اين شرايط معمولا به گونهاي است که فرد در يک زمان مشخص و کوتاه ترجيح ميدهد که براي تهيه کالاي مورد نيازش از مغازه اولي خريد کند، چون در مغازه دوم مطمئنا گرانتر خواهد بود. اينها علائمي از وجود يک تورم تحت عنوان ابر تورم است.
تورم موجود مقدمه ابر تورم
اين کارشناس مسائل اقتصادي از احتمال به وجود آمدن ابر تورم در آيندهاي نه چندان دور ميگويد: در شرايط کنوني کشورمان درگير ابر تورم نيست. هرچند عدهاي اعتقاد دارند نشانههايي از ابر تورم ديده ميشود ولي بايد بگويم که ما هنوز در شرايطي قرار نگرفتهايم که به يک ابر تورم تبديل شده باشد. در اين ميان با توجه به شرايط پيش آمده يک سلسله عواملي است که اگر به آنها بيتوجهي کنيم، در آينده نشانههاي ابر تورم در ايران ظهور ميکند و به عبارتي ديگر ما در حال حاضر شاهد ابر تورم در کشور نيستيم اما نميتوان منکر اين شد که تورم نرخ بالايي دارد و اگر به يکسري از موارد توجه نکنيم همين تورم بالا ميتواند مقدمه يک ابر تورم در ايران باشد.
نکو راههاي رسيدن به تورم را بررسي ميکند و ميگويد: يکي از نکاتي که بايد مورد توجه قرار بگيرد تا به شرايط بحراني تورم نرسيم اختلاف بين قوا است که ميتواند تشديدکننده اين موضوع باشد. زماني که بين قوا اختلاف نظري باشد و براي آن چارهانديشي نشود ميتواند قوا را که وظيفههايي در قبال کنترل نرخ تورم دارد از وظايف خود غافل کند و يک عاملي براي نزديک شدن به ابر تورم باشد. نکته بعدي وجود نقدينگي بالا در جامعه است. 600 هزار ميليارد تومان نقدينگي پايان سال 92 و وجود بالاي 1600 هزار ميليارد تومان نقدينگي در تير ماه 97 يکي از علائمي است که اگر تشديد شود و همزمان کنترل نشود ما را به ابر تورم نزديک ميکند. دولت در اين راستا توانسته اقداماتي انجام بدهد اما کفايت نميکند چون براي جمعآوري نقدينگي نتوانسته مشوقها و راهکارهايي را ارائه دهد.
وي ميافزايد: موضوع ديگر اين است که دولت به شکل شتابزده براي کنترل وضعيت فعلي و جلوگيري از شکلگيري يک ابر تورم نبايد اقدام به تزريق پول و افزايش بيرويه حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان کند چون در آن زمان افزايش حقوق بدون پشتيباني ارزي ميتواند منجر به تورم شديدي باشد که در آن شرايط دولت توان کنترل و رويارويي با آن را نخواهد داشت. من معتقدم که دولت بايد به اين موارد توجه کند و هر چه زودتر اقداماتي صورت بگيرد. باتوجه به رقم بالاي ارزهاي نگهداري شده در خانهها، دولت در اين مدت زمان حرکتهاي خوبي داشته اما با موفقيت 100 درصد فاصله داشته است و اين موارد را بايد دولت هرچه زودتر بهطور جدي در دستور کار خود قرار دهد. اگر در اين شرايط از نظرهاي کارشناسي استفاده نشود بايد کمي نگران نشانههاي ابرتورم در سال آتي باشيم.
اين کارشناس مسائل اقتصادي در پايان ميگويد: اگر کنترل بازار ارز بتواند به جمعآوري نقدينگي و دلارها در پستو خانههاي آحاد جامعه منتهي بشود، ميتواند به کاهش نرخ تورم کمک کند. اما واقعيت اين است که ارز همچنان متلاطم و داراي نوسان است. اين شرايط نگرانکننده ميشود و تصور کنيد که نرخ ارز از قيمت کنوني بيشتر کاهش پيدا کند و روي 7 يا 8 هزار تومان تثبيت شود، در اين شرايط هم براي افزايش نرخ تورم به صورت سالانه 100 درصدي نگرانکننده است. لذا موضوع ديگري که دولت بايد تدبيري براي آن داشته باشد اين است که نرخ ارز را با کنترل منطقي و کارشناسي کاهش دهد و با جمعآوري ارزهاي موجود يک ساماندهي مجددي کند. اما با توجه به آن چيزي که متاسفانه در بودجه کشور ديده ميشود اين نگراني به وجود ميآيد که دولت چگونه ميخواهد نرخ ارز را کنترل و به واقعيت نزديک کند. بسياري از کارشناسان اعتقادي ندارند که دولت بتواند نرخ ارز را براي هميشه کنترل کند. اما من معتقدم اگر دولت بتواند واقعيتهاي موجود را بپذيرد و به کارشناسان زبده روي بياورد و از آنها کمک بطلبد ميتواند تا حدودي اوضاع را کنترل کند و حتي کاهش منطقي ارز را هم داشته باشد.
بازار