جمنا؛ ستارهای که کم درخشید
مثلث/ متن پيش رو در مثلث منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست علياردشير بابايي| ستاره جمنا در سپهر سياسي ايران با اين عنوان که مدلي مستمر و پايدار براي کار تشکيلاتي نيروهاي ارزشي و انقلابي باشد، طلوع کرد. صبح روز پنجم دي ماه 1395 گردهمايي سه هزار نفري در مجموعه شهر آفتاب و انتخاب شوراي مرکزي جبهه مردمي انقلاب در صدر اخبار رسانهها قرار گرفت. در اين گردهمايي حجتالاسلام رحيميان رئيس هيات موسسان، جمنا را تشکيلاتي فراتر از اصولگرايي خواند و به نوعي خواست جمنا را جامعتر از جبهه اصولگرايان معرفي کند. عصر يکشنبه، پنجم دي 1395 درست ساعاتي پس از انتخابات هيات موسسان جمنا، مرضيه وحيددستجردي از اعضاي جمنا در گفتوگو با خبرگزاري فارس، جبهه مردمي انقلاب را تشکيلاتي از تمام اقشار و اصناف و گروههاي سياسي انقلابي خواند و بر اين نکته که جبهه مردمي تشکيلاتي فرااصولگرايي است تاکيد کرد. آنچه از سخنان اين دو عضو هيات موسس جمنا برآمد اين بود که هر دو تاکيد دارند جمنا تشکيلاتي فرااصولگرايي است. حالا با اين مختصاتي که گفته شد اگر نگاهي گذرا به کنش متقابل برخي از افراد شاخص اصولگرايي در برابر جمنا در ايام پيش از ثبتنام در انتخابات 96 بيندازيم متوجه ميشويم که افرادي مانند محمدباقر قاليباف، سيدابراهيم رئيسي، سعيد جليلي و... جمنا را به طور کامل نپذيرفتهاند و خود را محدود به سازوکار انتخاباتي جمنا نميدانند. اما در اين ايام به دليل اتخاذ سياست وحدت و اجتناب از شکستن وحدت کسي هم به طور علني عليه جبهه مردمي انقلاب سخني نميگويد. در 25 ارديبهشت 96 در کارزار انتخابات رياستجمهوري، محمدباقر قاليباف به نفع سيد ابراهيم رئيسي از ادامه رقابت کنارهگيري کرد. پس از اين کنارهگيري پر سر و صدا، جمنا رئيسي را نامزد نهايي خود در انتخابات اعلام کرد. در نهايت در روز جمعه 29 ارديبهشت 96 حسن روحاني براي يک دوره چهار ساله به عنوان رئيسجمهور انتخاب شد و سيدابراهيم رئيسي با کسب نزديک به شانزده ميليون راي و 38 درصد آرا دوم شد. همانطور که مرسوم است پس از انتخابات، شکستخوردگان به دنبال مقصر و علت شکست هستند. فعالان سياسي و روزنامهنگاران عملکرد انتقادبرانگيز جمنا را يکي از علل شکست در انتخابات ميدانستند. عدم اتخاذ سياست مناسب در برگزيدن فرد نهايي براي انتخابات، عدم پوشش تمام سليقهها در جمنا، حضور برخي از افراد شکستهخورده سياسي در جمنا، جوانگرايي اسمي به جاي جوانگرايي واقعي، عدم سازوکار شفاف در تعيين افراد در کميتهها، شائبه وجود رانت در توزيع مسئوليت در کميتههاي جمنا و... از جمله انتقاداتي بود که به جمنا ميشد. در مقابل برخي از حاميان و مدافعان جمنا هم ميگفتند حداقل فايده جمنا ايجاد تشکيلات خرد جمعي و رساندن جبهه انقلاب به وحدت روي يک گزينه است، گزينهاي که در انتخابات 16 ميليون نفر به آن راي داده اند. و اين در گام اول خود موفقيت است، چراکه پيش از اين، چنين ساختاري وجود نداشت و همواره روي گزينه نهايي اختلافاتي مطرح بود. اگر کمي مساله را کنکاش کنيم و از زاويههاي متعدد به آن نگاه کنيم، چند نکته را متوجه ميشويم: 1- اول آنکه ماحصل جمنا خرد جمعي نيست بلکه کنترل سياسي است. جمنا يک سازوکار دستوري است که از سوي تشکيلاتهاي سابق و افراد شاخص سياسي اداره ميشود، و قصد دارد بدنه مردمي را با خود همراه کند. چراکه در انتخاباتهاي قبلي، بدنه يک انتخاب مجزا از تصميم راس ميگرفت. جمنا صرفا ميخواهد تصميم راس را به بدنه منتقل کند. نکته بعد آنکه سه هزار نفري که به شهر آفتاب رفته بودند منتخب چه کساني بودند؟ آيا آن سه هزار نفر تنها منعکسکننده نظر احزاب اصولگرايي بودند يا منعکسکننده آرا و نظرات عموم جريان انقلاب که وابستگي جناحي ندارند؟ اصلا عيار انتخاب سههزار نفر چيست؟ و... 2- دوم آنکه آن 16 ميليون راي ابدا متعلق به جمنا نيست چراکه برخي از آرا مربوط به طرح و برنامهها و محبوبيت سيد ابراهيم رئيسي است، برخي از آرا هم مربوط به آراي سلبي نسبت به حسن روحاني است -نه به روحاني- و برخي ديگر سبد آرايي است که قاليباف با کنارهگيري به صندوق رئيسي ريخت و نقش جمنا در اين 16 ميليون کاملا بلاموضوع است. تصور کنيد شما براي تماشاي يک بازي فوتبال به ورزشگاه ميرويد، تيم مورد حمايت شما سه گل ميزند، آيا شما سه گل زدهايد؟ خير، تيم مورد حمايت شما سه گل زده است. تنها نقش شما در اين ميان گرمکردن تنور مسابقه است، که جمنا حتي اين وظيفه را به خوبي نتوانست انجام دهد. 3- سوم آنکه جمنا به وجود آمد تا همه سلايق انقلابي را در خود جاي دهد ولو به اينکه اصولگرا هم نباشد؛ چون در ابتدا موسسان جمنا آن را فرا اصولگرايي خواندند، حالا که پس از يکونيم سال به ماجرا نگاه ميکنيم، جمنا حداقل در قدم اول بايد ميتوانست همه سلايق اصولگرا را در خود جمع کند که در همين موضوع هم ناموفق بوده است. در پايان بايد به اين نکته اشاره کرد که نفس ايجاد تشکيلات و خرد جمعي در جريان انقلابي امري بسيار ستوده و حياتي است؛ سازوکاري که به گزينه واحد و وحدت همگاني منجر شود. اين خرد جمعي بايد از سمت بدنه جريان باشد نه اينکه به شکل دستوري و آمرانه باشد. تشکيلات بايد منعکسکننده تمام سلايق باشد و انتخاب سلايق هم بايد با شفافيت صورت گيرد، تشکيلات سياسي در عصر مدرن بايد داراي سرعت باشد اما جمنا کاملا خلاف بر اين نکات است. ستاره جمنا هيچ وقت در سپهر سياسي ايران آنچنان که بايد ندرخشيد و فقط پدرخواندگان اصولگرايي با عينکهاي تسلکوپ نشانشان ستاره خودساختهشان را ديدند.