سرمقاله جهان صنعت/ اختراع چرخ نه چرخاندن چرخها
جهان صنعت/ « اختراع چرخ نه چرخاندن چرخها » عنوان نگاه نخست روزنامه جهان صنعت به قلم اميررضا واعظيآشتياني است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: امروز با توجه به التهابات اقتصادي کشور و موج رواني که بر اقتصاد حاکم است ميتوانيم بگوييم کوتاهي دولتها در ادوار گذشته تاکنون است که با غفلت از اجراي اصل ۴۴ قانون اساسي دايره حل مشکلات اقتصادي را به دليل تنهايي و به دور از بهکارگيري بخش خصوصي تنگتر کردهاند و در نهايت هيچگاه در اين مهم نيز نتوانستهاند از ميدان جدال با مشکلات سرافراز بيرون بيايند. امروز دستگاههاي زيادي براي تصميمگيريهاي اقتصادي ايجاد ميشود؛ ستادها و فرماندهيها که تماما نشاتگرفته از تصديگري دولت بر اقتصاد است از اين رو نميتواند خروجي درست و صحيحي براي بهبود شرايط اقتصادي کشور داشته باشد. هرگاه مشکلي پيش ميآيد دولت با برگزاري فوري جلسات آن هم پشت درهاي بسته ميخواهد به تنهايي و به دور از نظرات کارشناسان بخش خصوصي به رفع آن ميپردازد اما غافل از اينکه با يک جراحي کوچک و مقطعي نميتوان دردي به بزرگي مشکلات اقتصادي کشور را درمان کرد چراکه هنوز از تصديگري دولت بر اقتصاد کشور کم نشده است. اينگونه جراحيهاي اقتصادي، مختصر و ظاهري تبعات منفي بزرگتري را برجا ميگذارد. سالهاست که از کوچکترين تغيير و مشکل در بازار گرفته تا تجارت خارجي کشورمان هر اتفاق نامبارک و تحميل شدهاي را به گردن ضعف مديريت و گاه سوءمديريت دولتها مياندازند. افزايش قيمت گوجهفرنگي و کمبود سيب زميني نيز از ضعف مديريت دولتها بوده و هست چراکه دولت وقتي تمام محورهاي اقتصادي از جزءترين تا شاخصترين موارد را ميخواهد به تنهايي حل و فصل کند بايد انتظار چنين برخوردي را نيز داشت. دولت با بحران مديريتي از درون مواجه شده است. اين مساله نه تنها در سطح وزرا وجود دارد، بلکه به مديران مياني دولت نيز سرايت کرده است. چرخه بسته مديريتي، محافظهکاري و احتياط غيرمنطقي و از سوي ديگر تاکيد بيش از اندازه روي تجربه به جاي تخصص، خلاقيت و نوآوري، دولت روحاني را به بنبست مديريتي کشانده است. به همين دليل نيز در شرايط کنوني بحران درونمديريتي در دولت به صورت جدي مديريت کشور را تهديد ميکند. در صورت عدم وجود شفافيت در سيستم اقتصادي، بروز هر اتفاقي ممکن است لذا اگر در مقابل مديريت رانتي اقتصادي ايستادگي نکنيم حتما شاهد اتفاقاتي خواهيم بود که براي جبران آن بايد هزينه زيادي را پرداخت کرد. وقت آن رسيده که مسوولان و دولتمردان دست از انکار مشکلات اقتصادي کشور بردارند و ناگفتنيهايي که اقتصاد را تحت فشار قرار داده، براي مردم شفافسازي کنند. همه بايد تلاش کنند اقتصاد به ريل اصلي خود بازگردد و تحقق اين مهم، تصميم بسيار دشواري است، چرا که دولت بايد عطش خود را به تصديگري در امور مختلف شديدا کاهش داده و به مردم و به تشکلهاي اقتصادي بخش خصوصي اعتماد کند و اجازه دهد مردم راه نجات خود را از ميان گردنهها بپيمايند. اکنون سياستگذاريهاي اقتصادي دولت هيچکدام مبتني بر توسعه نيست. برخورد سليقهاي دولت در بخشهاي مختلف توليد افسارگسيختگي در اقتصاد را به همراه داشته است. هر دولت به دنبال خلق سياستهاي اقتصادي است. آنان هيچگاه سعي نکردهاند از تجربههاي تلخ دولت پيشين خود عبرت بگيرند بلکه با آزمون و خطاها به ادامه مسير اشتباه ميپردازند و هرکدام به دنبال اختراع چرخ هستند نه چرخاندن چرخها.