صبح نو/
متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
با گسترش شبکههاي اجتماعي در جوامعي که انتخابات برگزار ميکنند و دموکراسي دارند، فرصت بسيار عظيمي براي بهاشتراک گذاشتن عقايد سياسي و اجتماعي توسط مردم فراهم شد. بهگونهاي که به جرات ميتوان گفت بخش بزرگي از سرنوشت انتخابات در اين فضا رقم ميخورد. اين فرصت البته تهديدي را هم در دل خودش پروراند. استفاده از ابزارهاي فني و رسانهاي براي تاثيرگذاري بر عقايد مردم يک کشور به منظور تعيين سرنوشت انتخابات. چيزي که به آن «عمليات نفوذ» يا «عمليات رواني» ميگويند. مثلا کاربرهاي بدي که آنها را ترول «Troll» مينامند از همين طريق ميتوانند در روند دموکراسي نفوذ کنند که از آن ميتوان با عنوان «ترولکراسي» به جاي دموکراسي ياد کرد. البته عمليات نفوذ منحصر در انتخابات نيست. بلکه هر نوع واقعه مهم اجتماعي ميتواند تحت تاثير نفوذ قرار بگيرد. اخيراً شرکتهاي «فيسبوک»، «توييتر» و «رديت» دادههايي درباره انجام چنين عملياتهايي منتشر کردهاند که مبناي تحقيقات دانشگاهي هم قرار گرفته است. يکي از اين محققان که روي اين دادهها کار کرده است آقاي ميثم عليزاده، فارغالتحصيل دکتراي علوم اجتماعي محاسباتي از دانشگاه جرج ميسون آمريکا و پژوهشگر پسادکترا در دانشگاه پرينستون آمريکاست. او چند روزي است که به ايران آمده و تحقيقات خود را در مجامع مختلف از جمله دانشگاه شريف، دانشگاه تهران و پژوهشگاه دانشهاي بنيادي ارائه داده است. در اين گزارش بر مبناي ارائههاي اين پژوهشگر موضوع عمليات نفوذ را بررسي ميکنيم.
عمليات رواني بهخودي خود چيز جديدي نيست. اينگونه عمليات چه در داخل کشورها و چه بين کشورها انجام ميشده است؛ اما به نظر عليزاده آنچه اين پديده را در سال 2017 و 2018 متفاوت کرده است، اولاً استفاده از فضاي مجازي و بهطور خاص شبکههاي اجتماعي براي عمليات رواني است. دوم اينکه دادههايي براي اولين بار اخيراً توسط توييتر، فيسبوک و رديت از انجام اينگونه عمليات رواني منتشر شده است و پژوهشگران ميتوانند اين داستان را تحليل کنند.
عمليات نفوذ چيست؟
عبارت دقيق عمليات رواني به انگليسي «Influence Operations» است که ترجمه دقيق آن به فارسي «عمليات نفوذ» است که عليزاده به جاي آن از عبارت عمليات رواني استفاده ميکند. او توضيح ميدهد که عمليات نفوذ (که او آن را عمليات رواني مينامد) ممکن است داخلي و خارجي باشد. عمليات نفوذ خارجي اين است که کشوري بخواهد بر افکار و نظرات و عقايد مردم کشوري ديگر از طريق فضاي مجازي اثر بگذارد.
بر اساس تحقيقات عليزاده از سال 2014 تاکنون در حدود 70 عمليات رواني خارجي در فضاي مجازي در کشورهاي مختلف شناسايي شده است. او با اشاره به دادههايي که اخيراً منتشر شده است ميگويد اين دادهها شامل همه عملياتهايي که در سالهاي اخير در فضاي مجازي منتشر شده است، نيست. مثلاً بعد از کشته شدن جمال خاشقجي توييتر خبري را منتشر کرد که ما 300 اکانت را پيدا کرديم که بهصورت گروهي و هماهنگ به نفع عربستان فعاليت ميکردند و توييتر آنها را بست؛ اما اطلاعاتش را در اختيار عموم قرار نداد؛ يعني نه نام کاربري آن 300 اکانت را منتشر کرد و نه محتواي مطالبي که کار ميکردند.
نمونه ديگر اين است که گروههاي خارجي در جريان ناآراميهاي فرانسه دخيل هستند. هم فيسبوک و هم توييتر گزارشهايي را در اين زمينه منتشر کرده است که اکانتهايي با منشأ غيرفرانسوي دخيل بودهاند اما نام کاربري و محتواي پستهايشان منتشر نشده است. در عوض مثلاً دادههايي که منتشر شده است مربوط به 3840 اکانت روسيهاي هست که عليه آمريکا در جريان انتخابات 2016 فعال بودهاند.
کاري که عليزاده در پژوهشهايش دنبال ميکند ايجاد يک ديتابيس از عملياتهاي نفوذ است که تا يکي دو ماه آينده منتشر خواهد شد. او تا به حال حدود 70 عمليات نفوذ شناسايي کرده است که در قالب 18 عمليات نفوذ کلي قابل دستهبندي است. البته اين عملياتها منحصر به مواردي است که سند و مدرک و اطلاعات کافي دربارهاش موجود است. البته به تصريح عليزاده اکثر اين دادهها در اختيار عموم مردم و پژوهشگران قرار نميگيرد و شرکتهاي مهم شبکههاي اجتماعي خودشان در اين زمينه فعالند و تحقيقاتشان را درون خودشان انجام ميدهند و تنها اطلاعات، همين دادههايي است که اخيراً منتشر کردهاند.
او نمونهاي را ذکر ميکند: فيسبوک دادههايي را منتشر کرد که مربوط به دادههاي تبليغاتي بود که عوامل روسي خريده بودند؛ يعني خريدن تبليغ از فيسبوک و تبليغ وبسايتها و Eventهايي خودشان درست کرده بودند. فيسبوک فقط دادههاي تبليغاتي آنها را بيرون داد و اکانتهايي که بهصورت گروهي فعاليت ميکردند را منتشر نکرد. رديت هم 1000 اکانت را شناسايي کرد که به صورت گروهي عمليات ميکردند. رديت اولين شرکتي بود که تمام اطلاعات را در اختيار عموم قرار داد. بعد از آن توييتر و بعد هم فيسبوک به دليل فشارهايي که وارد کردند فقط اطلاعات مربوط به تبليغات را بيرون داد.
عليزاده معتقد است همه اين شرکتها ابتدا در برابر انتشار اين اطلاعات مقاومت ميکردند اما از آنجايي که دخالت روسيه در انتخابات آمريکا در افکار عمومي جدي شد، خبرنگارها اطلاعاتي را منتشر کردند که نشان از دخالت عوامل روسي داشت که شبکههاي اجتماعي هم عليه آنان کاري نکردند. بهخصوص بعد از ماجراي کمبريج آناليتيکا اين فرضيه قوت گرفت و باعث کاهش شديد سهام اين شرکتها شد. افکار عمومي، فشار خبرنگارها و درخواست جامعه علمي و دانشگاهي و فشاري که کنگره روي آنها آورد، مجبورشان کرد که اين گزارشها و مستندات را منتشر کنند.
تاکتيکهاي عمليات نفوذ
او به 14 تاکتيک عمليات نفوذ اشاره ميکند که براي نمونه روسها عليه انتخابات آمريکا به کار گرفتهاند و نمونههايي را ذکر ميکند و تأکيد ميکند اين تاکتيکها تحليل کيفي شدهاند. يکي از آنها تبليغ سايتهايي است که فيسبوک امکان آن را در اختيار آنها قرار داده است. دومين مورد اين است که جذب افرادي از داخل آمريکاست که آنها مأموريتها را انجام دهند. مثلاً طراح يک وبسايت را از داخل آمريکا انتخاب ميکنند. روش ديگر جذب فالوور به هر طريقي است. تاکتيک ديگر دوقطبيسازي است. برايشان مهم نيست که اين موضوعي که باعث جنجال شده است چه سرنوشتي دارد و به نفع چه کسي تمام ميشود. در هر دو قطب وارد ميشوند و شروع به فعاليت ميکنند. ما در اين گونه موارد بايد در هر دو طرف دنبال نفوذي بگرديم. روش ديگر تمرکز بر موضوعات جنجالي است. موضوعاتي مانند نژاد، دين، خدا، حقوق زنان و ... . روش ديگر حمايت از گروههاي جداييطلب است و روش مهم ديگر استفاده از فناوريهايي است که ترافيک بازديد افراد را به سمت وبسايت خودشان بکشانند که در نتيجه آن وبسايت در موتور جستوجوي گوگل بالا بيايد.
عليزاده درباره تکنيکهاي فني عمليات نفوذ هم توضيحاتي ميدهد. او ميگويد يکي از اين تکنيکها ايجاد بات «bot» يا ايجاد ترول «troll» است. ترول اکانتهايي است که رفتارهاي بدي دارند اما بهصورت خودکار نيست بلکه يک فرد پشت آن اکانت است.
مادامي که ترول يک نفر باشد خيلي ارزش مطالعه و مقابله ندارد. آنچيزي که ارزش مطالعه دارد آندسته از ترولها و باتهايي هستند که بهصورت گروهي و هماهنگ در جهت يک هدف خاص فعاليت ميکنند. فناوري ديگر هم استفاده از تِرَکرهايي است که وقتي شما وارد وبسايتهاي آنها ميشويد بدون آنکه از شما اجازه بگيرند وارد کامپيوتر شما ميشوند و دادههاي رفتاري شما در بازديد از وبسايتهاي مختلف را براي سرورهاي جمعکننده اطلاعات ميفرستند که بعد از آن اطلاعات ميتوانند استفاده کنند. البته ديتاي کلي و بزرگ براي آنها بيشتر اهميت دارد نه اطلاعات يک فرد خاص. اين اطلاعات بسيار ارزشمند است و ميتوان مطالعات اجتماعي زيبايي درباره آنها انجام داد.
حرف مهمي که عليزاده روي آن تأکيد ميکند اين است که همه بايد بپذيرند که چنين عملياتهايي وجود دارد و فقط دغدغه و مشکل کشور ما نيست، مشکل همه کشورهاست. تا جايي که در کنفرانس اخيري که در فرانسه برگزار شد، آقاي ماکرون، رييس جمهور فرانسه پيشنهاد داد که پيماننامهاي بين کشورهاي متحد ببنديم و قول دهيم که چنين کارهايي عليه همديگر نکنيم. فارغ از دعواهاي سياسي اين پديده وجود دارد.
مقاومت در برابر عمليات نفوذ
او ميگويد بايد تمهيدات لازم را در داخل کشور خودمان بينديشيم و به توان داخلي خودمان تکيه و اعتماد کنيم و ابزارهاي لازم براي شناسايي اينگونه عملياتهاي گروهي عليه کشور ما انجام ميشود را فراهم کنيم. او بيان ميکند که قدم دوم هم مقابله است که راه نخستش گسترش ديپلماسي سايبري است. ما بايد بتوانيم با شرکتهاي شبکه اجتماعي ارتباط برقرار کنيم و با ارائه مستندات علمي و کارشناسي درخواست کنيم که اکانتهايي که عليه ما فعاليت ميکنند را ببندند. طبق آييننامههاي داخلي اين شرکتها ميتوان از آنها خواست که اين کار را انجام دهند. البته نياز به ديپلماسي سايبري دارد.
از قدرت رسانه هم نبايد غافل شد. گزارشهاي مستند و کارشناسي از اين داستانها تهيه کنيم و در اختيار مردم خودمان و رسانههاي خارجي قرار دهيم که از آن طريق فشار بر شرکتهاي شبکه اجتماعي وارد کنند. مثال معروفش کشتار مسلمانان در ميانمار است که از فيسبوک استفاده ميشد براي تهييج مردم به منظور پاکسازي منطقه از مسلمانان. شرکتها و پژوهشگران فعال در اين حوزه آنقدر درباره اين قضيه مطالعه دقيق انجام دادند و از قدرت رسانه استفاده کردند که بالاخره کنگره آمريکا به اين موضوع ورود کرد و از فيسبوک توضيح خواست و فيسبوک هم قبول کرد که اقدامات لازم را انجام نداده است. اينکه ما بهصورت کلي بگوييم اينها عليه ما فعاليت ميکنند عايدي چنداني ندارد. بايد با سند و مدرک کار کنيم که اين سند و مدرکها از رشتههايي مانند علوم اجتماعي محاسباتي ميآيد. بايد نيروهايي در اين زمينهها تربيت شود که چنين مطالعات و مقابلههايي را انجام دهند.
عليزاده با بيان اينکه «قيمت سهام» براي شرکتهاي شبکه اجتماعي ارزش حياتي دارد و آنها به همين دليل دوست ندارند اعتبار شبکهشان زير سؤال رود، بر اين نکته تأکيد ميکند که البته ملاحظات سياسي هم در کارشان اثرگذار است و منافع داخلي آمريکا را هم در نظر ميگيرند.
عليزاده اين هشدار را هم ميدهد که اگر براي نرمافزارها و شبکههاي اجتماعي و پيامرسانهاي داخلي هم فکر اساسي نشود آنها هم ممکن است در آينده مورد سوءاستفاده قرار بگيرند و بستري براي عمليات نفوذ شود. او ميگويد بايد قوانين محکمي براي اين حوزه وضع شود. در آمريکا کنگره به شبکههاي اجتماعي ميگويد وظيفه سيا و افبيآي اين نيست که اطلاعات شما را تحليل کنند؛ شما خودتان بايد دادهها را تحليل کنيد و جلوي نفوذ را بگيريد. اين نافي مسووليت نهادهاي امنيتي نيست اما فرمتي از اين مقابله بايد به عهده خود شبکههاي اجتماعي داخلي باشد.
*سيد علي سيدان
بازار