لقب «سلطان» و نعل وارونه زدن
روزنامه شهروند/ متن پيش رو در منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست اقتصاد بيمار و عقيم ايران بستري فراهم کرده که در سايه آن فضا براي رشد قارچگونه و تکثير اخلالگران در اين عرصه فراهم شده است. در سالهاي اخير، بارها خبرهايي مبني بر بازداشت، زنداني و اعدام شدن مجرمان اقتصادي و مالي را شنيده و ديدهايم؛ مجرماني که اخيرا به آنها لقب «سلطان» ميدهند؛ «سلطان ارز»، «سلطان سکه»، «سلطان قير»، «سلطان کاغذ»، «سلطان ترامادول» و .... پيش از آنکه به ضعف ساختاري اقتصاد ايران در بروز و ظهور چنين پديدهاي پرداخته شود و همچنين به دنبال چرايي اين امر باشيم که علت تکثير اين همه سلطان چيست، اطلاق لقب «سلطان» به مجرمان چه توجيه منطقي ميتواند داشته باشد؟ مسألهاي که با انتقاد رئيس پليس آگاهي ناجا نيز مواجه شده است. سردار «محمدرضا مقيمي» ديروز در حاشيه همايش تخصصي معاونين و روساي ادارات مبارزه با سرقت پليس آگاهي با حضور در جمع خبرنگاران درباره اينکه آيا اخيرا پليس سلطان جديدي را در مورد ارتکاب جرايم دستگير کرده يا خير؟ گفت: «مبارزه پليس با سودجويان و مجرمان با هماهنگي و نظارت دستگاه قضائي همواره در حال انجام است، اما معتقدم نبايد عناويني را به مجرمان بدهيم و کاري که آنها کردهاند را بزرگ جلوه دهيم.» رئيس پليس آگاهي ناجا با انتقاد از انتخاب عناوين مبالغهآميز براي مجرمان و مفسدان اقتصادي گفت: «بسياري از اين جرايم پيچيدگيهاي زيادي داشته که بعضا همکاران من ماهها در حال رسيدگي به آن بودهاند، اما اينکه بخواهيم القابي چون سلطان را به يک مجرم داده و آنها را افراد بزرگي معرفي کنيم، درست نيست.» سردار مقيمي با بيان اينکه شايد بهصلاح نباشد که شيوه و شگرد مجرمان را نيز بهطور کامل تشريح کنيم، خاطرنشان کرد: «اينکه خبر دستگيري مجرمان را به مردم داده و سبب آرامش آنان شويم، خوب است اما نبايد شيوهها و شگرد مجرمان را تشريح و آنان را بزرگ کنيم، چرا که بزرگنمايي مجرمان آرامش رواني جامعه را به هم ميريزد.»اسماعيل قديمي، استاد ارتباطات و رسانه در گفتوگو با «شهروند» به تحليل چرايي اطلاق لقب «سلطان» توسط برخي رسانهها به مجرمان اقتصادي بزرگ پرداخته است. در سالهاي اخير با تکوين و نهادينهشدن شبکههاي اجتماعي در فضاي رسانهاي کشور، اطلاق صفت «سلطان» به مجرمان اقتصادي و مالي بزرگ نيز رواج پيدا کرده است؛ تحليل شما در اين مورد چيست؟ در اينجا لازم است که نقبي به مسأله اخلاق رسانهاي و اخلاق شهروندي بزنيم و البته نقبي هم به الزامات قضائي و حقوقي کشور. طبيعتا استفاده از ادبيات عاميانه در موضوعات جدي چون مسائل حقوقي و قضائي نميتواند درست باشد. وقتي افرادي مرتکب جرم و جنايتي شدهاند، در اينجا ما نظام قضائي و حقوقي مشخص و کارآمدي داريم. پس نيازي به اين نيست که در محکوميت اين افراد از چنين ادبياتي استفاده کنيم. رسالت دستگاه قضائي و نظام حقوقي کشور اين است که با بهرهگيري از يک فرآيند جدي و حرفهاي سير قضائي چنين پروندههايي را به فرجام برساند. اطلاق واژهاي چون «سلطان» ميتواند جذابيت رسانهاي داشته باشد؟ طبيعتا برخي رسانهها که چنين القابي را به کار ميبرند، فکر ميکنند که براي مخاطبان خود جذابيت دارد. در نگاه نخست نيز چنين است، اما اطلاق چنين صفاتي به مجرمان خطاي فاحش رسانهاي است. اطلاق کلمه سلطان به مجرمان افکار عمومي را به انحراف و خطاي تحليل و ديدگاه ميرساند. رسانهها بايد اصول حرفهاي خبري را رعايت کنند. هر رسانهاي با بهکار بردن چنين واژگاني دست به تخريب اخلاقي زده است. وظيفه يک رسانه انعکاس درست خبر است، نه اينکه حکم صادر کند، آن هم حکمي که زيربناي اخلاقي و شأن انساني مجرمان را زير سوال برده است. اين واژهها و بهکار بردن چنين واژههاي عاميانهاي با اخلاق رسانه تطابق ندارد. نبايد آبروي مجرم و شأن خانوادگي آنها را زير سوال ببريم. محکوميت و صدور حکم برعهده دستگاه قضائي و حقوقي است، نه رسانهها. فکر ميکنيد رسانهها در بهکار بردن واژههايي مثل «سلطان»، فرهنگ شفاهي يا به عبارت بهتر ذائقه مخاطبان خود را در نظر گرفتهاند که چنين صفاتي را براي مجرمان بهکار ميبرند؟ بله، دقيقا همينطور است، اما نهادينه کردن صفات يا کلماتي که مبتني بر بزرگنمايي کار مجرمان است، نميتواند با اخلاق حرفهاي و رسانهاي در يک راستا قرار گيرد. از منظر اخلاقي و اخلاق رسانهاي هيچ نيازي به استفاده از اين تعابير نازل و مبتذل نداريم. رسالت ما اين است که با توسل به تجربههاي تاريخي و حقوقي و قضائي اصول و شأن انساني و اخلاقي مجرمان را در نظر بگيريم. نبايد اين بدعت را به سنتي غلط در فرهنگ اسلامي و ايراني تبديل کنيم. پس در اينجا پيشفرض شما اين است که روزنامهنگاران و رسانهها فاقد اصول حرفهاي مسأله مورد نظر هستند و بر اين اساس است که راه خطا رفتهاند؟ بله، دانشگاه و فضاي آکادميک ما بايد تخصصگرايي را سرلوحه کار خود قرار دهد. ما بايد روزنامهنگاري حقوقي و قضائي را پرورش دهيم. طبيعتا مادر رسانهها خلأ ناشي از خبرنگار متخصص حوزه قضائي و حقوقي داريم و برخي خبرنگاران با ناآگاهي و عدم درک از مسائل مطرحشده، واژگاني چون سلطان آن هم براي موضوعات جدياي چون مسائل حقوقي و قضائي بهکار ميبرند. تربيت خبرنگاران حوزه قضائي و حقوقي در شرايط و زمانهاي که ما با حجم انبوهي از جرايم بزرگ اقتصادي و مالي روبهرو هستيم، الزام و ضرورت محسوب ميشود.