سرمقاله ایران/ حل مشکل آلودگی با حمل و نقل عمومی
ايران/ « حل مشکل آلودگي با حمل و نقل عمومي » عنوان ستون "اول دفتر" روزنامه ايران به قلم يوسف رشيدي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد: آلودگي هوا يکي از مهمترين و پرچالشترين مسائل محيط زيستي است که بشر با آن مواجه بوده است. از ديدگاه بهداشتي آلودگي هوا مي تواند طيف گستردهاي از بيماريها از عوارض ساده تا بيماريهاي حاد نظير سرطان دستگاه تنفسي و سرطان خون را ايجاد کند. حال نکتهاي که به نظر مي رسد اين است که براي رفع يا کاهش آلودگي هوا چه اقدامي بايد انجام داد؟ براي پاسخ به اين سؤال بايد به اين نکته توجه داشت که آلودگي هوا در يک منطقه متأثر از دو عامل است. عامل اول توليد آلودگي توسط منابع مختلف است که اين منابع شامل منابع ثابت (کارخانجات و صنايع و..) و منابع متحرک (خودروها) است. عامل دوم شرايط هواشناسي مؤثر بر آلودگي است که شامل باد، بارندگي و پايداري اتمسفر و دما و رطوبت و تابش خورشيد است. براي کاهش آلودگي هوا فقط بايستي روي عامل اول که توليد آلودگي است تمرکز داشت و تمام تلاش ها جهت کاهش آلودگي از منابع توليد باشد.در شهرهاي بزرگ نظير تهران عمده آلودگي ناشي از منابع متحرک است و تمرکز اصلي بايستي در اين خصوص باشد. طبق برآوردها بين ۷۵٪ تا ۸۵٪ آلودگي هواي تهران ناشي از منابع متحرک است و مابقي از منابع ثابت ميباشد. راهکارهاي کاهش آلودگي هوا شامل دو دسته ميباشند که عبارتند از راهکارهاي مديريتي و راهکارهاي فني. راهکارهاي فني عبارتند از اصلاح کيفيت سوخت، ارتقاي استانداردهاي زيست محيطي خودروها، از رده خارج کردن خودروهاي فرسوده، معاينه فني خودروها، ارتقا و بهبود سيستم حمل و نقل عمومي، استفاده از سوختهاي پاک و خودروهاي پاک، استفاده از سيستمهاي حمل و نقل غير موتوري، استفاده از سيستمهاي کنترل آلودگي در صنايع. نکته مهم اين است که نبايد فقط به اقدامات فني توجه داشت بلکه گاهي مواقع اهميت و اثر اقدامات مديريتي بيشتر مي شود. اقدامات مديريتي عبارتند از توزيع امکانات و جمعيت در کشور، استفاده از سيستم هاي الکترونيکي، مديريت تقاضاي سفر در شهرها و بارگذاري متناسب جمعيت. شايد بتوان گفت که در شهر تهران با توجه به اقداماتي که طي ساليان گذشته انجام شده است اقدامات فني و مهندسي کم و بيش انجام شده است اما توجه به اقدامات مديريتي بسيار کم بوده است. مثلاً بارگذاري جمعيت در مناطق غرب تهران و مجوزهاي ساخت و ساز در باغات تهران و بلند مرتبهسازيها از اقداماتي است که بارگذاري جمعيت زيادي را براي تهران به دنبال داشته است. همچنين در شرايط موجود به نظر ميرسد با وضعيت ممنوعيت واردات خودور از رده خارج شدن خودروهاي فرسوده که بهعنوان يکي از محورهاي اصلي کاهش آلودگي هوا است و بهصورت خودکار اجرا ميشد ديگر اجرا نميشود و زور دولت هم به خودرو سازان داخلي براي مجاب کردن آنها براي از رده خارج کردن خودروها نمي رسد. ضمناً عدم مديريت بر تردد و نوع موتورسيکلتهاي ترددي در شهر تهران نيز يکي از ناکاميهاي اصلي برنامه کاهش آلودگي هوا ميباشد. در مورد شهر تهران اگر به آمار و اطلاعات ۱۵ تا بيست سال گذشته نگاه کنيم متوجه ميشويم که از مهمترين آلايندههاي شاخص آن دوران گاز منواکسيدکربن و سرب موجود در هوا بوده است اما در حال حاضر به دليل استقرار استانداردهاي محيط زيستي و حذف سرب از بنزين اين آلايندهها به زير حد استاندارد رسيدهاند. اما تهران بيشتر مواقع با مشکل آلاينده ذرات معلق با قطر کمتر از دو و نيم ميکرون دست به گربيان است. شايد بتوان گفت مشکل آلودگي هواي تهران را مي توان با توازن جمعيت در اين کلانشهر و توسعه مناسب حمل و نقل عمومي انبوه حل کرد. در غير اين صورت هرچقدر اقدامات مهندسي انجام شود با يک تصميم نامناسب مديريتي اثر آن از بين ميرود. بطور کلي مي توان گفت که مديريت کيفيت هوا در يک کشور شاخص مهمي از مديريت کشور است. از آنجايي که مسأله آلودگي هوا يک مسأله چند بعدي بين بخشهاي مختلف است مي توان به اين نتيجه رسيد که حل اين معضل شاخصي از توسعه يافتگي است. پيچيدگي آلودگي هوا باعث شده است که کماکان تحقيقات گستردهاي روي اثرات بهداشتي و نحوه تشکيل آلايندههاي ثانويه در اتمسفر صورت بگيرد.