رؤسای همه دولتها در مجادله با صداوسیما
شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست رئيسجمهوري روز گذشته در ديدار با وزير و مديران وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات، فرصت را مناسب ديد تا انحصار در صداوسيما را مورد طعنه قرار دهد و بگويد: «امروزه شاهد آن هستيم که استفاده از موبايل در ايران نسبت به خيلي از کشورهاي ديگر بيشتر است و يک دليل مهم آن اين است که در کشور رسانه آزاد نداريم، فقط يک صداوسيماي دولتي داريم و مردم براي دسترسي آزادانهتر به اطلاعات به استفاده از موبايل و دسترسي به فضاي مجازي از طريق آن، هجوم آوردهاند و لذا شاهد بروز تورم در استفاده از موبايل و فضاي مجازي هستيم. اگر گروهها و دستههاي مختلف در کشور راديو و تلويزيون داشتند، بخشي از حرف و سخن خود را از آن طريق بيان ميکردند و آنوقت بهطور طبيعي اين تورم در زمينه استفاده از موبايل و فضاي مجازي به وجود نميآمد». اين سخنان حسن روحاني در انتقاد از يکسويهنگري صداوسيما، بارها در دوران رياستجمهوري او تکرار شده و دولتيها هميشه از اين رسانه که لقب ملي را يدک ميکشد گلايه داشتهاند؛ اما رويکرد راديو و تلويزيون با رؤساي دولتهاي بعد انقلاب چگونه بود؟ از پيروزي انقلاب در بهمن سال 57 تا اواسط سال 60 که ميرحسين موسوي دولت را در دست گرفت، در حدود سه سال، سه دولت در ايران آمدند و رفتند. صداوسيما نيز تا سال 63 که محمد هاشمي، برادر مرحوم آيتالله هاشميرفسنجاني، به رياست صداوسيما منصوب شد، با فرازوفرودهايي همراه بود و بهجز مقطعي که صادق قطبزاده، مديرعامل اين رسانه بود با شوراي سرپرستي اداره ميشد. در آن زمان تنها دو شبکه تلويزيوني فعال بود و با توجه به ساعات کمي که اين شبکهها برنامه داشتند. امام خميني (ره) صداوسيما را دانشگاه خوانده بود و همچنين در درگيري ايران در جنگ با عراق خيلي اين فرصت وجود نداشت تا صداوسيما رويکردي منفي نسبت به دولتها داشته باشد. دولت سازندگي سال 68، دولت مرحوم هاشميرفسنجاني بر سر کار آمد و برادرش همچنان رياست سازمان صداوسيما را برعهده داشت. دولت او نيز بيشتر به مسائل اقتصادي ميپرداخت و انتقادات بيشتر در رسانههاي مکتوب مثل روزنامه سلام و رسالت صورت ميگرفت. در سال 73، پس از محمد هاشمي، علي لاريجاني که در دولت هاشمي وزير ارشاد بود، به رياست صداوسيما منصوب شد و همچنان بهجز در برخي مسائل اقتصادي، انتقاد تندي به مرحوم هاشمي نشد. مهدي کلهر که زماني عضو شوراي سياستگذاري صداوسيما بود، درباره رفتار صداوسيما با دولت هاشمي گفته بود: «در آن زمان در حد خبر به اقدامهاي دولت پرداخته ميشد». هرچند رابطه مرحوم هاشميرفسنجاني در دوران رياستجمهوري با اين رسانه خوب بود، اما در سالهاي اخير و قبل از فوت ايشان بارها از سوي صداوسيما مورد حمله قرار گرفت. دولت اصلاحات محمد خاتمي در حالي دولت را در سال 76 تحويل گرفت که مشخص بود صداوسيما انتظار رئيسجمهور ديگري را ميکشيد. در زمان رياست علي لاريجاني کمکم تعداد شبکهها و ساعات پخش برنامهها افزايش يافت. فضاي جامعه هم سياسي شده بود، همين باعث شد تا صداوسيما در اخبار و برنامههاي خود رويکرد انتقادي به دولت اصلاحات بگيرد. برنامه «چراغ» که از شبکه اول پخش ميشد و قتلهاي زنجيرهاي را به اصلاحطلبان نسبت داد، از برنامههايي بود که دولت را نشانه گرفته بود. رويکرد اين رسانه به اتفاقات کوي دانشگاه و کنفرانس برلين از مواردي بود که نشان ميداد صداوسيماي لاريجاني با دولت و اصلاحطلبان ميانه خوبي ندارد. صداوسيما حتي از کنار تحصن نمايندگان مجلس ششم هم گذشت. علي لاريجاني سال 83 از صداوسيما رفت و جاي خود را به عزتالله ضرغامي داد؛ در زماني که محمود احمدينژاد، شهردار تهران شده بود و صداوسيما براي او کم نميگذاشت. همان زمان نقل شده بود که اخبار تلويزيون افتتاح پل هوايي ميدان هفتمتير توسط احمدينژاد را بالاتر از اخبار دولت پخش کرد. دولت احمدينژاد وقتي احمدينژاد دولت را تحويل گرفت، صداوسيما براي او کم نگذاشت، بااينحال اطرافيان او توقع بيشتري داشتند و مدعي بودند: «صداوسيما در دوره آقاي احمدينژاد از مجموعه سوژههاي خبرساز در بخش عمراني، اقتصادي و سياسي دولت عقب ميافتاد». رابطه چنان خوب بود که رئيس دولت يک روز را در سازمان صداوسيما گذراند. سفرهاي استاني احمدينژاد نيز با آبوتاب پوشش داده ميشد. در مناظرههاي سال 88 نيز به او 20 دقيقه وقت اضافه داده شد که صداي رقباي انتخاباتي احمدينژاد را درآورد. وقتي فاصله سياسي رئيس دولت دهم با اصولگرايان بيشتر شد، صداوسيما نيز از دولت فاصله گرفت و نگاه اين رسانه به دولت احمدينژاد به سمت انتقاد رفت. تمام دوران رياست ضرغامي با دولت احمدينژاد همزمان بود. دولت اعتدال حسن روحاني اما از همان ابتدا با نگاه انتقادي به صداوسيما وارد کارزار انتخابات رياستجمهوري شد. او بارها گفت که نبايد صداوسيما تکصدايي باشد و در جايي به طعنه رسانه ملي را رسانه ميلي خوانده بود. روحاني يکبار در نشست خبري به سانسور سخنانش در صداوسيما انتقاد کرد و به کنايه گفت: «صداوسيما وقتي ميخواهد خلاصه کند زيادي خلاصه ميکند، آنوقت جمله ناقص درميآيد. صداوسيما ميخواهد خلاصه کند تا وقت بينندگان تلف نشود (باخنده)». در همان اوايل شروع به کار دولت روحاني نيز يکبار بر سر انتخاب مجري براي گفتوگوي زنده روحاني با صداوسيما به مشکل برخوردند که اين برنامه با تأخير پخش شد. سال پيش و در کارزار انتخابات هم روحاني صداوسيما را مورد انتقاد قرار داد و گفت: «ما ميخواهيم جوانان ما با صداي بلند سخن بگويند، دوراني که فقط يک صداوسيما بخواهد بر افکار مردم حاکم باشد تمام شده است. ما با زيرساختهاي شبکه ارتباطي کاري خواهيم کرد که يکيک جوانان بتوانند با موبايل خود يک صداوسيما باشند». معاوناول و وزراي دولت نيز بارها و حتي در برنامههاي زنده تلويزيوني به اين رسانه انتقاد کردهاند. روحاني تنها رئيس دولتي است که در دوران رياستجمهورياش با سه رئيس سازمان صداوسيما مواجه شده و هيچکدام روي خوشي به دولت نداشتهاند.