کيهان/
متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اين روزها که جامعه تشنه پاسخگويي است، آقاي روحاني ميبايست بهجاي بيان اظهارات ساختارشکن و دوقطبي کردن فضاي جامعه، با احترام به شعور مردم، به افکار عمومي درخصوص عملکرد دولت و سرانجام وعدهها گزارش بدهد.
دو روز پيش آقاي روحاني در جمع وزير و مديران وزارت ارتباطات در اقدامي مسبوق به سابقه با ايجاد دوگانههاي کاذب و بازي با الفاظ، به موضوعاتي همچون فيلترينگ، حجاب، شادي مردم، فضاي مجازي و...پرداخت.
اين اظهارات حاشيهساز روحاني از چند منظر قابل بررسي است.
دوقطبيسازي
متاسفانه در 5 سال اخير در دولت روحاني، هر زمان که فصل پاسخگويي فرا ميرسد و افکار عمومي منتظر شنيدن گزارش عملکرد است، رئيسجمهور در يک سخنراني جنجالي به دوگانهسازي و يا به عبارتي، دوقطبي کردن فضاي جامعه اقدام ميکند.
نکته قابل تأمل اينجاست که اکثريت مطلق دوقطبيهاي مذکور، القايي و ساختگي است و براساس واقعيتهاي جامعه شکل نگرفتهاند و چهبسا اصلا وجود خارجي ندارند.
براي نمونه، روحاني در جمع وزير و مديران وزارت ارتباطات گفته بود:«ديگر نميشود فضاي مجازي را از زندگي مردم جدا کرد. ديگر اين امر قابل تحقق نيست که حاکميت از مردم بخواهد بهعنوان مثال موبايل را بهخاطر برخي آسيبهايش کنار بگذارند»!. اين اظهارنظر تأملبرانگيز در حالي است که هيچگاه حاکميت به مردم نگفته است که موبايل را کنار بگذاريد و فضاي مجازي را از زندگي خود حذف کنيد!
يکي از اهداف اصلي اين قبيل دوقطبيسازيها، ايجاد يک دنياي فکري متفاوت براي بخشي از مردم و سرگرمسازي جامعه و به عبارتي اجراي ترفند حواسپرتي جمعي است.
اين قبيل جنجالسازيهاي مهندسي شده، علاوهبر ايجاد حواسپرتي در بخشي از جامعه، ميان مردم شکاف ايجاد کرده و چهبسا ممکن است بخشهايي از جامعه را مقابل يکديگر قرار داده و يکپارچگي ميان مردم را خدشهدار کند.
پاک کردن صورت مسئله!
برجام، مديريت نقدينگي،اشتغال جوانان، کنترل تورم، رکود در واحدهاي توليدي، حمايت از توليد ملي، حقوق معوقه کارگران،بستن راه واردات کالاهاي داراي مشابه داخلي يا لوکس، مسکن مهر، کنترل بازار ارز، مسکن اجتماعي، بازار خودرو، اجاره بهاي مسکن، ايجاد تسهيلات براي ازدواج جوانان، مسکن روستايي، مبارزه با قاچاق، عملياتي کردن ديپلماسي اقتصادي در منطقه و جهان غيرغربي، حسابکشي توليدمحور و نه سوداگرانه از بانکها و...موضوعاتي است که دولت و بهخصوص شخص رئيسجمهور بايد درباره آنها به مردم گزارش عملکرد بدهد. اما رئيسجمهور بهجاي گزارش عملکرد و پاسخگويي درباره کارنامه، دوگانههاي موهوم مانند «استفاده از موبايل- ممنوع کردن موبايل»! را مطرح ميکند. دوگانههاي موهومي که براي جوانان ما نه شغل ميشود، نه همسر و نه مسکن!
اين قبيل اظهارنظرها بيشتر از همه توهين به شعور مردم است. مشابه آنکه در تبليغات انتخاباتي رياست جمهوري- خرداد 92- بگوييم «علاوهبر برنامه براي حل مشکلات اجتماعي، اقتصادي، سياست داخلي و خارجي و امور فرهنگي برنامه کوتاهمدت يک ماهه و 100 روزه وجود دارد و ميتوانيم در يک زمان کوتاه يک تحول اقتصادي در جامعه بهوجود آوريم» و در ماههاي پاياني دولت يازدهم- فروردين96- بگوييم: «مگر ميشود 100 روزه مشکلات را حل کرد؟ مگر آدم کمعقل باشد چنين حرفي بزند»! و تأسفبرانگيزتر اينکه چند هفته بعد -ارديبهشت 96- بگوييم:«من يک برنامه صد روزه هم خواهم داشت که اعلام ميکنم.»!
يک سؤال؛ آيا بيدر و پيکر کردن فضاي مجازي، مشکل اشتغال و ازدواج جوان را برطرف ميکند يا او را تبديل به موجودي بيانگيزه و بيآينده و اسير و گرفتار خود ميکند؟
خروجي سوءمديريت و محروم نگه داشتن جوان در کنار شعلهور کردن آتش تمنيات و خواستهها در فضاي مجازي چه ميتواند باشد؟ جامعهاي با ثبات و مطمئن و خشنود و با نشاط و پرکار يا جامعهاي بحران زده، دل زده، نا اميد، ناراضي، منفعل و فرصت سوز؟!
برجام و ما ادراک ماالبرجام!
دوقطبيسازيهاي هدفمند و مهندسيشده، نوع پيشرفته سانسور و فيلترينگ است.
ظرفيتهاي عظيم داخلي در اين 5 سال و اندي، به پاي برجام قرباني شد. دولتمردان پيش از اين وعده دادند که «تمامي تحريمهاي ضدايراني از جمله تحريمهاي بانکي و مالي در روز اجراي برجام(دي 94) به يکباره لغو خواهد شد و نه تعليق»!، «بعد از امضاي برجام سرمايه خارجي به کشور سرازير ميشود»! ،«بعد از برجام شاهد شکوفايي اقتصادي خواهيم بود»!، «در دولت يازدهم چنان رونقي ايجاد ميکنيم که مردم به پول يارانه هيچ احتياجي پيدا نميکنند»!، «بعد از توافق منتظر رشد اقتصادي، کاهش تورم و خروج از رکود باشيد»!، «تحريمهاي ظالمانه بايد از بين برود تا سرمايه بيايد و مشکل محيط زيست،اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبي زياد شده و بانکها احيا شوند»!، «کل تحريمهاي اقتصادي، مالي و پولي اتحاديه اروپا، کل تحريمهاي ايالات متحده که بر شخصيتهاي غيرآمريکايي اعمال ميشود از روز اجرا لغو خواهد شد، علاوهبر آن تحريم ۳۵ ساله هواپيمايي نيز لغو ميشود»!، «۱۰۰ ميليارد دلار از داراييهاي ايران آزاد شد... اين داراييها بهطور کلي آزاد شده است و ما ميتوانيم از آن استفاده کنيم»! و...
آقاي روحاني بهجاي دوقطبيسازي جامعه بايد پاسخ بدهد که نتيجه اين وعدههاي رنگارنگ چه شد؟! با بتنريزي در صنعت هستهاي، چرخ سانتريفيوژها از حرکت ايستاد! و بهواسطه چشم دوختن به نقطههاي خيالي و غفلت از اجراي اقتصاد مقاومتي، چرخ کارخانهها نيز از کار افتاد!
بدون برجام دلار حدود 3000 تومان بود و با برجام دلار تا آستانه 19000 تومان نيز افزايش يافت و اکنون نيز در کانال 10 و11 هزارتومان است. ارزش پول ملي بهطرز تأسفبرانگيزي کاهش يافت و سفره مردم کوچکتر شد.
دولت اکنون بايد به شعور مردم احترام گذاشته و درخصوص وعدههاي برجامي پاسخگو باشد. اين دوقطبيسازيهاي کاذب، خسارت محض برجام را نميپوشاند.
احياي پايگاه اجتماعي!
ايجاد دوقطبيهاي کاذب با بيان اظهارات ساختارشکنانه، يک هدف ديگر هم دارد و آن احياي پايگاه اجتماعي به سبک دوران رقابتهاي انتخاباتي است.
روزنامه زنجيرهاي قانون ديروز در گزارشي نوشته بود که اين قبيل اظهارات از سوي روحاني تنها براي آنهايي که خارج از ايران زندگي ميکنند و شناختي نسبت به روحاني و اين کشور ندارند، ميتواند جذابيتي در حد حافظهکوتاه مدت ايجاد کند؛ در غير اين صورت کمک خاصي به مردم و کشور نخواهد کرد.
با عرض پوزش متاسفانه آقاي روحاني هنوز گمان ميکند که رقابتهاي انتخاباتي تمام نشده و بايد با اظهارات جنجالي، راي مردم را جلب کرد. اين در حالي است که فصل وعدهها و رقابتهاي انتخاباتي خيلي وقت است که تمام شده و اکنون زنگ حساب است.
کاسبان دوقطبيسازي
هرگاه روحاني يک اظهارنظر ساختارشکن و جنجالي را مطرح ميکند،رسانههاي زنجيرهاي سريع بهخط شده و با آبوتاب دادن به اين اظهارات، مطالبات اصلي مردم را به حاشيه ميبرند.
اين رويکرد غلط در رفتار مدعيان اصلاحات مسبوق به سابقه ميباشد. براي نمونه در بهمن ۹۶ پس از گفتوگوي تلويزيوني رئيسجمهور، روزنامههاي زنجيرهاي به روحاني حمله کرده و اعتراض کردند که چرا رئيسجمهور، از اظهارات جنجالي پرهيز کرد!
در همين رابطه روزنامه زنجيرهاي شرق در مطلبي نوشته بود:«مصاحبه روحاني خوب نبود چون به نيروهاي مسلح و ائمه جمعه حمله نکرد»! روزنامه زنجيرهاي آفتاب يزد نيز در مطلبي نوشته بود:«نظرسنجيها درباره گفتوگوي تلويزيوني رئيسجمهور حاکي از آن است که مردم از اين نشست رضايت نداشتند و همان روحاني دوران انتخابات را ميخواهند»!
البته از جماعتي که خون دانشجويان و آوار زلزله و شهداي هشت سال دفاع مقدس و جانباختگان سوانح هوايي صرفا برايش يک بازيچه براي رسيدن به مقاصد قبيلهاي و حزبي و سياسي است، انتظاري بيش از اين نيست.
زنگ حساب
همانطور که پيش از اين نيز اشاره شد، اکنون زنگ حساب دولت است. آقاي روحاني ميبايست بهجاي بيان اظهارات ساختارشکن و دوقطبي کردن فضاي جامعه، با احترام به شعور مردم، به افکار عمومي درخصوص عملکرد دولت و سرانجام وعدهها گزارش بدهد.
بازار