اولویت مرزی پاکستان ایران نیست
آرمان امروز/ متن پيش رو در آرمان امروز منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اولويت امنيتي پاکستان در مرزهايش بيش از ايران با هند و افغانستان است. از اين رو نيرويي در منطقه مرزي با ايران ندارد که به کنترل مرز دوکشور بپردازد. در خيلي از مناطق اين خلأ امنيتي وجود دارد بدين معنا که ارتش و نيروهاي امنيتي پاکستان عمدتا در خط حائل کشمير و تورخم در منطقه افغانستان مستقر هستند چرا که از ناحيه ايران هيچ گونه خطري را احساس نميکنند. از اين جهت چون خلأ قدرت در منطقه بلوچستان پاکستان وجود دارد به شکل طبيعي گروههاي مخالف ايران فرصت انجام هرگونه عملياتي را پيدا ميکنند. البته باور موجود اين است که در اين قضيه به نوعي پاکستانيها مقصر هستند و انتظاراست پاکستان بتواند مرزها را کنترل کند،اما بهنظر ميرسد که اين انتظار تمام حقيقت ماجرا نيست. بهويژه اگر خبر حمله به پايگاههاي تروريستها در داخل ايران درست بوده باشد نشان ميدهد که يکسري مشکلات در داخل کشور وجود دارد و بسترهايي هست که اينها ميتوانند به اين قضايا وارد شوند. از اينرو بايد نسبت به مشکلات و بسترهايي که در مناطق شرقي ايران وجود دارد نگاه واقع بينانهتري داشته باشيم.
فقر، بيکاري و آنچه که در منطقه ميگذرد واقعيتي انکار ناپذير است و هيچکدام از شاخصهاي توسعه در شرق ايران که از خراسان جنوبي شروع شده و بخشهايي از کرمان، هرمزگان و سيستان و بلوچستان را در برميگيرد در آنجا عملياتي نشده است. لذا ايران ميتواند حداقل در داخل؛ بسترهاي ورود و حضور تروريستها را در اين مناطق از بين ببرد. نکته ديگر اينکه نبايد از زبان تهديد استفاده شود و بيشتر دنبال ديپلماسي فعالتري باشيم که با استفاده از آن بشود ميان دولت حزبي پاکستان و بخشي از ارتش که ممکن است انگيزه يا وابستگيهايي به منابع خارجي داشته باشند تفاوت قائل شويم. اگر نگوييم پاکستان حمايتي از اين گروهها صورت ميدهد، اما حداقل از عملياتهاي گروههاي تروريستي و پنهان شدن آنها در خاک خود چشم پوشي ميکند. بر اين اساس بايد مقداري جدي روي اين مساله فکر کنيم. از طرف ديگر پاکستان در ايالت بلوچستان خود مشکل دارد و حتي اگر بخواهد انگيزه، اراده و توان لازم را ندارد؛ به لحاظ نيروي انساني يا به لحاظ مادي هزينه زيادي را تحمل کند. مشکل پاکستانيها با هند و افغانستان است، اما اين تحليل وجود دارد که اين گروههاي راديکال از ناحيه کشورهاي عربي و يا غربي مورد حمايت قرار ميگيرند. البته اين تحليل تا حدي درست است چرا که هر گروهي که عليه کشوري سلاح به دست ميگيرد به امکانات مادي و تقويتي از منبعي مشخص نياز دارد. لذا با توجه به تضاد و رقابتي که ميان ايران باعربستان و امارات متحده عربي وجود دارد بعيد نيست که اين حمايت از ناحيه اين گروهها مدنظر قرار گيرد. اما در هر حال آنچه تعيين کننده است سياستهايي است که ايران و پاکستان ميتوانند در مرزهاي خود اعمال کنند و نوعي همکاري مثبت داشته باشند تا به نحوي اوضاع را تحت کنترل در بياورند. حقيقت اين است که مرزها طولاني و آسيبپذير است و امکان عبور و مرور از مناطق مختلف وجود دارد و تدابير ايران نيز از قبيل ساختن برجکها، ديوار حائل و کانال کشي تا کنون پاسخ لازم را نداده است.
*پير محمد ملازهي