سلطانهای 97 چه کسانی بودند؟
همشهري/ متن پيش رو در همشهري منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست شبنم سيدمجيدي| وقتي دستگيرش کردند با غرور گفت: «به همه بگوييد سلطان سکه را دستگير کردهايد». همان موقع بود که بعد از چند سال دوباره واژه سلطان بر سر زبانها افتاد. در سالهاي قبلتر مثلا سالهاي 91و 92 چند باري سلاطين شکر يا گوشت و خودرو بسيار حاشيهساز شده بودند، اما چند سالي بود که از سلاطين جديد خبري نبود. سلطان سکه بود که دوباره اين واژه را بعد از مدتها بر سر زبانها انداخت. امسال با سلطان سکه آغاز شد و در ادامه به سلطان پوشک، سلطان موز، سلطان قير، سلطان مدارک جعلي، سلطان کاغذ، سلطان ارز، سلطان اختلاس و تا دلتان بخواهد سلطانهاي ديگر هم رسيد. البته بيشتر اين سلطانها مدتهاست که بر تخت سلطنت نشستهاند و مدتها هم قسر در رفتهاند. وحيد مظلومين يا همان سلطان سکه نيز در سالهاي قبل دستگير شده بود، اما با وساطت افراد پرنفوذ و مديران بانک مرکزي دولت قبل از محاکمه فرار کرده بود، تا اينکه در اواخر سال 1396 اين سلطان، 2تن سکه را که معادل 300هزار سکه ميشود از بازار جمع کرد تا خود تعيينکننده قيمت سکه باشد و موجب اخلال در نظام پولي و اقتصادي کشور شد. پليس، عمليات خود براي شناسايي همدستان او را آغاز کرد و سرانجام در 14تير 97 آنها دستگير شدند. براي نخستينبار چهره مظلومين در رسانهها نمايش داده شد و حرفهايش که از رسانههاي مختلف پخش ميشد، خبرساز بود؛ «۷۰۰ ميليارد تومان هم مگر پول است.» يا اينکه قبل از اجراي حکم اعدامش گفته بود: «اگر شانس بازگشت به بازار را داشته باشم که ندارم، دوباره همان کار را ميکنم». در کوتاهترين زمان ممکن به پرونده سلطان سکه و همدستانش رسيدگي شد. او و يکي از اصليترين شرکايش، يعني محمداسماعيل قاسمي در آبانماه 97 اعدام شدند. سلطان پوشک بعد از اينکه در تيرماه با دستگيري وحيد مظلومين، واژه سلطان بر سر زبانها افتاد، با بروز اختلالات اقتصادي در بازار، مثل کمبود پوشک و گرانشدن دستمال کاغذي، از سلطان پوشک هم پردهبرداري شد. رئيس هيأت مديره انجمن صنايع سلولزي در نامهاي به قوه قضاييه، از شرکت ترکيهاي پارس حيات ساغليک ارونلري نام برد که واردات پوشک و مواداوليه مربوط به آن را بهصورت انحصاري در اختيار داشت. نام اين شرکت ميان 67شرکتي که براي واردات خمير کاغذ ارز دولتي دريافت کرده بودند به چشم ميخورد که 18ميليون يورو ارز دولتي از بانک مرکزي دريافت کرده بود. بهدليل عرضه نشدن تيشو به واحدهاي توليدکننده دستمال کاغذي، قيمت مواداوليه محصولات سلولزي 3برابر افزايش يافت. در اين پرونده ردپاي همکاري يکي از نمايندگان مجلس نيز ديده ميشد که البته اتهامات را در گفتوگو با خبرگزاريها رد کرد. اما از آن طرف احمد اميرآباديفراهاني -عضو هيأترئيسه مجلس شوراي اسلامي- نيز گفت: 60درصد توليد پوشک کشور در اختيار اتباع غيرايراني است که بهراحتي ميتوانند هر اقدامي درخصوص عدمعرضه و قيمتگذاري انجام دهند. وضعيت پوشک با پيگيري دولت تا حدودي به حالت نرمال برگشت، اما سلطانهاي ديگري نيز از راه رسيدند. سلطان ارز اما ميرسيم به سلطان ارز؛ يعني قربانعلي فرخزاد. اين فرد که مديرعامل شرکت ماشينسازي تبريز است به اخلال در نظام ارزي متهم شده است. او به بهانه واردات ورق استيل و اقلام ديگر، به مبلغ ۴۴۶ ميليون و ۳۳۲ هزار دلار ارز دولتي دريافت کرده و با همکاري ساير متهمين ضمن ارتکاب جعل، اين ارز را در بازار آزاد به فروش رسانده و سودآوري هنگفتي داشته است؛ اين در حالي است که متهم هيچ کالايي را به کشور وارد نکرده است. 2نفر از همدستانش دستگير شدهاند و 4نفر ديگر متواري هستند. نخستين دادگاه اين متهم که در شهريورماه دستگير شده است 11دي برگزار شد. در اين پرونده نيز ردپاي 2نفر از مديران بانک مرکزي ديده ميشود. به گفته وکيل فرخزاد، او حتي سواد نوشتن نام خود را ندارد و قرباني افراد سودجوي ديگري شده است. با اين حال سازمان خصوصيسازي، کارخانه ماشينسازي را به بهاي 688ميليارد تومان دست اين فرد بيسواد داد. پرونده بزرگترين بدهکار ارزي همچنان در حال بررسي است. سلطان قير حميد باقريدرمني 49ساله براي نخستينبار در خرداد ۱۳۸۶ دستگير شد. آن زمان ستاد مرکزي مبارزه با قاچاق کالا و ارز او را دانهدرشتي معرفي کرده بود که ۲هزار ميليارد تومان بدهي بانکي داشت. جالب آنکه او در دولت قبل تنها يک روز پس از دستگيري آزاد شد. اين فرد دوباره در سال 1393به اتهام فساد فيالارض بازداشت شد. اگرچه او به سلطان قير معروف است، اما دامنه اتهاماتش بسيار فراتر از اين بود. درمني سالها بهعنوان مشاور با شهرام جزايري و بابک زنجاني کار ميکرد. به گفته بازپرس پروندهاش، درمني کليد ورود به هر شخصيت پرنفوذ بوده است. هر کس ميخواسته در دستگاههاي مختلف نفوذ کند، سراغ باقريدرمني ميرفته است. درمني به سراغ پالايشگاه قير رفت و از آنجا روزگار سياهش آغاز شد. او يک شبکه و باند حرفهاي براي جعل اسناد و ارائه ضمانتنامههاي جعلي به مکانهاي مختلف ازجمله شرکت نفت جي و همچنين گرفتن وام از بانکها تشکيل داد و 322ميليون کيلوگرم قير از نفت جي با همين اسناد جعلي کلاهبرداري کرد. 36فقره ضمانتنامه از بانک ملي جعل کرد. او يکي از شعبات بانک ملي را به تسخير خود درآورد. خاوري کلاهبردار متواري و رئيس وقت بانک ملي، کسي بود که چنين اختياري به او داد. درمني بهخاطر هدايت باند سازمانيافته کلاهبرداري مشمول فساد فيالارض شد. او امسال جزو 3مجرم اعدامي پروندههاي مفاسد اقتصادي بود که از سوي سخنگوي قوه قضاييه معرفي و سرانجام، شنبه يک دي 1397به دار مجازات آويخته شد. سلطان کاغذ در تيرماه امسال و با انتشار فهرست افرادي که ارز دولتي دريافت کرده بودند، نام 2شرکت هانا تجارت تروليت و صنعت ساحل پرشيا ديده ميشد که متعلق به 2برادر بود. با بررسيهاي خبرنگاران مشخص شد اين دو برادر ناشناخته هستند و تا پيش از آن در واردات کاغذ ورود نداشتهاند. اين ماجرا گذشت تا اينکه محمد سلطانيفر - معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد- در گفتوگويي اعلام کرد: «براي آن دونفري که حدود ۲۴ ميليون يورو براي واردات کاغذ گرفتهاند، 2پرونده قضايي تشکيل شده که هنوز به جايي نرسيده است، چون اصلا اين افراد وجود خارجي نداشتند!». اواسط ديماه امسال بود که رئيس پليس تهران ماجراي سلطان کاغذ را دنبال کرد. به گفته سردار رحيمي، گروه 16نفره و رئيس اين گروه که در زمينه واردات کاغذ فعاليت ميکردند، دستگير شدند. بخشي از اين ارز بهطور کلي بهصورت آزاد فروش رفته است. با بخشي از آن 30هزار تن کاغذ وارد شده که بخشي از اين کاغذها اصلا وارد بازار نشدهاند و بخشي ديگر بهصورت آزاد به فروش رفته است. ارزش اين پرونده 1700ميليارد تومان تخمين زده شده است. رئيس پليس پايتخت چند روز پيش دوباره اطلاعاتي تکميلي از اين پرونده ارائه کرد. او گفت: افراد اصلي شناسايي و توسط پليس دستگير شدهاند. 3متهم نيز پيش از تشکيل پرونده و پيگيري موضوع فرار کردهاند. سلطان اختلاس علياکبر عمارتساز را سلطان جديد اختلاس ميدانند. البته شايد در سالهاي قبل مهآفريد خسروي، بابک زنجاني يا شهرام جزايري اختلاسگران بزرگ اقتصادي ايران شمرده ميشدند، اما امروز سلطاني با اختلاس 6هزار ميليارد توماني دست سلاطين قبلي را بسته است. رسيدگي به اتهامات رئيس سابق شعبه تختي بانک تجارت کرمان 5سال زمان برده است و پروندهاي ۱۰۰ جلدي با اوراقي هزاران صفحهاي دارد. متهم در غفلت بازرسي بانک تجارت منابع کلاني از وجوه ملي را به يغما برده و بهنوعي اختلاس بيسابقهاي صورت گرفته است. طي سالهاي اخير اين متهم سرمايه خود را به قدري افزايش داده که حتي امکان شناسايي کامل اموال وي وجود ندارد. اخلال در نظام اقتصادي کشور از طريق اخلال در نظام پولي، پولشويي، اختلاس توأم با جعل، معاونت در اختلاس، جعل و استفاده از سند مجعول، تصرف غيرقانوني اموال توقيفشده، اخذ رشوه، صدور گواهي خلاف واقع و خيانت در امانت بخشي از اتهامات متهم پرونده است. نخستين جلسه رسيدگي به پرونده اين سلطان، در ديماه امسال برگزار شد و همچنان رسيدگي به اين پرونده کلان ادامه دارد. سلاطين گمشده بازار بعضي از سلاطين که امسال در برهههايي در مورد آنها صحبت شد، خيلي زود فراموش شدند؛ سلطان گوشت، سلطان خودرو و ... تعدادي از اين سلاطين بودند. سلطان موز نيز يکي از اين سلاطين بود. در تيرماه مشخص شد ۳۶ميليون يورو ارز دولتي براي واردات موز تخصيص يافت اما در همان دوره قيمت اين ميوه وارداتي بيش از ۵۵ درصد نسبت به سال گذشته افزايش داشت. بعضيها از سلطان موز صحبت به ميان آوردند. چندي پيش يکي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز دوباره حرف سلطان موز را پيش کشيد و او را به يکي از مقامات کشور نسبت داد. اما ماجراي سلطان موز بيش از اين ادامه نيافت. سلطان گوشت قرمز و مرغ هم از آن سلاطيني هستند که کمکم در حال جلب توجهند. قيمت مرغ چند وقتي است که تصاعدي شده است. عدهاي با تأکيد بر وجود سلطان در بازار مرغ ميگويند که آنها با عرضه کم و تلاش براي افزايش قيمت خورک دام و طيور باعث شدهاند که توليد کنندهها، جوجهريزي را در مرغداريهاي خود کاهش دهند که باعث کمشدن مرغ و افزايش قيمتها شده است. گراني هر روزه گوشت قرمز هم باعث شده است تا مردم بهدنبال سلطان گوشت قرمز باشند. اما چيزي که واضح است مثل اينکه سلطان گوشت هم مثل برخي سلاطين ديگر بازار گم شده است. سلاطين شکر، خودرو، حبوبات و لاستيک هم از همين گمشدهها هستند. اما هنوز پرونده اين سلاطين پرورشيافته در نظام اقتصادي ايران گشوده نشده است. * بخشي از ارز کاغذ بهطور کلي بهصورت آزاد فروش رفته است. با بخشي از آن 30هزار تن کاغذ وارد شده که بخشي از اين کاغذها اصلا وارد بازار نشدهاند و بخشي ديگر بهصورت آزاد به فروش رفته است. ارزش اين پرونده 1700ميليارد تومان تخمين زده شده است