پیامد تمدیدنشدن معافیت خریداران نفت ایران
شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست عليرضا سلطاني| اقدام دولت آمريکا براي تمديدنکردن معافيت نفتي چند کشور بزرگ از تحريم خريد نفت ايران، برخلاف بسياري از پيشبينيهاي محافل اقتصادي و نفتي جهان و همچنين بيتناسبي با شرايط حاکم بر بازار جهاني نفت بود. تا قبل از اعلام اين تصميم، غالب ارزيابيها و پيشبينيها حاکي از تمديد اين معافيتها با تغييراتي به دليل تنگناهاي سياسي ترامپ در داخل آمريکا که تا حد زيادي متأثر از قيمت نفت است، داشت.
تشديد تحولات ژئوپليتيکي در حوزه کشورهاي نفتي مانند ونزوئلا، ليبي و الجزاير نيز به طور جدي دست ترامپ را براي اتخاذ اين تصميم بسته بود. سؤال اين است که چرا ترامپ برخلاف جريان پيشبينيها و شرايط حاکم بر بازار نفت و با وجود آسيبپذيري سياسي از اين ناحيه، چنين تصميمي را گرفت؟ اين تصميم چه تأثيري بر بازار نفت دارد؟ و نهايت اينکه جريان فروش نفت ايران با اين تصميم چگونه رقم خواهد خورد؟ تصميم تمديدنشدن معافيتهاي نفتي کشورهاي خريدار نفت ايران از تحريم، ريسک بزرگي است که ترامپ و مشاوران به آن دست زدهاند. اين ريسک نيز ناشي از شدت جديت تيم ضدايراني ترامپ براي اجراي پروژه تحريمهاي ايران است. براي ترامپ و تيم او در شرايطي که در ديگر پروژههاي سياست خارجي آمريکا، توفيق بزرگي به دست نيامده، مديريت و بهنتيجهرساندن پروژه تحريم ايران، از اهميت بسياري برخوردار است؛ چه بسا دستاوردهاي اين پروژه از ديد مشاوران ترامپ بر ناکاميها در ديگر حوزهها غلبه کند؛ اما شايد بازار نفت از اين قاعده مستثنا باشد. چالش بزرگ دولت آمريکا در پروژه تحريم ايران، قيمت نفت است. ترامپ بهخوبي ميداند حذف کامل ايران از بازار نفت هزينههاي سياسي زيادي براي او در پي دارد که آثار آن در انتخاب مجددش در سال 2020 مشخص خواهد شد.
براساساين دو دليل ميتواند ترامپ را مجاب کرده باشد که معافيتهاي نفتي را تمديد نکند. عامل اول خوشبيني دولت آمريکا به حل قريبالوقوع برخي بحرانهاي ژئوپليتيکي در کشورهاي نفتي مانند ليبي، الجزاير، سودان و حتي ونزوئلا باشد که تحقق اين موضوع با شک زياد همراه است. عامل دوم، نگراني ترامپ از سختشدن تصميم به توقف معافيتهاي اعمالي در صورت تمديد آن براي يک دوره ديگر است. در واقع تصميم ترامپ بر اين مبنا ارزيابي ميشود که تصميم به تمديد معافيتها براي دوره دوم، دست او را براي توقف آنها در نوامبر 2019 خواهد بست؛ زيرا با توجه به نزديکي به آغاز فعاليتهاي انتخابات رياستجمهوري در آمريکا، برهمخوردن بازار نفت و افزايش فراوردههاي سوختي در آمريکا، به کارزار انتخاباتي او آسيب وارد ميکند؛ بنابراين با هدف کاهش ميزان اثرگذاري اين تصميم بر فضاي انتخابات، ترامپ با وجود فراهمنبودن شرايط بازار نفت، اين تصميم را اتخاذ کرد؛ تصميمي که چندان درباره پيامدهاي آن اطمينان وجود ندارد. اين تصميم بدونترديد بازار ملتهب کنوني را همچنان ملتهب نگه ميدارد و قيمت نفت را بالاتر از پيشبينيهاي قبلي در مدار 70 دلار در هر بشکه نگه ميدارد؛ قيمتي که براي ترامپ پذيرفتني نيست. رئيسجمهور آمريکا در يک سال گذشته تلاش کرده هم تحريمهاي نفتي ايران را اجرا کند و هم آثار منفي آن را مهار کند. هدفي که به دلايل مختلف مانند بروز برخي تحولات ژئوپليتيکي بهويژه بحران ونزوئلا و همچنين همراهينکردن برخي کشورهاي نفتي مانند عربستان تاکنون محقق نشده است. اعلام اينکه با تمديدنکردن معافيتهاي نفتي، عربستان و امارات کمبود نفت ايران را جبران ميکنند، نيز به نظر ميرسد واقعي نيست. اين کشورها هم به لحاظ فني توان جبران در کوتاهمدت را ندارند و هم از کاهش قيمت نفت رضايت ندارند. به نظر ميرسد ترامپ برنامه خود براي مديريت بازار نفت را به ششماهه نخست سال آينده موکول کند.
تصميم ترامپ براي تمديدنکردن معافيتها بيش از آنکه واقعي باشد، جنبه رواني و سياسي دارد. به اين معنا که با وجود اعلام تمديدنکردن معافيتها، دستکم براي يک مدت ششماهه دولت آمريکا مانعي براي خريد نفت ايران از سوي کشورهاي هدف معافيتها ايجاد نکند. به عبارتي دولت آمريکا در اين مرحله چشم خود را بر خريد نفت ايران خواهد بست. اين به دليل نگراني از آينده ملتهب بازار نفت و همچنين نبود آمادگي کشورهاي خريدار از قطع واردات نفت ايران در شرايط کنوني است .به نظر ميرسد جريان فروش نفت ايران به کشورهايي مانند چين، هند، کره جنوبي و ترکيه با تغييراتي اندک ادامه خواهد داشت. علاوهبراين ايران با توجه به تجربه گذشته تحريمها، راههاي مختلفي را البته با سختي و پرداخت هزينه براي دورزدن تحريمها و فروش نفت به مشتريان سنتي در اختيار دارد.